مجادله در لندن / اختلافات میان طرفداران خروج سخت و نرم از اتحادیه اروپا ادامه دارد
تلاشهای ناامیدکننده نخستوزیر انگلیس برای حفظ موازنه میان دو جناح اروپاگرا و حامیان خروج سخت از اتحادیه اروپا در نهایت راه به جایی نبرد و با کنارهگیری افرادی از دسته دسته دوم و در راس آنها بوریس جانسون، این شکاف بیش از پیش جدی شد.
مثلث/ آزاده طاهری: ترزا میزمانی که در جولای 2016 وارد ساختمان شماره 10 خیابان داونینگ شد، میدانست وظیفه بسیار دشوار هدایت کشورش برای بیرونرفتن از اتحادیه اروپا را برعهده دارد. خانم میهمچنین از اختلافات داخلی در حزب تحت رهبریاش درباره نحوه خروج از اتحادیه نیز آگاهی داشت اما شاید تصور نمیکرد این ماموریت ناخوشایند تا به این حد بغرنج و دشوار باشد.
مذاکره با اتحادیه اروپا درباره شرایط پس از خروج انگلیس از همان ابتدا با چالشهای جدی روبهرو بود. مسائلی مانند تعیین وضع مرزی بین ایرلند شمالی و جمهوری ایرلند و وضع مبهم روابط آینده تجاری و اقتصادی انگلیس و اتحادیه اروپا با توجه به ماندن یا نمادن لندن در اتحادیه گمرکی اروپا از مهمترین موارد اختلاف دو طرف بوده است. راهبرد اصلی انگلیسیها در برگزیت پذیرش دوره انتقال و مذاکره در خصوص مدلی است که براساس آن از اتحادیه گمرکی و بازار واحد خارج شوند.
لندن امیدوار بوده است این راهبرد ترکیبی از یک توافقنامه تجارت آزاد بر اساس منطق منطقه اقتصادی اروپا در چارچوب مقررات انگلیس و توافقهای ویژه در زمینههایی چون امنیت، حملونقل هوایی و همکاریهای پلیسی و مهاجرتی را ممکن کند.
با توجه به اینکه نیمی از اقتصاد انگلیس با همسایگان اروپاییاش گره خورده است، به بازار مشترک و اتحادیه گمرکی اروپا بهشدت نیاز دارد و چنانچه دوره انتقالی پسابرگزیت به هر دلیلی به اجرا گذاشته نشود آسیب جدی به اقتصاد انگلیس وارد میشود.
هماکنون نیز با پدیدارشدن آثار منفی برگزیت نگرانیها درباره آن بهشدت افزایش یافته است. به گفته رئیس بانک مرکزی انگلیس، رأی مردم به خروج از اتحادیه اروپا، 40 میلیارد پوند به اقتصاد انگلیس خسارت زده است. جدیدترین گزارش صندوق بینالمللی پول نیز پیشبینی کرده است که عملکرد اقتصادی انگلیس به دلیل خروج از اتحادیه اروپا، طی 2 سال آینده نسبت به سایر کشورهای عمده اروپایی ضعیفتر خواهد بود.
در این میان اتحادیه اروپا نیز لندن را برای روشنشدن تکلیف مذاکرات خروج تحت فشار گذاشته و از پیشرفت اندک این مذاکرات به شدت ناراضی است.
این اما همه آنچه نیست که ساکن ساختمان شماره 10 خیابان داونینگ با آن روبهرو است، بلکه اصلیترین مشکل وی نه در بیرون بلکه درون خانه است و در این مدت بخش مهم تلاشهای خانم میمعطوف به حفظ موازنه قوای ظریف موجود بین اروپاگرایان و طرفداران برگزیت سخت شده است.
تصمیم برای خروج انگلیس از اتحادیه اروپا اگرچه از درون صندوقهای رای بیرون آمد اما به عقیده بسیاری از ناظران، دودستگی میان اروپاستیزان و طرفداران اتحادیه درون حزب حاکم محافظه کار هیزم این آتش را فراهم کرد.
برگزاری این همه پرسی سایه سنگینی بر آینده انگلیس و روابط با همسایگان اروپایی و حتی آینده اتحادیه اروپا انداخت اما نتوانست به اختلاف عمیق میان این دو جناح در حزب محافظهکار پایان دهد.
این بار اختلاف میان این دو جناح در قالب طرفداران خروج سخت و نرم از اتحادیه اروپا خود را نشان داد.
یک جناح از اعضای حزب محافظهکار شامل افرادی مانند بوریس جانسون و دیوید دیویس خواستار حفظ استقلال سیاسی و قضایی و کنترل بالا بر قوانین داخلی انگلیس هستند حتی اگر این استقلال در عمل به معنای دسترسی پایین یا حتی عدمدسترسی به بازار مشترک اتحادیه اروپا تمام شود. در مقابل جناح دیگر خواستار دسترسی بالا به بازار مشترک است حتی اگر با خروج از اتحادیه اروپا، امکان تاثیرگذاری اندکی بر قوانین و رویکردهای این اتحادیه داشته باشد.
ترزا میابتدا برای پایان دادن به اختلافات دورن حزبی، به محکمه صندوقهای رای رفت اما نتوانست از این قمار پیروز بیرون بیاید و این بار نه تنها دودستگی در حزب محافظهکار پایان نیافت، بلکه تعدادی کرسیهای آن در مجلس عوام کاهش یافت و موقعیت سیاسی ترزا میدر داخل و در سطح اتحادیه اروپا نیز تضعیف شد. ترمیم کابینه هم نتوانست به داد خانم نخستوزیر برسد و در نهایت با استعفای چهرههای شاخص اروپاستیز بحران در کابینه انگلیس جدیتر شد.
اکنون با کنارهگیری طرفداران خروج سخت به نظر میرسد کفه ترازو به نفع حامیان برگزیت نرم سنگینتر شده باشد و ترزا می، کابینه یکدستتری برای هدایت جریان مذاکرات با بروکسل داشته باشد. با این حال این پایان داستان مشکلات وی نخواهد بود.
بوریس جانسون اگرچه پس از استعفا سکوت کرده است اما خروج وی از کابینه به معنای این نیست که حامیان برگزیت سخت قرار است سکوت پیشه کنند.
افرادی مانند بوریس جانسون میدانند که تراز میقادر نیست جناح اروپاستیز و در عین حال قدرتمندی را نادیده بگیرد که پایگاه اجتماعی قابلتوجهی در میان رایدهندگان دارد. در عین حال جانسون و دوستانش میدانند که این رویکرد کجدار و مریز در برابر همسایگان اروپایی، بیش از این ممکن نیست، نه بروکسل حاضر است بیش از این در برابر سیاست ابهام لندن تاب بیاورد و نه بازارهای مالی و سرمایهگذاران بیش از این صبوری خواهند کرد.
از سوی دیگر به نظر میرسد در شرایط کنونی هیچ گزینه جدی برای جانشینی ترزا مینیست حتی با وجود آن که بخش قابل توجهی از همحزبیهایش دل خوشی از وی نداشته باشند و گاه زمزمههای برکناری وی به گوش برسد؛ چرا کسی باید در چنین موقعیتی سکان کشتی را در دست گیرد که هم در میان موجهای سهمگین برگزیت گیر افتاده است و همگروهی از ملوانانش در عرشه شورش کردهاند.
شاید بهترین تصمیم برای جانسون و همفکرانش در برابر چنین موقعیتی خروج از کابینهای باشد که قرار است مسئولیت مذاکره برای خروج نرم و در عین حال اجتنابناپذیر انگلیس از اتحادیه اروپا را برعهده گیرد. اینگونه جانسون میتواند ضمن حفظ چهره خود به عنوان مدافع سرسخت برگزیت سخت، هم ترزا میرا تحت فشار قرار دهد و هم نیمنگاهی به ملیگرایان اروپاستیز داشته باشد تا شاید بتواند در لباس رهبری پوپولیست ظاهر شود. صرفنظر از اینکه آیا جانسون برای نجات برگزیت کابینه انگلیس را ترک کرده است یا برای نجات خود، خانم میبرای نجات خود، حزبش و یا شاید کشورش همچنان باید با موانع زیادی دستوپنجه نرم کند با این تفاوت که این بار همحزبیهای ناهمراه خود را نه در کنار بلکه در برابر خود دارد.
دیدگاه تان را بنویسید