گفتوگوی مثلث با جعفر قنادباشی
ایران در حال یارگیری منطقهای در مقابل ترامپ است
حسن روحانی ضمن سخنرانی در همایش روسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، در رویکردی جدید، خطاب به همسایگان جنوبی ایران در خلیجفارس گفته است که بهترین روابط را با همسایگان خواهانیم و در شرایط جدید، بهدنبال اصلاح روابط عربستان، امارات و بحرین با ایران هستیم. برخی این صحبتها را پالس مثبتی از سوی ایران به سوی کشورهای عربی تلقی کردهاند و برخی نیز آن را نشانهای به رویکردهای رئیسجمهور آمریکا میدانند. جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگویی با هفتهنامه مثلث به بررسی ابعاد پیام رئیسجمهور ایران خطاب به کشورهای عربی و روابط ایران و اعراب در برهه فعلی پرداخته است.
به نظر شما این پیام به چه معناست و آقای روحانی به چه دلیل چنین موضوعی را مطرح کرده است؟
از سخن رئیسجمهور، چند نوع برداشت میتوان ارائه کرد. برداشت نخست مربوط به نوع نشست یعنی ترکیب شرکتکنندگان و اهداف این نشست است؛ چیزی که سبب شده رئیسجمهور، شرایط را برای طرح موضوع اصلاح روابط با همسایگان جنوبی مناسب بداند و سفرا و مسئولان دفاتر نمایندگی ایران در خارج از کشور را در این خصوص، مخاطب دیدگاهها و نظریات خود قرار دهد. این بدان معناست که رئیسجمهور خواسته است تا با این سخنان، بر اهمیت گسترش روابط ایران با همه کشورهای جهان تأکید کند و سنگینی مسئولیتی را که بر دوش سفرا و نمایندگان ایران در خارج از کشور است، به آنها گوشزد کند. برداشت بعدی به نوع جملاتی که رئیسجمهور درخصوص اصلاح روابط با همسایگان جنوبی بهکار برده و برقراری وگسترش روابط با عربستان را به تحقق شروطی موکول کرده است، متکی است. آقای روحانی در این نشست گفته است: «حتی اگر همسایهای مانند عربستان هم از لجاجتها و اقدامات خود دست برداشت و نسبت به روابط اظهار تمایل کرد، باید اختلافات را حل کرده و دوستی را برقرار کنیم.» روشن است که تاکید بر تحقق شروطی همانند دستبرداشتن از لجاجت و اظهار تمایل به برقراری روابط، بهخودی خود نمیتواند حاکی از تغییر مواضع رئیسجمهور درخصوص روابط با عربستان باشد. بنابراین، براساس برداشت دوم نیز، مواضع رئیسجمهور در مقایسه با مواضع قبلیاش، تغییری نکرده و وی در سخنانش، صرفا بر اهمیتی که جمهوری اسلامی ایران برای روابط با همسایگانش قائل است وسفرای مربوطه باید به آن توجه داشته باشند، تأکید نموده است. با این همه، در برداشت سوم، سخن از راهبرد جدیدی است که رئیسجمهوری در مقابله با سیاستهای منطقهای ترامپ پیش گرفته و از این طریق کوشیده است تا با فراهمکردن مقدمات یارگیریهای جدید منطقهای، بستر لازم را برای فائقآمدن بر اجماع و ائتلافی که آمریکا و متحدین منطقهایاش بدان میاندیشند، بهوجود آورد.
آیا در این برهه، این سیاست کارساز خواهد بود، در شرایطی که اعراب علیه ایران به نوعی شمشیر را از رو بستهاند؟
نگاهی به تغییر معادلات منطقهای به سود ایران و همچنین درک این واقعیت که متحدین منطقهای آمریکا درحال حاضر، در موقعیت انفعالی و شکنندهای قرار گرفتهاند، کافی است تا ضرورتهای کنونی در عرصه سیاست خارجی، بهطور روشنتری تبیین شود، لذا درست است که کشورهای عربی منطقه، در مقطع زمانی جاری، بیشترین دشمنیها را علیه ایران روا میدارند اما نشانههای فراوانی در دست است که از نگرانیهای این کشورها از شرایط پیش رو خبر میدهد و آنها وادار میکند تا به حمایتهای احتمالی واشنگتن امید چندانی نداشته باشند. در واقع بیش از آنکه جمهوری اسلامی ایران درصدد گسترش روابط با همسایگان جنوبیاش باشد، این همسایگان جنوبی هستند که مترصد دریافت نشانههای مثبتی از جانب ایران هستند تا در صورت ادامه تغییر معادلات منطقهای به نفع کشورهای محور مقاومت و ناتوانی آمریکا در ایفای نقشهای منطقهای گذشتهاش، با زیانها و شرایط پیشبینینشدهای مواجه نشوند. بنابراین تاکید روحانی بر ضرورت گسترش روابط با این کشورها، ضمن آنکه پیوندهای ائتلاف ضدایرانی را سستتر میکند، روزنههایی را نیز برای بازگشت این کشورها از مواضع خصمانهشان علیه ایران باز میگذارد.
پیشتر نیز شاهد چنین نرمشها یا پیشنهاداتی از سوی ایران بودیم؟ واکنش اعراب چه بود؟
واقعیت آن است که در طول چهار دهه گذشته، اکثر کشورهای عربی، مواضع مناسب و مؤثری را در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران اتخاذ نکردهاند و بر این اساس، در واکنش به مواضع اصولی و نرمشهای کشورمان، رفتاری را که شایسته کشورهای مستقل است، از خود بروز ندادهاند. متأسفانه شاهدیم که بسیاری از کشورهای عربی، از جمله برخی از کشورهای عربی حوزه خلیجفارس در اتخاذ سیاستهای خارجیشان بر اساس منافع ملی و بهطور مستقل عمل نمیکنند، بلکه بهطور شگفتآوری، زمام امور را در سیاست خارجی، به دست بیگانگان، به ویژه سفارتخانههای آمریکا و انگلیس دادهاند. طبیعی است که در این شرایط، انتظار واکنش مثبت از جانب آنها به حداقل محدود میشود.
به طور مشخص ریاض در برهه فعلی چه نگاهی به ایران دارد؟
همانطور که شاهد هستید حکومت ریاض در حال حاضر وارد عرصه بیشترین خصومتورزی علیه ایران شده و به انواع تحرکات ضد ایرانی گذشتهاش بسنده نکرده است، بلکه در زمینه اعمال شدیدترین تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان نقشهای مخرب و تأسفباری را به عهده گرفته است. اینگونه رفتار و اینگونه مواضع، مبیّن آن است که مقامات ریاض در برهه فعلی، بدترین نگاهها را نسبت به ایران دارند و جمهوری اسلامی ایران را عامل شکستهای منطقهایشان، درحال و آینده میدانند.
آینده روابط ایران با اعراب با محوریت عربستان را در کوتاهمدت (دوره ترامپ) چطور میبینید؟
در کوتاهمدت و در دوران ریاستجمهوری ترامپ احتمال عادیسازی روابط ایران و عربستان بسیار کم است، بهخصوص که عربستان با تحمل شکستهای پیدرپی در صحنه عراق، سوریه، لبنان و همچنین پذیرش شکستهای فضاحتبار در جنگ علیه یمن، شرایط وانفسایی را تجربه میکند و از این لحاظ نمیتواند منافع ملی خود را که در گرو همکاریهای خوب منطقهای است، تشخیص دهد.
در بلندمدت چطور؟ روابط به چه سمتی میرود با توجه به شرایط فعلی؟
اغلب کارشناسان با توجه به دورنمای مثبتی که از تحولات منطقهای ترسیم شده و دلالت بر کاهش حضور و نفوذ آمریکا در منطقه دارد، از رویآوردن قریبالوقوع حکومتهای عربی منطقه به سوی ایران خبر میدهند و بر این اعتقادند که ترتیبات کاملا متفاوتی در انتظار کشورهای غرب آسیا است.
فاکتورهای لازم برای بهبود روابط ایران و اعراب چیست؟
شاید قبل از هرچیز، عدم مداخله رژیمهای غربی و رژیم صهیونیستی، مهمترین فاکتور برای بهبود روابط ایران و اعراب باشد. بعد از آن باید به مواضع مستقل و مبتنی بر منافع ملی دولتهای عربی در اتخاذ سیاست خارجی اندیشید؛ موضوعی که مدتهای مدیدی است به فراموشی سپرده شده و جای خود را به سرسپردگی و سیاستهای دیکتهشده و زیانبار داده است. عامل یا فاکتور سوم، کوشش جمعی کشورهای منطقه برای ورود به عرصه یک همکاری همهجانبه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است که براساس اعتماد متقابل، تحقق پیدا کند.
دیدگاه تان را بنویسید