سیدرضا صدرالحسینی در گفتوگو با مثلث
همسویی ترامپ و بنسلمان در ماموریتهای منطقهای
اخیرا رئیسجمهور کشورمان اعلام کرده است که در صورت اصلاح و تغییر مشی سعودیها در منطقه، ایران آماده است تا با ریاض وارد مذاکره شود. این در حالی است که تجربه سالهای اخیر نشان میدهد عربستان سعودی کماکان به عنوان یکی از کاتالیزورها و عوامل تسریعکننده سیاستهای ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه ایفای نقش میکند. حمایت از گروههای تروریستی در سوریه و عراق و حمله به کشور یمن و حمایت از رژیم دیکتاتوری آلخلیفه جملگی بیانگر مشی سیاسی و منطقهای موجود در خاندان آلسعود است. سوال اصلی اینجاست که پیوستگی بازی منطقهای عربستان و ایالات متحده آمریکا، خصوصا در برهه حساس فعلی چگونه قابل تفسیر است؟ در این خصوص گفتوگویی با دکتر سیدرضا صدرالحسینی، تحلیلگر ارشد مسائل منطقه صورت دادهایم که از نظرتان میگذرد.
محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و دیگر مقامات سعودی بارها از مشی تقابلی ایالات متحده آمریکا و خصوصا دولت ترامپ در مقابل ایران حمایت کرده و عملا حکم یک «مهره» را در سیاستهای منطقهای واشنگتن ایفا میکنند. نظر شما در این خصوص چست؟
واقعیت امر این است که دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا درصدد است از نیروهای همسوی خود در منطقه غرب آسیا، آن هم برای رسیدن به اهداف خود بهرهبرداری کند.
یکی از این نیروهای همسو، عربستان سعودی است. مواضع محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی همسو با سیاستهای فرامرزی دونالد ترامپ است. از سوی دیگر، علیرغم آنکه ترامپ و اوباما عملا دو روی یک سکه هستند اما ترامپ با توجه به نگرشی که به موضوعات اقتصادی دارد خیلی سعی و تلاش میکند تا بتواند در یک زمان بسیار کوتاه معضلات آمریکا را در مأموریتهای فرامرزی خود بهویژه در غرب آسیا به اتمام برساند تا بتواند به چالشهای آمریکا با رقبای اصلیاش یعنی چین و روسیه بپردازد. در این معادله، ترامپ روی بازیگران همسوی خود در منطقه حساب باز کرده است. تلاش رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بر این معطوف است که بتواند از نیروهای منطقهای همسو با خودش بهرهبرداریهای اقتصادی و لجستیکی کند.
بنسلمان در سال 2017 توانست ترامپ را متقاعد سازد که عربستان اولین مقصد سفر رئیسجمهور آمریکا به منطقه باشد و لذا رئیسجمهور ایالات متحده توانست در گام اول در جهت تأمین نیازهای اقتصادی کشورش به بستن قراردادهای اقتصادی هنگفت مبادرت ورزد. فروش گسترده تسلیحات آمریکایی به عربستان سعودی نیز در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است.
به نظر میرسد طی سالهای اخیر، مقامات سعودی ابایی از موضوع همپیمانی با رژیم صهیونیستی در منطقه ندارند و حتی به سوی عادیسازی روابط رسمی خود با تلآویو پیش میروند. شکلگیری مثلث آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی در منطقه را چگونه ارزیابی و تحلیل میکنید؟
در این خصوص باید به موضوع مهمی اشاره کنم. بهدلیل شکستهای راهبردیای که عربستان در منطقه بهخصوص در عراق و سوریه و یمن متحمل شده، یک تعاملات چندجانبهای بین رژیم سعودی با آمریکا و صهیونیستها صورت گرفته و بر اساس این تعاملات قرار بر این شد که موقعیت و نقش منطقهای عربستان افزایش یابد و در مقابل هم ایالات متحده بتواند مأموریتهای فرامرزی خود در منطقه را هرچه سریعتر به اتمام برساند. در همین راستا دیدارهای مخفیانه مقامات عربستانی با رژیم صهیونیستی که تقریبا از ۱۵ سال پیش صورت گرفته بود، جنبه آشکارتر به خود گرفت و در ارتباط با این مساله وقتی ترامپ هدف انتقال سفارت را مطرح ساخت شاهد بودیم که عربستان سعودی هیچ واکنشی از خود نشان نداد، در صورتیکه تمامی کشورهای مسلمان این اقدام ترامپ را محکوم کرده بودند.
آیا تلاش محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی برای به رسمیتشناختن رژیم صهیونیستی نیز در همین راستا قابل تحلیل است؟
دقیقا همینطور است. رژیم صهیونیستی با پشتیبانی منطقهای عربستان و آمریکا توانست روز به روز فشارهای خود را بر مردم فلسطین شدت ببخشد و در حقیقت در این پازل ارتباط بیشتر اسرائیل با سران سعودی و حمایتهای آشکار دولت ترامپ کاملاً روشن شد و در اینجا باید مطرح کنم که مثلث آمریکا، اسرائیل و عربستان یک همپیمانی آشکار را به نمایش گذاشت که در این راستا جنایات اخیر رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین را شاهد هستیم و در مقابل این جنایات، بنسلمان موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخته است. این قاعده در خصوص دیگر رفتارهای منطقهای ریاض نیز صادق است. تقابل عربستان با ایران نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.
آیا در شرایطی که عربستانسعودی عملا به مهره بازی ایالات متحده آمریکا در منطقه تبدیل شده است، میتوان نسبت به تغییر مشی راهبردی و رفتاری سعودیها امید داشت؟
اتفاقا چنین مسائلی نشان میدهد که به هیچ عنوان نباید به سران مرتجع عرب امیدی داشت و تنها راه برونرفت از این فشارها، مقاومت است و به نظر میآید با موفقیتهایی که مقاومت در این سالها کسب کرده میتواند بهعنوان الگوی رفتاری برای مردم منطقه قرار بگیرد. در اینجا نکته دیگری وجود دارد که لازم است نسبت به آن توجه داشته باشیم. اینکه ولیعهد عربستان سعودی و مجموعه حکومت عربستان خودشان را برادر بزرگتر کشورهای عربی میدانند و این ادعا را دارند که هم اظهارنظرها و جهتگیریهای آنها از سوی جهان عرب به صورت یکپارچه با حمایت و همراهی روبهرو خواهد شد اما تجربه نشان میدهد که ملتهای عرب اساسا اتخاذ چنین ژستی از سوی سعودیها را نمیپذیرند. هرچند برخی از کشورها در قالب شورای همکاری خلیج فارس یا سایر نهادها در کنار این حکومت ایستادهاند اما این نهادها به حدی شکننده هستند که هیچ تضمینی به جهت حمایت از جانب این کشورها از سیاستهای عربستان وجود ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید