صدای واحدی از واشنگتن شنیده نمیشود
نظام سیاسی ایران به ترامپ بیاعتماد است
ایالات متحده آمریکا طی هفتهای که گذشت جنگ روانی تمامعیاری را در قبال ایران در پیش گرفت. از یکسو رئیسجمهور آمریکا ایران را تهدید و از سوی دیگر برای مذاکره بدون پیششرط اعلام آمادگی کرده است.
به نظر میرسد اعلام آمادگی دونالد ترامپ برای مذاکره بدون شرط با مقامات ایران و تعیین سه شرط از سوی مایک پمپئو، وزیر خارجه وی، درست دو ساعت بعد از کنفرانس مطبوعاتی رئیسجمهوری آمریکا در کاخسفید، بازی پلیس خوب – پلیس بد را که در دوران مذاکرات برجامی در دو سوی اقیانوس اطلس در جریان بود، به داخل واشنگتن کشانده است.
از آنجا که اروپا دیگر مایل نیست نقش «پلیس خوب» را بازی کند و در حقیقت اروپا در حوزه برجام در کنار ایران قرار گرفته است، وظیفه «پلیس خوب» نیز برعهده خود آمریکاییها گذاشته شده و چه کسی بهتر و موجهتر از دونالد ترامپ که بیش از نتیجه هرگونه مذاکراتی، به تاثیرات تبلیغاتی و نمایشهای تلویزیونی آن نیاز دارد و اهمیتی هم ندارد که با کیم جونگاون کرهشمالی دست بدهد یا توپ فوتبال را از دست ولادیمیر پوتین بگیرد.
آنچه اهمیت دارد کار در برابر کرهشمالی، روسیه و ایران در دست تشکیلات یا همان دولت پنهان است که با وجود لبخندهای ترامپ به پیونگیانگ، مسکو و تهران، همچنان بر طبل تخاصم با این سه کشور میکوبند.
همچنین دستگاه دیپلماسی آمریکا که با آمدن پمپئو بیش از هر زمان دیگری در اختیار گروهای افراطی و تندرو قرار گرفته است، اهداف بیشتری را از جمله دخالت در امور داخلی ایران، تلاش برای بیدفاعساختن ملت ایران و در نهایت قراردادن نظام سیاسی ایران در آستانه فروپاشی، دنبال میکند.
درخواست مذاکره ترامپ زمانی شاید با پاسخ مثبت در تهران مواجه شود که در اظهارنظرهای علنی یا پیامهای احتمالی ردوبدلشده در پشت صحنه، صدای واحدی از واشنگتن شنیده شود؛ همانگونه که صدای واحدی با ارسال دو نامه مشخص از سوی باراک اوباما، رئیسجمهوری وقت ایالات متحده به سران نظام جمهوری اسلامی ایران دو سال پیش از توافق سند برجام، مخابره شد.
از دیگر سو تا زمانی که آمریکاییها احترام به ملت ایران را در پیش نگیرند، دست از سیاست تهدید برندارند و اقداماتی در جهت اعتماد به تصمیمات دولت خود انجام ندهند، درخواستهای آنان برای مذاکره با ایران، در تهران شنوندهای ندارد.
متاسفانه دولتهای مختلف آمریکا در 40 سال و به طور اخص، دولت کنونی این کشور به ریاست دونالد ترامپ به هیچ یک از این اصول پایبند نبوده و نیستند. دولت آمریکا همواره بدون مدرک و دلیل، ایران را حامی تروریسم و ناقض حقوق بشر معرفی کرده است و حتی یکبار نیز ترامپ ملت ایران را ملتی تروریستپرور خواند. رئیسجمهوری آمریکا در حالی از مذاکرات بدون شرط با ایران سخن به میان آورده است که در روزها و حداکثر سه ماه آینده، تحریمهای یکجانبه و فاقد مشروعیت آمریکا علیه ایران از سر گرفته میشود. بنابراین دولت آمریکا امیدوار است در حالی که اسلحه را روی شقیقه ملت ایران گذاشته است، ایرانیها به مذاکره زیر ارعاب و تهدید تن دهند.
در عین حال هیچ تضمینی وجود ندارد که توافق احتمالی ایران با دولت دونالد ترامپ، از سوی رئیسجمهوری بعدی آمریکا نادیده گرفته نشود؛ همانگونه که ترامپ به توافق حاصلشده میان ایران و دولت آمریکا به ریاستجمهوری باراک اوباما پایبند نبود.
لذا امروز ایالات متحده در بالاترین سطح آمادگی خود را برای مذاکره با ایران اعلام کرده است. فقط مساله این است که آمریکا رویکردی را در پیش گرفته که باعث بیاعتمادی نظام سیاسی ایران شده است. به همین دلیل فعلا مذاکرات با آمریکا امکانپذیر نیست.
در این میان هفته گذشته شاهد بودیم که چند روز پیش از سخنان ترامپ، جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا در سخنانی گفت که آمریکا به دنبال تغییر نظام در ایران نیست، بلکه به دنبال تغییر رفتار تهران است. در این خصوص باید به چند نکته توجه داشت؛
نخست اینکه بعد از رد و بدل شدن چند پیام تند میان ایران و آمریکا مبنی بر اینکه آقای روحانی گفت با دم شیر بازی نکنید و ترامپ نیز گفت تهدید نکنید وگرنه با عواقب وخیمی مواجه خواهید شد، دو طرف تصمیم گرفتهاند شدت جنگ لفظی را کاهش دهند. آقای روحانی اخیرا اعلام کرد که جواب هر حرف بیربطی را نخواهند داد و ما اهل عمل هستیم و نه حرف، که این مساله بیانگر فروکشکردن شدت لفاظیها از سوی ایران بود. از طرف آمریکا نیز کاخ سفید اعلام کرد که ترامپ مایل به افزایش تنش با ایران نیست. در چنین شرایطی به ناگهان در استرالیا خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دولت آمریکا به استرالیا اطلاع داده که طی یک ماه آینده به ایران حمله نظامی خواهد کرد و از استرالیا خواسته اطلاعاتی را که درباره فعالیتهای هستهای ایران دارد در اختیار دولت آمریکا قرار دهد. پس از این فضاسازی بود که از جیمز متیس پرسیده شد که آیا چنین خبری که در رسانههای استرالیایی منتشر شده صحت دارد یا خیر که وی پاسخ داد خیر، آمریکا به دنبال تغییر رژیم نیست و این مباحث بیشتر حدس و گمانهای رسانهای است، لذا از یکسو واکنشهای تند طرفین باعث شد که این فضا کمی فروکش کند و از سوی دیگر صحبتهای متیس واکنش به اطلاعات غلطی بود که از استرالیا درز کرده بود. البته بدون شک مواضع قاطع سردار سلیمانی که به آمریکاییها یادآوری کرد که در منطقه آسیبپذیر هستند، تاثیرگذاری زیادی در تلطیف فضا داشته است.
مساله دیگر اینکه هیچگاه هیچ مقام رسمی آمریکا از واژه تغییر رژیم نه برای جمهوری اسلامی ایران و نه برای دولتهای دیگر استفاده نکرده است، زیرا تغییر رژیم به منزله تغییر دخالت در امور داخلی کشورها تلقی میشود و میتواند بار حقوقی در پی داشته باشد. به عبارتی آمریکاییها رفتارهایی را انجام میدهند تا رژیم کشوری را تغییر دهند اما از بهکاربردن این کلمه و اعلام این سیاست ابا دارند. به عنوان مثال حتی در مورد سوریه نیز به صراحت عنوان نمیشود که به دنبال تغییر رژیم هستند و میگویند که مردم سوریه باید اقداماتی انجام دهند که حکومت بشار اسد تغییر کند. در مورد ایران نیز همین مساله صدق میکند و من به یاد ندارم که تاکنون هیچ مقام آمریکایی از کلمه تغییر رژیم در مورد جمهوری اسلامی استفاده کرده و آن را به عنوان سیاست رسمی دولت آمریکا معرفی کرده باشد.
این در حالی است که از دید جمهوری اسلامی ایران چنین ادبیاتی رنگوبوی تغییر رژیم دارد. به بیان دیگر اگر ایران بخواهد 12 شرط پمپئو را اجرا کند از منظر جمهوری اسلامی گویی نظام سیاسی ایران تغییر کرده است اما آمریکا این شروط را به مثابه تغییر نظام نمیداند، بلکه آن را در قالب تغییر رفتار تعریف میکنند. در این بین اگر تغییر رفتار به تغییر نظام سیاسی منجر شود، نسبت به آن ابراز خرسندی و استقبال خواهند کرد اما به زبان نخواهند آورد.
دیدگاه تان را بنویسید