آیا برجام در لبه پرتگاه قرار دارد؟
بلاتکلیفی اروپا
توافق برجام که از ابتدا با اما و اگرهایی مواجه بود، بعد از خروج ایالات آمریکا از آن و به تبع، محدودیتها و شرایطی که ایجاد شد، اکنون در مقطع حساسی به سر میبرد. در این راستا جمهوری اسلامی ایران بعد از خروج آمریکا از برجام، با هدف ادامه این توافق خواهان حمایت ویژه و ارائه بسته رضایتبخشی از سوی اتحادیه اروپا شده است. اما اتحادیه اروپا برخلاف وعدههایی که داده تا امروز نتوانسته رضایت ایران را برای استمرار این همکاری جلب کند. اقداماتی چون تصویب یک بسته حمایتی به ارزش 18 میلیون یورو متمرکز بر بخش خصوصی نیز ربطی به تضمینهایی که قرار است از سوی اروپا ارائه شود، ندارد. درواقع در رابطه با اروپا میتوان به چند گزاره اشاره کرد؛ اول اینکه اروپاییان تمایل دارند ایران در برجام بماند زیرا اگر ایران از برجام خارج شود، مساله هستهای را همانند زمان پیش از توافق برجام دنبال خواهد کرد. از سوی دیگر اروپا نمیخواهد در خصوص تداوم توافق برجام هزینه سنگینی بدهد، زیرا سیاستها و روحیات ترامپ برای آنها کاملا آشکار شده و از عکسالعمل شدیدی که آمریکا نشان خواهد داد حذر میکنند. سوم اینکه اروپاییان نسبت به مسائل منطقهای و موشکی ایران موضعگیری دارند، به همین دلیل درصدد هستند این موضوع را در قبال ارائه بسته حمایتی دنبال کنند. این درحالی است که برجام قراردادی است که به امضای ۶ کشور و ایران رسیده و اگر اروپا میخواهد که ایران در برجام بماند، باید اصل برجام را حفظ کند و نیازی به اضافهکردن تبصره ندارد. لذا این چند گزاره اجازه نداده است که اروپا یک تصمیم کلی در رابطه با ایران بگیرد. ضمن اینکه در داخل اروپا هم اختلاف نظر در رابطه با ایران کم نیست، برخی از کشورها قاطعانه از ایران حمایت میکنند اما بعضی دیگر مانند کشورهای کوچکتر و اروپای شرقی که به آمریکا نیز نزدیکتر هستند، معتقدند نباید خیلی درگیر این جریان شوند. اما کشورهای بزرگتر که استقلال بیشتر و منافع اقتصادی بزرگتری دارند، استحکام و استقامت بیشتری در این قضیه نشان میدهند؛ به عنوان مثال فرانسه و آلمان دو کشوری هستند که نمیخواهند خیلی مطابق میل ترامپ عمل کنند. اما از سوی دیگر درصدد گرفتن امتیاز هم هستند و زمانی هم که بحث حفظ برجام، مسائل مالی و سوئیفت جدید مطرح میشود به برنامه موشکی و نفوذ منطقهای ایران اشاره میکنند. این بدان معناست که اروپا همچنان درگیر حواشی برجام است و تا زمانیکه از این حواشی دست برندارند، برجام بدون آمریکا و توافق با اروپاییان به نتیجه نمیرسد. از سوی دیگر زمان کمی تا 13 آبان و شروع تحریمهای ثانویه از سوی آمریکا باقی مانده است، لذا هر دو طرف ایران و اروپا در تلاش هستند تا به توافقی دست یابند. ضمن اینکه اروپاییان منتظر اقدامات بعدی ایالات متحده هستند؛ به عنوان مثال اینکه گروه اقدام چگونه عمل میکند برای اروپا خیلی اهمیت دارد. در این راستا اروپاییان درصدد هستند اولین ملاقاتها را با گروه اقدام صورت دهند تا مواضع آنها را بفهمند. اینکه آیا انعطافی در گروه اقدام میبینند یا آنها هم همان سیاست و هدفی را دنبال میکنند که از ابتدا ترامپ و اطرافیانش مطرح کردند تا فروش نفت ایران را به صفر برسانند. درخصوص شرکتهایی که همکاریشان را با ایران قطع کردند نیز باید گفت که اینها شرکتهای بزرگی هستند که در داخل آمریکا منافعی دارند و طبیعتا در صورت ادامه همکاری با ایران با تحریم مواجه میشوند؛ لذا کشورهای اروپایی اصراری به ماندن این شرکتها در ایران نکردند. البته به عقیده من راهکارهایی وجود داشت که بتوان به نوعی همکاری این شرکتها را با ایران تداوم بخشید. به عنوان مثال شرکتهای واسط میتوانستند اقداماتی برای برخی از این کمپانیها انجام دهند، مثلا شرکت توتال چون سرمایهگذاری عظیم و مستقیمی روی یک منطقه خاص انجام میدهد، طبیعتا نمیتواند با یک شرکت واسطهای مثلا چینی کار کند، ولی شرکتهایی مانند زیمنس شاید میتوانستند از این طریق اقداماتی انجام دهند. به هرجهت شرکتها حاضر نیستند چنین ریسکی را بپذیرند و دولتها هم نمیتوانند آنها را مجبور به تحمل ضرر کنند. در نهایت اروپاییها برای باقیماندن ایران در برجام باید راهکارهای جدیدی ارائه دهند؛ از یک سو باید شرکتهای کوچکی را با سرمایهگذاریهای ایران تقویت کنند، از سوی دیگر سوئیفت یورویی را ایجاد کنند. زیرا اگرچه سوئیفت فعلی اروپایی است اما مدیران عامل آن آمریکایی هستند، به همین جهت محدودیت و تهدیدهایی آنها را در برمیگیرد. بنابراین اروپا باید مسائل حاشیهای را رها کند؛ براساس توافق برجام اقدامات جدید و راهکارهای مناسب ارائه دهد، زیرا با سازوکارهای فعلی نمیتوانند به نتیجه مثبتی دست یابند. همچنین نکته مهمی که وجود دارد اینکه اروپا باید تضمین دهد که میزان مورد توافقی از نفت ایران، حتی درصورت بازگشت تحریمهای نفتی آمریکا به فروش برسد. اما برخلاف مسائلی که بیان شد، امانوئل ماکرون، رئیسجمهوری فرانسه درگفتوگوی اخیرش با دکتر روحانی شروطی را مطرح و مسائل حاشیهای را به میان کشید. او اظهار کرد که فرانسه در نظر دارد به تداوم برجام کمک کند (اگرچه میزان و نوع آن را مشخص نکرده است)، اما به شرطی که ایران برنامه موشکی و نفوذ منطقهای خود با تمرکز بر سوریه و لبنان را محدود کند. این در حالی است که ایران نمیتواند نفوذ تاریخی و فرهنگی خود در لبنان و سوریه و ارتباطات و پیوندهایش را قطع کند. در منطقه عراق هم ایران یک نفوذ معنوی به دلیل وجود عتبات عالیات و همچنین مسائل همسایگی، همزبانی و مذهبی دارد. لذا به عقیده من فرانسویان و اروپاییان بهتر است که تمرکزشان بر مساله برجام باشد و به حاشیه و تبصره نپردازند. زیرا ایران اگر تا 13آبان احساس کند که اروپا هم همان مسیر آمریکا را طی میکند طبیعتا رویکرد دیگری در رابطه با برجام اتخاذ خواهد کرد.
لذا اگرچه اروپا یک سری اقدامات مثبت برای جلب رضایت ایران انجام میدهد اما از طرفی چون روی شرطهای خودش پافشاری میکند، بستهای که نهایتا ارائه میدهد ایران را قانع نمیکند و برجام متزلزل میماند. زیرا اقتصاد ایران در خصوص برجام با یک بسته غیرقانعکننده سامان نمیپذیرد و یک بسته مناسب در رابطه با نفت، باز کردن سوئیفت جدید و سرمایهگذاری میتواند ایران را راضی کند و براساس آن میتواند برای اقتصادش برنامهریزی کند. اما اگر اروپا وعدههای توخالی دهد یا بستههای اقتصادی نامناسبی ارائه دهد به تزلزل برجام دامن میزند. لذا اروپا تا 13 آبان که ایران نیز سیاست جدیدی را اتخاذ نمیکند، فرصت دارد رضایت ایران را برای باقیماندن در برجام جلب کند.
مساله دیگری هم که در این میان وجود دارد شکایت ایران از آمریکا به دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه و تاثیر رای این دادگاه بر ادامه توافق برجام است. اما باید گفت که رای دادگاه لاهه تاثیر مستقیمی بر ادامه این روند نخواهد گذاشت. در بهترین حالت لاهه بیانیهای مانند بیانیه شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه و آمریکا را از اعمال تحریمها علیه ایران محکوم خواهد کرد. در این صورت آمریکا پیمان مودت را زیر پا گذاشته و حق با ایران خواهد شد. ولیکن با فرض صدور این بیانیه هم هیچ اتفاق خاصی رخ نخواهد داد و ترامپ شروع به بازی با یک مساله حقوقی خواهد کرد، همچنانکه برجام یک مساله حقوقی بود و ترامپ با آن بازی کرد. در این خصوص نیز آمریکا آنقدر دادگاه را به درازا خواهند کشاند تا نتیجهگیری به سرعت حاصل نشود و اروپاییان استفادهای از این موضوع نبرند؛ آنها نیز مساله تحریم را پیش خواهند برد. اما موضوعی که وجود دارد اگر بیانیه به نفع ایران باشد ممکن است سبب شود کشورهای کوچکی که پیش از این نیز تمایل به مقاومت در مقابل تحریمهای آمریکا داشتند، در این زمینه پافشاری کنند، بنابراین اگر این دادگاه به نفع ایران رای دهد بیشتر دستاورد روحی و روانی برای ایران به همراه خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید