ادلب، آخرین صحنه رویارویی احتمالی آمریکا و روسیه است
شبح جنگ
ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان، فرانسه و انگلیس، بازیگرانی هستند که در طول بیش از 7 سال بحران سوریه از همه ابزارهای نظامی، سیاسی، جنگ روانی و جریانسازیهای رسانهای برای سرنگونی دولت سوریه استفاده کردند، اما این تلاشها به دلیل همکاری محور مقاومت و روسیه با شکست مواجه شد. از مارس 2011 میلادی آمریکا و رژیم صهیونیستی با کمک مالی و لجستیکی عربستان بیش از 150 هزار تن از عناصر تروریستی را از مرزهای ترکیه و اردن وارد خاک سوریه کردند تا پس از سرنگونی دولت سوریه یک دولت دستنشانده و وابسته به آمریکا را جایگزین کنند. این عناصر از مدتها پیش در پادگانی در منطقه الرمثه اردن واقع در مرز مشترک اردن و سوریه زیر نظر افسران سازمان سیا و موساد آموزشهای جنگ شهری را طی کرده بودند که با آغاز بحران سوریه از طریق اردن وارد شهر درعا در 3 کیلومتری مرز اردن و سوریه شدند.
همچنین چند طرح عملیاتی از سوی آمریکا، اسرائیل و غرب برای اخراج سوریه از معادلات منطقهای و قطع ارتباط دولت سوریه با ایران و حزبالله تهیه شده بود که در طول 7 سال این طرحها با هوشمندی ایران، سوریه و حزبالله خنثی شدند.
طرح نخست، اشغال مناطق غوطه شرقی، غوطه غربی، داریا، حرستا، شهرک یرموک و دوما در اطراف دمشق بود که براساس آن گروهکهای تروریستی جبههالنصره، جیشالاسلام، لواءالتوحید و فیلقالرحمن با تصرف این مناطق خیزبلند خود را برای تصرف دمشق، پایتخت سوریه بردارند.
این طرح پس از 3 سال تلاش با شکست مواجه شد و گروهکهای تروریستی تحت فشار محور مقاومت ناچار به تخلیه و عقبنشینی از این مناطق شدند. طرح دوم آمریکا و غرب تجزیه سوریه به 4 بخش علوینشین در مناطق ساحلی، سنینشین در مناطق دمشق تا حمص، مناطق درزینشین در منطقه سویدا و مسیحینشین در الحسکه و قامشلی بود. هدف آمریکا و غرب این بود که علویها و شیعیان را از مناطق نزدیک به مرز فلسطین اشغالی در جولان و قنیطره تا درعا اخراج کنند تا امتداد این مجموعه 15 درصدی از جمعیت 28 میلیونی سوریه را با حزبالله قطع کنند.
البته این طرح نیز با شکست مواجه شد زیرا محور مقاومت با پاکسازی شهر قنیطره در اطراف بلندیهای جولان از وجود گروهکهای تروریستی توانست این طرح را خنثی کند. طرح دیگر و نهایی بازیگران بحران سوریه تشکیل یک مجموعه از گروهکهای تروریستی و تمرکزدادن آنان در اطراف جولان تا شهر درعا در جنوب سوریه بود که وظیفه این مجموعه تروریستی حفظ امنیت رژیم صهیونیستی است. اما حزبالله، ایران و دولت سوریه با اقدامات عملی و بهموقع خود از شکلگیری این مجموعه جلوگیری کردند.
مجموعه تحولات میدانی در سوریه و نقش فرادستی محور مقاومت و روسیه، شطرنج نظامی آمریکا و اروپا را برای سرنگونی دولت علوی سوریه برهم ریخت.
آخرین نقطه امید آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و برخی کشورهای اروپایی، شهر ادلب است که کانون تمرکز گروهکهای تروریستی داعش، القاعده، جبههالنصره، جیشالاسلام و فیلقالرحمن بهشمار میرود.
این منطقه در مرز مشترک ترکیه و سوریه قرار دارد و آخرین نقطه ارتباط گروهکهای تروریستی با یک کشور پیرامونی سوریه تلقی میشود.
حضور نیروهای ترکیه در منطقه منبج و ادلب، پشتوانه خوبی برای گروهکهای تروریستی بهشمار میرود زیرا با تمرکز دو گردان زرهی ترکیه در ادلب عملا ترکیه به بازیگر برتر بحران سوریه تبدیل شد . ترکیه با اشغال ادلب توانست گروه مسلح «گردانهای مدافع خلق کرد» را از ادلب خارج کند و از این منطقه استراتژیک به عنوان برگ برنده برای تسویهحسابهای احتمالی با آمریکا، روسیه و سوریه استفاده کند.
استان ادلب در شمال سوریه واقع است و استانهای حلب، حماه و لاذقیه را به استان اسکندرون ترکیه متصل میکند و یک نوار مرزی 125کیلومتری را با ترکیه تشکیل میدهد.
طی 7 سال گذشته دولت سوریه و محور مقاومت توانستند 97 درصد از خاک سوریه را از وجود گروهکهای تروریستی پاکسازی کنند اما با آشکارشدن آثار شکست کامل در میان گروهکهای تروریستی، آمریکا بیش از 2 هزار تن از تفنگداران دریایی «نیروهای مارینز» را وارد خاک سوریه کرد. آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی هزینههای سنگینی برای حفظ گروهکهای تروریستی در سوریه پرداخت کردند؛ تا جایی که بر اساس گزارشهای موجود، عربستان سعودی به تنهایی طی 7 سال اخیر 60 میلیارد دلار کمک مالی در اختیار این گروهکها قرار داده است.
دولت سوریه و محور مقاومت اخیرا با مشورت روسیه قصد داشتند آخرین پایگاه تمرکز گروهکهای تروریستی را در شهر ادلب نابود کنند و طرح عملیاتی نیز بهدقت تهیه شد.
قرار بود حمله نهایی ارتش سوریه به شهر ادلب تا قبل از فرا رسیدن فصل زمستان آغاز شود زیرا با فرا رسیدن زمستان و فصل سرما و برف و یخبندان، آزادسازی ادلب برای ارتش سوریه مشکل خواهد بود.
همچنین دولت سوریه قرار بود که تا پایان سال میلادی جاری «دیماه 1397» پایان عملیات پاکسازی سوریه از وجود گروهکهای تروریستی را اعلام و مقدمات بازسازی این کشور را فراهم کند.
این امر شکستی بزرگ برای آمریکا، عربستان، رژیمصهیونیستی، فرانسه و انگلیس خواهد بود؛ زیرا اگر ادلب نیز پاکسازی شود، به مفهوم تقویت محور مقاومت خواهد بود و به تعبیر یکی از نخبگان عرب، در آن صورت از «شتر بحران سوریه تنها گوش آن» نصیب واشنگتن، ریاض و تلآویو خواهد شد.
عربستان با تجزیه و تحلیل شرایط سوریه و با این تلقی که سوریه، ایران و حزبالله برندگان بحران نفسگیر سوریه خواهند بود، سیگنالهایی مثبت برای بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه ارسال کرد.
محمد بنسلمان، ولیعهد رژیم عربستان در پیامی که توسط سرلشکر انور عشقی یکی از افسران امنیتی عربستان برای بشار اسد ارسال کرد، آمادگی ریاض را برای پرداخت هزینههای بازسازی سوریه بهصورت مشروط اعلام کرد. به موجب این شرط اگر دولت بشار اسد رابطه خود را با ایران و حزبالله برای همیشه قطع و یک قرارداد همکاری امنیتی با آمریکا و رژیم صهیونیستی امضا کند، عربستان هزینه بازسازی سوریه را تقبل خواهد
کرد.
این در حالی است که رئیسجمهوری سوریه بهشدت و قاطعانه این پیشنهاد فریبکارانه را رد و به فرستاده عربستان تاکید کرد که دولت سوریه تحت هیچ شرایطی از محور مقاومت خارج نخواهد شد. لذا آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی که دریافتند اگر شهر ادلب آزاد شود ممکن است آخرین برگهای برنده را از دست بدهند، تهدید کردند که اگر حمله ارتش سوریه به ادلب آغاز شود، آمریکا به سوریه حمله خواهد کرد.
آمریکا به نیروهای خود در دریای مدیترانه و خلیجفارس و نیز پایگاه العدیده قطر فرمان آماده باش صددرصد داد تا در صورت لزوم به سوریه حمله کنند. همچنین نیروهای کلاهسفیدها که به عنوان ستون پنجم آمریکا در سوریه عمل میکنند، ماموریت یافتند تا از سلاح شیمیایی علیه شهروندان سوریه در ادلب استفاده کنند تا آمریکا با جریانسازی و اتهامزنی علیه دولت سوریه این کشور را تحت بند 7 منشور سازمان ملل قرار دهد. شخص دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا نیز در آستانه انتخابات کنگره و به دلیل وجود پرونده فساد مالی و اخلاقی نیازمند پروسهای جدید با هدف فرافکنی و تحتالشعاع قراردادن پرونده فساد اخلاقی خود است. بنابراین اوضاع سوریه بیش از هر زمان دیگر پیچیدهتر شده و هرگونه اشتباه محاسباتی ممکن است به یک درگیری نظامی بین دو بازیگر قدرتمند بحران سوریه یعنی روسیه و آمریکا منجر شود.
دولت روسیه اخیرا به تمامی پایگاههای خود در منطقه و در خاک سوریه دستور آمادهباش داده و حتی 160 پایگاه ضدهوایی مشترک روسیه و سوریه حالت جنگی به خود گرفتند. فضای ادلب، فضای کاملا التهابآمیزی است اما به این دلیل که رفتار دونالد ترامپ غیرقابل پیشبینی است به نظر نمیرسد که وی بتواند فرماندهان نظامی آمریکا را به انجام یک حمله گسترده نظامی قانع کند .
حتی اگر در آینده نزدیک حملهای از سوی آمریکا علیه سوریه صورت گیرد این حمله بسیار محدود خواهد بود زیرا هزینه بسیار سنگینی بهلحاظ سیاسی و نظامی برای شخص ترامپ به همراه خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید