خطر برکناری / آیا ممکن است محمدبنسلمان عزل شود؟
طی روزهای اخیر اخبار متعددی از آینده مبهم بن سلمان در رسانههای منطقهای و بینالمللی به گوش میرسد. واقعیت امر این است که بن سلمان به شدت نسبت به آینده سیاسی خود هراسان است زیرا تضمینی نسبت به عدم حذف فیزیکی یا سیاسی وی در آیندهای نزدیک وجود ندارد
مثلث/ سعید سبحانی: زخمیشدن ولیعهد سعودی در حادثه کاخ الخرامی (که هنوز ابعاد و جزئیات آن افشا نشده است) و غیبت وی در مقابل رسانهها و انظار عمومی، مقدمهای جهت وقوع یک زلزله سیاسی جدی در ریاض است. اختلافات دربار سعودی و شکستهای متعدد منطقهای و سیاسی آنها، به زودی زمینهساز سقوط رژیم سعودی خواهد شد. ولیعهد رژیم سعودی در حادثه تیراندازی در کاخ الخزامی در اوایل اردیبهشتماه زخمی و پس از این حادثه تا مدتها ناپدید شد.
هماکنون نیز زمزمههایی مبنی بر احتمال عزل وی از سمت خود به گوش میرسد. گزارشی که اخیرا از سوی نشریه تایمز منتشر شده است، نشاندهنده آمادگی دربار سعودی مبنی بر «گذار از بن سلمان» است. این نشریه مقالهای را از مایکل برلی، با عنوان «روزهای شاهزاده جوان سعودی به شمارش افتاده است: امیدهای بسته شده به محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان به عنوان اصلاحگر و مداواکننده زخمهای منطقه به جایی نرسیده است»، منتشر کرد.
برلی در این مقاله آورده است: «ابتدا جنجال رسانهای درباره صرف میلیونها دلار برای شرکتهای روابط عمومی و گروههای لابی جهت تبلیغ سفر دورهای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان به کشورهای مختلف در مارس به وجود آمد؛ محمد بن سلمانی که به رغم اینکه سنش حدود ۳۲ سال است به عنوان قویترین مرد عربستان دیده میشود. بعد از گذشت ششماه به نظر میرسد احتمال ارتقای وی بسیار کم باشد، حتی پدرش ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان کمکم دارد به محمد بن سلمان و طرحهایش شک میکند.»
نقطه اوج مقاله برلی، آنجاست که وی به شکافهای موجود در دربار سعودی بر سر طرحهای بنسلمان (خصوصا در قبال تحولات منطقهای) اشاره میکند. برلی در این خصوص مینویسد: «شکاف میان جنجال رسانهای درباره ولیعهد عربستان و واقعیت بسیار آشکار شده است. ولیعهد عربستان تصمیم داشت از طریق فروش پنج درصد از سهام شرکت نفتی آرامکو، پروژه ساخت شهر ساحلی نیوم و سایر اصلاحات اقتصادی را پیش ببرد. به نظر میرسد ملک سلمان فروش سهام آرامکو را لغو کرد چراکه احتمالا فروش این سهام به مصادره داراییهای عربستان به دلیل کیفرخواست قضایی که علیه عربستان درباره حملات ۱۱ سپتامبر مطرح است، منجر میشد. اقدامات محمد بنسلمان به سیاست خارجه عربستان آسیب زده است. جنگ در یمن باتلاقی است که ولیعهد آن را ساخته است. براساس آمار مؤسسه بروکینگ در آمریکا جنگ در یمن بین پنج تا شش میلیارد دلار در ماه هزینه دارد و حدود ۱۰ هزار تن در جنگ یمن کشته شدهاند. 5/8 تن نیز با خطر گرسنگی مواجهند.»
اما ماجرا به این نقطه ختم نمیشود. در اوایل سال 2018 میلادی، شاهد انتشار اخباری دال بر برکناری عدهای از مقامات سعودی دخیل در جنگ یمن بودیم. در آستانه ورود جنگ عربستان علیه یمن به چهارمین سال خود، سلمان بن عبدالعزیز پادشاه این کشور، با صدور احکامی سلطنتی، تعدادی از بلندپایهترین فرماندهان ارتش کشور خود را برکنار کرد. برکناری این فرماندهان عالیرتبه نظامی، اندکی پیش از سفر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به انگلیس، فرانسه و آمریکا صورت گرفته است. ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺗﺎﯾﻤﺰ چاپ لندن در گزارشی، تغییرات فرماندهان ارشد نظامی عربستان را با سفر محمد بن سلمان ولیعهد این کشور به انگلیس که انتظار میرود صحنه اعتراضاتی به دلیل جنگ عربستان علیه یمن باشد، مرتبط دانست. «ریچارد سپنسر» خبرنگار روزنامه تایمز در یادداشتی نوشت: «ارتش سعودی مشغول جنگی در یمن است که این جنگ مورد استقبال شهروندان عربستانی نیست و از سوی دیگر این جنگ چهره محمد بن سلمان را در خارج تخریب و منجر به کشتهشدن هزاران غیرنظامی شده است.» وی افزود: «برکناری فرماندهان نظامی با هدف تقویت جایگاه محمد بن سلمان در داخل بعد از دستگیری شماری از شاهزادگان به اتهام فساد در نوامبر گذشته صورت گرفت. واقعیت امر این است که هماکنون، شخص بنسلمان بابت شکست در یمن و افزایش هزینههای تصاعدی سعودیها در این آوردگاه، مورد عتاب دربار سعودی قرار گرفته است. در هر حال ناقوس شکست عربستان سعودی در یمن در سرتاسر منطقه و جهان به صدا در آمده است. در چنین شرایطی محمد بنسلمان ولیعهد عربستان درصدد است به هر نحو ممکن هزینههای این شکست سنگین را کاهش دهد اما هر اندازه زمان سپری میشود، آلسعود بیشتر طعم حقارت و شکست را در منطقه و جهان حس میکند.»
در کنار تحولات جاری در یمن و دربار سعودی، باید به موضوعی مهمتر، یعنی نارضایتی افکار عمومی عربستان نسبت به دربار سعودی اشاره کرد. این مساله در آیندهای نزدیک میتواند به پاشنه آشیل سعودیها (حتی در صورت برکناری بنسلمان از قدرت) تبدیل شود. فساد دربار آلسعود مسالهای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. فسادهای مالی دربار به اندازهای است که همه شهروندان عربستانی نیز نسبت به آن آگاه هستند. در حالی که فقر گریبانگیر قسمتهای زیادی از عربستان شده است، مقامات آلسعود همچنان به تاراج منابع کشورشان ادامه میدهند. مردم عربستان با وجود بهرهمندی این کشور از درآمدهای فراوان و سرشار حاصل از فروش نفت و اماکن زیارتی از فقر، بیعدالتی، بیکاری و مشکلات اجتماعی دیگر به شدت رنج میبرند. کارشناسان علت این امر را در انتصابی و غیرانتخابیبودن دستگاه حاکمیت، فقدان نظارت مردمی بر قدرت و هزینه و بودجه، نبود قانون اساسی مدرن، انحصار قدرت در دست خاندان سعودی و وابستگی حاکمیت این کشور به غرب بهویژه آمریکا میدانند. نارضایتی جوانان از سیاستهای آلسعود هر روز بیشتر میشود. نارضایتی جوانان به علل اقتصادی از جمله فقر و بیکاری روزافزون در یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان افزایش یافته و به یک بمب سیاسی تبدیل شده است که هرلحظه احتمال انفجار آن رژیم سعودی را تهدید میکند و برخی از آنها را به افراطگرایی میکشاند.
دیدگاه تان را بنویسید