قدرت نرم/ اروپاییها موضع یکسانیدرباره برجام اروپاییدارند
رویکرد و نگاه کشورهای اروپایی به خصوص انگلیس، فرانسه و آلمان، به برجام تفاوت زیادی با هم ندارد؛ یعنی کشورهایی که طی 15 سال گذشته مذاکراتی با جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مسائل هستهای داشتند. در اتحادیه اروپا این سه کشور در عمل رویکردهای کلان سیاست خارجی و امنیتی را تبیین میکنند. البته با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، فرانسه و آلمان با هماهنگی بیشتری سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا را پیش
خواهند برد. یک نکته درباره انگلیس وجود دارد که این کشور با توجه به موقعیت و وضعیت ویژهای که با تصمیم به خروج از اتحادیه اروپا دارد سعی میکند در عرصه سیاست خارجی و امنیتی هماهنگی بیشتری با اتحادیه اروپا داشته باشد تا به شرایط تثبیت و تبیین راهبردهایش پس از خروج از اتحادیه اروپا بپردازد. سیاستهای ترامپ نیز در نزدیکی انگلیس به اتحادیه اروپا بیتاثیر
نبوده است.
هماکنون انگلیس، فرانسه و آلمان دیدگاه یکسانی در خصوص حفظ برجام دارند. هر سه کشور از سال 2003 وارد مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ایران شدند. اکنون قصد تحلیل روند این مذاکرات را نداریم. هر سه کشور تلاش کردند از طریق مذاکره بتوانند به راهحلی برای رفع نگرانیهایشان از برنامههای هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران دست یابند. این مذاکرات بهخاطر بدعهدی اروپاییها و کارشکنی آمریکا و فشار صهیونیستها به نتیجه نرسید تا مذاکرات گروه 1+5 با جمهوری اسلامی ایران
آغاز شد. این مذاکرات نیز تا سال 2013 نتیجهای جز اعمال تحریمهای ظالمانه و تصویب شش قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت نداشت. انتخاب آقای روحانی به ریاستجمهوری اسلامی تحول بنیادینی در روند مذاکرات ایجاد کرد و با انعطافی که ایران و آمریکا و طرفهای اروپایی در مواضعشان نشان دادند، امیدواری زیادی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات به وجود آمد. غیر از دور نهایی مذاکرات که فرانسه تحت فشار لابی صهیونیستها وقفهای در روند مذاکرات ایجاد کرد، سه کشور اروپایی دیدگاه یکسانی از روند مذاکرات و به نتیجه رسیدن آن داشتند. سیاست چندجانبهگرایانه دولت باراک اوباما اجماعی میان تروئیکای اروپا و آمریکا در روند مذاکرات به وجود آورد. از نگاه سه کشور اروپایی، برجام یک مدل موفق برای مقابله با اشاعه سلاحهای هستهای است؛ مدلی با کمترین هزینه. برخلاف آمریکا، اتکای تروئیکای اروپایی به خصوص آلمان به قدرت نرمشان است و از این طریق بیشتر سعی میکنند سیاست خارجی و امنیتی خود را پیش ببرند. هرچند فرانسه و انگلیس در حوزههای نفوذ استعماری خود از قدرت نظامی استفاده میکنند ولی در نهایت تلاش میکنند با ابزارهای نرمی که در این مناطق دارند اهداف راهبردی خود را پیش ببرند. در مقابل جمهوری اسلامی ایران، آنها ابزاری جز تحریم نداشتند که این ابزار نتایج مورد انتظار آنها را نداشت و ایران در شرایط تحریم تعداد سانتریفیوژهایش را چندین برابر کرد. برای آنها برجام یک مدل موفق است. تبعات بحران سوریه، موج پناهجویان به اروپا و گسترش تهدیدات تروریستی از خاورمیانه به اروپا، تهدیدات امنیتی متوجه اروپا را آشکار کرد. جمهوری اسلامی ایران یک قدرت منطقهای اثرگذار در روند تحولات منطقه خاورمیانه است و این اثرگذاری هرچند ناخوشایند برای دولتهای اروپا نادیده نمیماند. آنها نمیتوانند نقش منطقهای ایران را پس از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی نادیده بگیرند. برخلاف ایرانستیزان در آمریکا، تغییر رژیم در ایران در میان این کشورهای اروپایی در حاشیه قرار گرفته و آنها به دنبال مهار ایران از طریق رابطه
و گفتوگو هستند.
سه دولت اروپایی میدانند بدون داشتن رابطه با تهران نمیتوانند تهدیدات امنیتی متوجه اروپا از خاورمیانه را مهار و مدیریت کنند. به همین دلیل فدریکا موگرینی بر این مساله تاکید دارد که برجام یک توافقنامه امنیتی و نه اقتصادی است که اروپا بخواهد برای حفظ منافعش ایران یا آمریکا را انتخاب کند. انگلیس، فرانسه و آلمان در این باره دیدگاه یکسانی دارند. ترزا می در سفر به نیویورک برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به صراحت و برای چندمینبار از برجام حمایت کرد. نخستوزیر انگلیس در گفتوگویی با شبکه سیبیاس آمریکا گفت: «بر اساس مشاهدات خود، معتقدیم که ایران به تعهدات خود در
برجام پایبند است.» او در این گفتوگو تاکید کرد: «بریتانیا و دیگر طرفهای برجام معتقدند که این قرارداد باید حفظ شود.» این رویکرد ترزا می نشان میدهد که انگلیس حتی با تصمیم به خروج از اتحادیه اروپا دغدغههای امنیتی مشترک با اتحادیه اروپا دارد و به دنبال هزینه بدون آورده با همراهی سیاستهای تنشآفرین آمریکا نیست. باید توجه داشت که انگلیس در حال حاضر به دلیل مذاکرات سخت برگزیت و خروج از اتحادیه اروپا در شرایط خاصی قرار دارد و به دنبال موقعیت و فرصتهای جدید در منطقه خاورمیانه و دیگر قطبهای اقتصادی و سیاسی در جهان است. در واقع لندن میخواهد روابطش را به گونهای تنظیم کند که خلأهایی که در نتیجه برگزیت ایجاد میشود را پر کند. در این میان منطقه خاورمیانه منطقه حساس و استراتژیکی برای انگلیس به شمار میرود؛ سیاستهایی که انگلیس طی چند سده گذشته در این منطقه دنبال کرده جا پاهایی برای این کشور ایجاد کرده و اکنون میخواهد از آن فرصتها با هدف حفظ و گسترش نفوذ خود استفاده کند. لذا به نفع انگلیس نیست که در چنین شرایطی در خصوص نقض برجام با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا همسویی و همراهی داشته باشد. درواقع لندن برخلاف ترامپ که برجام را یک تهدید توصیف کرده، آن را یک فرصت میداند و اکنون میخواهد از این فرصت استفاده کند تا در وهله نخست سیاستهای منطقهای خود را پیش ببرد و در گام بعدی در اروپا جایگاه و نقشش به عنوان یک قدرت محور را تثبیت کند. از دیگر سو باید توجه داشت که با توجه به نزدیکشدن به دور دوم تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، کشورهای اروپایی تصمیم خود را برای حفظ برجام گرفتهاند و به صورت آشکارتری وارد عرصه شدهاند. بهویژه اکنون فشارهای ایران در این خصوص که اروپا باید تعهداتش را انجام دهد وگرنه از توافق هستهای خارج خواهد شد نیز افزایش یافته است. این فشارها باعث شده که اروپاییها به صورت جدیتر و عملیتری وارد عرصه شوند. بیانیه وزرای خارجه کشورهای 1+4 در نیویورک به خوبی نشان میدهد که آنها نمیخواهند با تردید و تعلل نسبت به فشارهای آمریکا در نقض برجام برخورد کنند. سازوکاری که فدریکا موگرینی، مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا اعلام کرده که پیش از 4 نوامبر برای تبادلات مالی ایجاد خواهد شد، نشاندهنده آن است که کشورهای اروپایی خیلی جدیتر از گذشته میخواهند مقابل آمریکا بایستند. صحبتهای اخیر امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه که گفته است: «برجام یک توافق کامل نیست اما توافقی قاطع در این زمینه است. لذا بحران اعتمادی که اکنون به وجود آمده به خاطر تحریمهای آمریکا است. اما ایران همچنان پایبند به توافقنامه برجام است و تمام مفاد برجام باید توسط تمام کسانی که آن را امضا کردهاند نه فقط آلمان و بریتانیا و فرانسه، رعایت شود» نیز گویای همین مساله است. به هر حال مقامات کشورهای اروپایی آگاه هستند که اگر ایران از برجام خارج شود یکی از دستاوردهای دولتهای اروپایی در چارچوب آنچه خودشان مقابله با سیاست اشاعه سلاح هستهای مینامند از بین خواهد رفت. همانگونه که اشاره شد برجام برای کشورهای اروپایی یک دستاورد امنیتی است و در حوزه اقتصادی به آن به عنوان یک دستاورد نگاه نمیکنند و اروپا برخلاف آمریکا با اتکا به قدرت نرم سعی در پیشبرد اهداف سیاسیاش دارد. به برجام نیز در همین چارچوب نگاه میکنند؛ زیرا کشورهای اروپایی با استفاده از قدرت نرم و مذاکره تا امروز توانستهاند سیاستهای خود را پیش ببرند؛ ضمن اینکه اگر برجام بتواند با موفقیت پیش برود، قطعا آنها در حوزههای دیگر نیز میتوانند اهداف و سیاستهای خود را پیش برده و باب مذاکره و گفتوگو با ایران را باز کنند. به همین دلیل نیز شاهد تلاش دولتهای اروپایی برای حفظ برجام هستیم. البته امروزه نیز رایزنیها و گفتوگوهایی میان ایران و کشورهای اروپایی در باب مسائل منطقهای صورت میگیرد و در آینده میتواند این گفتوگوها ادامه داشته باشد یا گستردهتر شود. درواقع تهران و پایتختهای اروپایی میتوانند رایزنیهایی در رابطه با سوریه داشته باشند اما مقامات ایران اعلام کردهاند که کشورهای اروپایی باید نشانههای روشنی از دستاوردهای برجام ارائه دهند تا بتوان باب گفتوگو در حوزههای دیگر را هم باز کرد.
پیش از این در حوزه یمن هم ایران آمادگیاش را برای گفتوگو و میانجیگری اعلام کرده بود. اما عربستان زیر بار این پیشنهاد ایران نرفت که اگر ریاض میپذیرفت وضعیت یمن میتوانست متفاوت از امروز باشد، لذا ایران مخالفتی با مذاکره و گفتوگو در حوزههای منطقهای ندارد اما این مذاکره باید چارچوب و مقدمهای داشته باشد و همچنین دولتهای اروپایی در حوزه برجام، پایبندی خود را نشان دهند تا ایران در عرصههای دیگر هم بتواند زمینههای گفتوگو و مذاکره را فراهم کند.
دیدگاه تان را بنویسید