معاون رئیسجمهور:
ابتکار: آمریکا همان آمریکاست؛ اما ایران اکنون یک بازیگر اصلی است
امروز جمهوری اسلامی ایران به خاطر پایمردی مردم بر حفظ کیان کشور قدرت مذاکره دارد و با وجود دیپلماسی قوی و یارگیری موثر در سطح بین المللی که تا حدی صدای ملت ایران را می شوند، امکان برون رفت از تهدیدات و ترسیم آینده ای روشن فراهم است.
به گزارش مثلث آنلاین به نقل از ایلنا، استقلال، امنیت و تمامیت ارضی کشور در دهه های اخیر با تلاش ها و هزینه های زیادی حفظ شده و جمهوری اسلامی سعی کرده از آرمان سیاست خارجی غیروابسته به شرق یا غرب و حفظ عزت، حکمت و مصلحت در مناسبات بین المللی حفاظت کند. بهره مندی از فرصت ها در دیپلماسی، مقابله جدی با تهدیدات مانند دوران دفاع مقدس، حفظ امنیت کشور در مقابل نفوذ و دخالت بیگانگان، نرمش مقتدرانه و مذاکره و گفتوگو، وجوه مختلف سیاست خارجی ایران را تشکیل میدهند. استقلال طلبی، مبارزه با استکبار، دیپلماسی عمومی، طرحهای "گفتوگوی تمدنها"و "جهان عاری از افراطیگری و خشونت"، حمایت از مقاومت فلسطین و مظلومان جهان از ویژگیهای سیاست خارجی ایران بوده که در جای خود اقتدار و در موقعیتهای لازم نرمش و مذاکره را ایجاب و دنبال کرده است.
در سال های اخیر، مذاکرات عزت مندانه و موفق برجام سبب اجماع جهانی بی سابقه در حمایت از ایران شده و توافقی بین المللی را بنیان نهاد که در جهت خلع سلاح هستهای و امنیت جهانی محسوب میشود. امروز اگر رییسجمهور زیاده خواه آمریکا خودش را از برجام اخراج کرده، از سوی دیگر اجماع جهانی برای جبران آسیبها و حمایت از ایران در مقابل اقدامات خصمانه یک جانبه و تحریمهای جدید شکل گرفته است؛ مانند توافق جدید اروپا برای تنظیم ساز و کار خاص اقتصادی. در این میان نقش موثر جمهوری اسلامی و نفوذ تاثیرگذار آن در منطقه و در مقابله با داعش و تروریسم را نباید نادیده انگاشت.
همچنین پس از خروج آمریکا از برجام، روند حضور فعال تر ایران در عرصه های حقوقی بین الملل و طرح شکایت در دیوان بین المللی و دفاع مقتدرانه و حرفه ای از حقوق ملت در مقابل اعمال تحریم های جدید آمریکا به تقویت امید در جامعه و همگرایی در جامعه بین الملل کمک کرده است.
شرکت موفق دکتر روحانی رییس جمهوری در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل و طرح مواضع منطقی ایران، همچنین دیپلماسی موفق کشور در تبدیل تهدید شورای امنیت با محوریت آمریکا به یک فرصت برای حمایت یکپارچه از ایران و مذاکرات با مابقی اعضای برجام به خصوص اتحادیه اروپا برای تنظیم سازو کار خاص به نتیجه رسید که در صورت تحقق و اجرا می تواند کاهش عوارض تحریم ها بر اقتصاد ایران را به دنبال داشته باشد.
در همین روند منطقی شاهد تلاش دولت برای تصویب کنوانسیون ها و ساز و کارهای بین المللی ۴ گانه مبارزه با تامین مالی تروریسم بوده ایم. اما متاسفانه این اقدامات با فضاسازی شدید سیاسی و استفاده از ابزار مذهبی و انقلابی برای تحریک افکار عمومی از سال ۹۳ تاکنون با شدت ادامه دارد.
از سوی دیگر مدیریت بانک مرکزی بر مهار روند افزایش قیمت ارز امید فراوانی را به سر و سامان یافتن وضعیت اقتصادی ایجاد کرده، به علاوه آنکه در صحنه بین المللی اثتلاف منسجمی در مقابل سیاست های ترامپ شکل گرفته که البته نیازمند دیپلماسی فعال در سطح کشورهای جهان است.
انزوای روزافزون ترامپ با رفتارهای غیرمنطقی، تصمیمات فردمحور و تقابل با همه ساز و کارهای چندجانبه گرایی مانند توافق پاریس، نفتا، خروج از یونسکو و خروج از برجام با شعار "آمریکا اول" اجماع جهانی را بر علیه او تقویت و فرصتی استثنایی را برای ایران فراهم کرده است. فرصتی در داخل برای برگزاری گفت و گوی ملی و همکاری بیشتر بین قوا که رای مثبت مجلس شورای اسلامی به CFT از آن جمله بوده است. در این حال همکاری و همدلی جریانات سیاسی برای تقویت فضای گفتمانی و کاهش شکاف های اجتماعی و گفت و گوی بین نسلی که یکی از محورهای مهم فعالیت معاونت طی یک سال اخیر بوده، می تواند فرصتی برای شنیده شدن صدای زنان، جوانان و اقلیت ها و توجه به دغدغه های آنها باشد.
چنین انسجامی یقینا می تواند مواضع جهانی ایران را نیز مستحکم تر کند و این امکان را به دیپلماسی بدهد که تحرکات دشمنان را کاهش بخشد. ما باید بتوانیم در همه عرصه های حقوقی در برابر تحریم های غیرقانونی و آسیب زننده، اقدام حقوقی و ورود لازم را داشته باشیم. به عنوان مثال تحریم ها نباید مانع از پژوهش و تولید علم در کشور شود که خود نوعی نقض حقوق بشر است.
بنابراین در چنین شرایطی ادامه روند دیپلماسی و گفت و گو و برنامه ریزی برای مقابله با تحریم ها رهیافت موثر کشور و نتیجه بخش است. این شرایط به طور دقیق مغایر و متضاد با سال های آغازین استقرار جمهوری اسلامی است. در سال ۱۳۵۸ کشور شاهد وضعیت متزلزل منتج از واژگونی یک رژیم شاهنشاهی و وابسته بود. فقدان ساختارهای ضروری مانند قانون اساسی، مجلس، نهاد ریاست جمهوری و روند تهدیدات قومی، منطقه ای، نبود ساز و کارهای امنیتی داخلی و خارجی و شرایط گارد باز و آسیب پذیر آن روزها سبب فراز و فرودهای شدید در سپهر سیاسی کشور می شد. در آن شرایط، وقتی مجوز ورود شاه مخلوع به امریکا صادر شد و یک بار دیگر تصویر بازگشت وی با یک کودتای امریکایی در اذهان نقش بست، واکنش های مختلفی به وجود آمد که متمایزترین آنها حرکت دانشجویان خط امام در تسخیر سفارت امریکا بود؛ کشوری که به نظر می رسید در همه آشوب های آن روزها نقش کلیدی دارد. مانند شواهدی که این روزها نیز مردم می بینند و حسی که تجربه می کنند. حرکت دانشجویان که قرار بود برای رساندن صدای مردم ایران طی ۳ و ۴ روز به پایان رسد، با تأیید امام راحل و امواج وسیع حمایت گر مردم روند دیگری به خود گرفت تا وقایعی که می رفت به تکرار کودتای ننگین و سیاه ۲۸ مرداد منجر شود را متوقف سازد و حلقه وصل آشوب ها و خشونت و ترور را در کشور از هم بگسلد. اما چرا این حرکت و اقدام رخ داد؟ زیرا در آن دوران امکانی برای گفت و گو و دیپلماسی برابر و موثر وجود نداشت و حتی شرایط طرح مواضع ایران در سازمان ملل و دعاوی بین المللی به خاطر وضعیت نابسامان داخلی و نیز فضای بسیار جانبدارانه بین المللی فراهم نبود. درگیری های مسلحانه در نقاط مختلف کشور از کردستان تا ترکمن صحرا و از آذربایجان تا خوزستان، همچنین تحرکات مرزی عراق که ماهها قبل از ۱۳ آبان آغاز شده بود، موقعیت بسیار خطیری را که می رفت به تجزیه کشور بیانجامد رقم می زد، اما سازمان های بین المللی مجالی برای شنیدن صدای ایران نمی دادند. به همین دلایل گزینه مذاکره و دیپلماسی برای حل این مسایل منتفی بود. البته واقعه تسخیر سفارت امریکا تکرار ناشدنی بوده و آنچه در مورد سفارت انگلستان و عربستان رخ داد بسیار نسنجیده و خارج از هر چارچوب منطقی و عقلانی صورت گرفت.
این در حالی است که امروز جمهوری اسلامی ایران به خاطر پایمردی مردم بر حفظ کیان کشور قدرت مذاکره دارد و با وجود دیپلماسی قوی و یارگیری موثر در سطح بین المللی که تا حدی صدای ملت ایران را می شوند، امکان برون رفت از تهدیدات و ترسیم آینده ای روشن فراهم است. به بیانی دیگر امریکا هنوز همان امریکاست؛ اما ایران، اکنون یک بازیگر اصلی است.
دیدگاه تان را بنویسید