قتل خاشقچی توسط دولت سعودی چه معنایی دارد
قاتلان خونسرد
محسن صالحیخواه: جمال خاشقجی یا آنطور که درگواهی تولد او آمده، جمال احمد حمزه خاشقجی روزنامهنگار مشهور سعودی است که این روزها درباره سرنوشتش بعد از ورود به کنسولگری عربستان سعودی زیاد صحبت میشود. تازهدامادی ۶۰ ساله که ۲ اکتبر یعنی دقیقا یک هفته قبل برای یک کار اداری وارد کنسولگری سعودی در استانبول شد اما بیرون نیامد. خاشقجی که بود؟
دوست بنلادن؛ دستیار ترکی الفیصل
جمال در سال ۱۹۵۸ در مدینه، در خاندان مشهور خاشقجی به دنیا آمد. خاندانی که به خاطر عدنان خاشقجی دلال معروف اسلحه و دایی دودی الفاید، معشوق پرنسس دایانا عروس خاندان سلطنتی بریتانیا در جهان مشهور است. این خاندان اما در درون عربستان، به خاطر نزدیکی به خاندان سلطنتی معروف است. در خصوص عدنان خاشقجی آمده است که وی اصلیتی ترکتبار دارد بنابراین، جمال خاشقجی نیز همینطور است زیرا وی را عموزاده آن دلال مشهور و میلیاردر سعودی که سال ۲۰۱۷ در لندن فوت کرد معرفی میکنند.
جمال خاشقجی در ۱۹۸۵ وارد حرفه روزنامهنگاری شد و به تدریج پیشرفت کرد. وی تا سال ۱۹۹۹ به عنوان روزنامهنگار با روزنامهها و مجلات مختلف همکاری میکرد. همچنین به عنوان خبرنگار خارجی در کشورهای مختلف منطقه مثل الجزایر، کویت و افغانستان حضور داشته است. در دوران روزنامهنگاریاش به خاطر چند بار ملاقات با اسامه بن لادن، رهبر القاعده در تورابورای افغانستان و سودان (برخی نوشتهاند سومالی) و مصاحبههایی که با او انجام داد معروف شد. سال ۹۹ دوران ورود وی به مدیریت مطبوعات و البته عبورش از برخی خط قرمزهای سلطنتی بود. وی در پایان قرن بیستم معاون سردبیرArab news شد و سال ۲۰۰۳ که این رسانه را ترک کرد، تنها به مدت ۵۲ روز سردبیر روزنامه الوطن شد. جایی که انتشار چند مقاله در خصوص مسائل مذهبی در عربستان، وی را به چنگ وزارت اطلاعرسانی سعودی انداخت و مجبور به استعفا شد.
استعفای خاشقجی از الوطن، نقطه آغاز اولین تبعید خودخواستهاش بود. او به لندن رفت و دستیار ترکی الفیصل، رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان شد که برای ماموریتی دیپلماتیک در انگلستان به سر میبرد. زمینه ارتباط وی با رئیس پیشین استخبارات سعودی مشخص نیست اما سایتSaudi Information Agency در خبری که برای اخراج وی از روزنامه الوطن منتشر کرده بود، مدعی شد که خاشقجی زمانی که در افغانستان بود به طور همزمان برای سرویسهای اطلاعاتی ایالات متحده و عربستان سعودی کار میکرد. جمال خاشقجی در تمام این سالها بین انگلستان و ایالات متحده ـ کشوری که در آن تحصیل کرده بود ـ رفت و آمد میکرد. سال ۲۰۰۷ بار دیگر به عربستان بازگشت و سردبیر همان روزنامه الوطن شد که کمتر از دو ماه سکان هدایت آن را به دست داشت. سه سال بعد با انتشار مقالات دیگری در خصوص سلفیگری در عربستان مجبور به استعفا شد و به دستگاه ولید بن طلال، میلیاردر معروف عربستانی پیوست و سردبیر العربنیوز در بحرین شد. پس از بازگشت از آن تبعید خودخواسته، جمال خاشقجی مشکلی برای زندگی در عربستان نداشت و تا سال ۲۰۱۷ که تحت فشار زیادی از سوی دستگاه محمد بن سلمان قرار گرفت، این کشور را ترک نکرد. وی علاوه بر مدیریت رسانههای عربی، به طور ثابت ستونهای تحلیلی برای روزنامه واشنگتنپست مینوشت و به عنوان کارشناس مسائل منطقه و عربستان سعودی در برنامههای تلویزیونی مختلفی از شبکههای مختلف شرکت میکرد. ناظران میگویند وی تمام سالهای قبل از به قدرت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز، چون مورد لطف ملک عبدالله بود، مورد غضب زیاد دستگاه سعودی قرار نمیگرفت. وی بعد از به قدرت رسیدن سلمان نیز در عربستان ماند اما به آمریکا تردد میکرد. تا اینکه در نوامبر ۲۰۱۶ در یک اندیشکده آمریکایی علیه ترامپ صحبت کرد و مورد غضب دستگاه جدید قرار گرفت. وی در نهایت عربستان را در ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۷ (کمی بیشتر از یک سال قبل) برای همیشه ترک کرد و در ایالات متحده ساکن شد.
دوست سعودی؛ دشمن ولیعهد
در توصیف جمال خاشقجی میگویند روزنامهنگار منتقد سعودی؛ اگر کلمه سعودی در این عبارت اشاره به ملیت او داشته باشد، کاملا صحیح و اگر ناظر بر عقاید او باشد، کاملا غلط است. مرور یادداشتهای این روزنامهنگار مشهور جهان عرب نشان میدهد که او هیچگاه، یعنی چه در سالهای زندگی در عربستان و قلمزدن در مطبوعات آن کشور، یا زمانی که در هیبت کارشناس مسائل کشورش مقابل مجریان تلویزیونی مینشست، عضوی از اپوزیسیون عربستانی نبود. مرور نوشتههای وی به خصوص بعد از مرگ ملک عبدالله نشان میدهد وی از ابتدا سر جنگ با محمد بن سلمان داشت.
از وی به عنوان منتقد صریح سیاستهای بنسلمان در یمن یاد میکنند. وی یادداشتهای متعددی در این خصوص برای روزنامههای معتبر خارجی و سایتهای معروفی از جمله Middle east eye نوشت. همچنین در ۱۳ نوامبر سال ۲۰۱۷ بعد از آن نمایش فضاحتبار دستگیری نخستوزیر لبنان در خاک عربستان، شاید تندترین مقاله مطبوعاتیاش را در روزنامه واشنگتنپست علیه ولیعهد سعودی منتشر کرد. وی معتقد بود سیاستهای ولیعهد سعودی در منطقه، به طور مشخص در لبنان جایگاه عربستان در میان مردم این کشور را از بین میبرد و موجب تضعیف جریانهای سیاسی اهل سنت در آن میشود که به طور سنتی تحت تاثیر ریاض هستند و در مقابل به زعم وی جبهه شیعی قوت میگیرد که متمایل به ایران است. همچنین دنبال کردن برنامههایی که خاشقجی در آنها به عنوان کارشناس حضور داشته است، طی سالهای گذشته او را به عنوان مدافع کشورش معرفی کرده است. او حتی در چند سال گذشته که عبدالله فوت کرد و تغییر و تحولات گسترده در بالاترین سطح سعودی رخ داد، هیچ وقت به عنوان یک عنصر اپوزیسیون مطرح نشد، بلکه بعد از رشد سریع محمد بن سلمان، تنها دهانه توپخانه انتقاد خود را به سمت این شخص چرخاند. در واقع میتوانیم اینگونه نتیجه بگیریم که جمال خاشقجی با شخص ولیعهد سعودی و سیاستهای وی مشکل داشت ـ شاید هم دارد اگر زنده باشد ـ نه حتی با پادشاه رنجور عربستان و دیوان سلطنت. نام پسر پادشاه به خصوص از سال گذشته که وی عربستان را ترک کرد، همواره مثل یک تار عنکبوت در دیدگاههایش پخش شده بود. او که مشهور بود به اظهارات ضدایرانی و محور مقاومت، در برخی اظهارنظرهایش، سیاستهای به زعم خود مخرب ایران در منطقه را ناشی از برنامههای ولیعهد میدانست.
برای مثال، وی در یادداشتی که نوامبر سال گذشته میلادی در خصوص قضیه بازداشت سعد الحریری در ریاض برای واشنگتنپست نوشت، آورده بود: «این اقدام بن سلمان باعث قدرت گرفتن جریان شیعی حزبالله در لبنان میشود. جریانی که کمک میکند حوثی ها در یمن موشکهای ایرانی بسازند؛ موشکهایی که هر روز به نقاط مختلف عربستان از جمله ریاض شلیک میشود.»
محموله دیپلماتیک به ریاض
جمال خاشقجی چه کشته و مثله شده باشد یا در جعبهای با برچسب «پست دیپلماتیک» او را همراه با آن تیم ۱۵ نفرهای که راهی استانبول شد و برگشت به عربستان فرستاده باشند، صدایی بود که خاموش شد. در مصاحبه با BBC از شهرکسازیهای رژیم صهیونیستی انتقاد میکرد اما در حرف و عمل کارشناسی بود که در صف دشمنان محور مقاومت یعنی تنها کسانی که در برابر اسرائیل میجنگند دستهبندی میشد. خودش را حامی مردم سوریه معرفی میکرد، اما معتقد بود جنگ در آن کشور یک جنگ سوری ـ سوری است. یعنی به عنوان یک روزنامهنگار، کارشناس، تحلیلگر، صاحبنظر یا هر عنوان دهانپرکن دیگر، چشمش را روی تروریستهایی از دهها کشور، سیرل پولهای خارجی به سوریه، جنگیدن تروریستها به نام اسلام و به کام صهیونیستها و دیگر زوایای جنگی که به هیچ وجه داخلی نیست، میبست. خاشقجی به هر نحو محو شد، نه به خاطر اینکه روزنامهنگار بود و حرف حق میزد، به خاطر اینکه با ولیعهد عربستان مشکل داشت. وگرنه آنچه امروز در سعودی جریان دارد و او پس از ورود به آمریکا به آنها اشاره کرد مثل وضع زندانیان و حقوق بشر، در زمان پادشاهان پیش از سلمان نیز بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید