مالزی چگونه به توسعه رسید؟
پدیده ماهاتیر
حال که پیشرفت چشمگیر مالزی، مشخص و اهمیت ماهاتیر و نقشی که او برای مالزی بازی کرده است، برای کشوری همچون ما روشن شد، باید بدانیم که ماهاتیر چه کرد؟ و چگونه مالزی را از میان فقیرترین کشورهای آسیایی به یکی از کشورهای تازهصنعتیشده (New Nics) تبدیل کرد؟ و اینکه کارهایی که او انجام داد، آیا از دست و زبان سیاستمداران ایرانی برنمیآمد؟ در ابتدا باید اذعان کرد که ماهاتیر محمد، اندیشهای برساختگرا درراستای توسعه دارد، یعنی معتقد است دولت باید نقشی فعال در توسعه کشور داشته باشد و از چیزی که خود وی نام آن را «حمایتگرایی سازنده» میگذارد، دفاع میکند.
محمد صادق الحسینی در مثلث می نویسد: ماهاتیر محمد، میراثش برای کشور و مردم مالزی بسیار بیشتر از آن است که بتواند به سن و سال او درآید. وی که از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۳ نخستوزیر کشور مالزی بود، با اندیشهای منسجم و مبتنی بر آزادیهای اقتصادی، توانست به جاودانهترین نخستوزیر مالزی نیز تبدیل شود، بهطوریکه هماکنون کسی نامی از سه نخستوزیر پیش از ماهاتیر نمیآورد.
برای اینکه به اهمیت ماهاتیر محمد و اندیشههایش برای اقتصادی همچون اقتصاد ایران پی ببریم، لازم است بدانیم که مالزی کشوری است با اکثریت مسلمان؛ کشوری که بهشدت از تنوع قومی برخوردار است (با اقلیتهای قدرتمند چینی و هندی و اکثریت مالایی) و همچنین کشوری است نفتخیز (که البته بیشتر نفت تولیدی در این کشور به مصرف داخلی میرسد و صادرات اندکی دارد). اینها همه شاخصهایی است که شباهتهای این کشور را با کشور ما نشان میدهد.
مضافا اینکه تا قبل از سال ۱۹۸۰ بیش از ۵۰درصد مردمان این کشور زیر خط فقر قرار داشتند (درحالیکه بنا بر آمار رسمی دولت مالزی، هماکنون کمتر از ۴درصد مردم زیر خط فقر هستند؛ البته خود ماهاتیر محمد معتقد است توانسته فقر را از ۷۰درصد به ۴درصد برساند). جالبتر از همه اینکه دولت متحدی به نام مالزی تا قبل از سال ۱۹۶۳ وجود نداشته و از این سال دولت در این کشور شکل میگیرد و ایالتهای گوناگون تحت یک حکومت مرکزی ملی قرار میگیرند.
برای شناخت کاری که ماهاتیر محمد انجام داده است، ابتدا با زبان آمار و ارقام، شاخصهای اقتصاد مالزی در قبل و پس از دوران نخستوزیری ماهاتیر محمد را بررسی میکنیم و سپس به نقش اندیشهها و سیاستهای وی در پیشرفت مالزی اشاره خواهیم داشت. از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۳ رشد اقتصادی مالزی بهطور متوسط حدود ۱۰درصد بوده، درحالیکه تورم بهطور متوسط تکرقمی بوده است.
همچنین از سال ۲۰۰۰ تاکنون این کشور تورم متوسط کمتر از ۳درصد را تجربه کرده و تولید ناخالص داخلی این کشور از ۲۴ میلیارد دلار در ۱۹۸۰ به حدود ۲۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۵ رسیده است و نیز صادرات این کشور از ۱۴ میلیارد دلار در سال ۱۹۸۰ به ۱۶۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۵ رسیده و هماکنون مازاد صادراتی بیش از ۳۰ میلیارد دلاری دارد.
حال که پیشرفت چشمگیر مالزی، مشخص و اهمیت ماهاتیر و نقشی که او برای مالزی بازی کرده است، برای کشوری همچون ما روشن شد، باید بدانیم که ماهاتیر چه کرد؟ و چگونه مالزی را از میان فقیرترین کشورهای آسیایی به یکی از کشورهای تازهصنعتیشده (New Nics) تبدیل کرد؟ و اینکه کارهایی که او انجام داد، آیا از دست و زبان سیاستمداران ایرانی برنمیآمد؟
در ابتدا باید اذعان کرد که ماهاتیر محمد، اندیشهای برساختگرا درراستای توسعه دارد، یعنی معتقد است دولت باید نقشی فعال در توسعه کشور داشته باشد و از چیزی که خود وی نام آن را «حمایتگرایی سازنده» میگذارد، دفاع میکند.
درحالیکه در مالزی بهطور متوسط 28 تا 4۸درصد مالیات از بخش خصوصی گرفته میشود، زمینههای فعالیت بخش خصوصی آنچنان فراهم شده که میزان سرمایهگذاری در این کشور رشد بسیار مناسبی دارد. همچنین بنا بر اظهارات ماهاتیر محمد، دولت در هیچ زمینهای که بخش خصوصی فعال است، وارد نمیشود و سرمایهگذاری نمیکند.
ماهاتیر محمد از مخالفان ملیکردن صنایع بود و اجازه نداد تا صنایع مالزی ملی شوند و این خدمت بسیار بزرگی بود که در بسیاری از کشورهای دیگر همتای مالزی صورت نپذیرفت. در دوران ماهاتیر محمد، حتی صنایع مادر همانند فرودگاهها، شرکتهای عمرانی عظیم دولتی، خطوط هوایی، شرکتهای آب و برق و بسیاری از شرکتهای کوچک دولتی خصوصی شدند.
اندیشه او بهطور خلاصه تعامل نزدیک دولت و بخشخصوصی بود. این تعامل به مالاییها این توانایی را داد که تجارت خیلی راحت انجام بشود و سود آن نیز از طریق مالیات به دولت برگردد.
سیاست خارجی او هم در رشد اقتصادی این کشور بسیار موثر بود. وی در سالهایی که کشورهای توسعهنیافته عامل توسعهنیافتگی خود را به گردن عوامل خارجی میانداختند، راه تعامل با دنیا را برگزید و نشان داد که از مزیتهای تجارت خارجی استفادهکردن و درعینحال امتیازهایی به این کشورها دادن، بیشتر درراستای استقلال و البته رشد اقتصادی است و این تجربهای است که مالزی مبدع آن نبوده بلکه خود از بسیاری کشورهای دیگر این مهم را آموخت.
این اندیشه تعامل با دنیا تا به آن حد در ذهن ماهاتیر قوی بود که وی زبان اصلی دانشگاهها و مراکز علمی و حتی بسیاری از مدارس را به انگلیسی تغییر داد. همچنین بهجای محکومکردن شرکتهای چندملیتی، با یادآوری نقش این شرکتها در افزایش اشتغال و انباشت تکنولوژی در این کشور، با ایجاد محیطی امن و آرام، شرایطی را ایجاد کرد که در دوران حضور وی سیل شرکتهای چندملیتی به درون اقتصاد مالزی وارد شدند و به سرمایهگذاری پرداختند. این امر تا آنجا گسترده شد که حدود ۶۰درصد سهام شرکتهای ثبتشده را به خارجیها واگذار کردند و کارهایی را درراستای رشد اقتصادی انجام دادند که در غیر این صورت امکان انجام آن را نداشتند. جالبتر از همه اینکه از ۲۷میلیون جمعیت مالزی، حدود دو میلیون نفر آن را کارگران خارجی تشکیل میدهند.
ماهاتیر محمد در یک سخنرانی گفته است: «ما بهجای استراتژی جایگزینی واردات، استراتژی توسعه صادرات را پی گرفتیم و اجازه دادیم خارجیها با تکنولوژی خود، کشور ما را صنعتی کنند، درحالیکه اگر خودمان میخواستیم هر یک از این تکنولوژیها را بسازیم، ۳۰ تا ۴۰ سال طول میکشید.» استراتژی جایگزینی واردات، سیاستی است که در دهههای ۶۰ و ۷۰ مورد تاکید برخی اقتصاددانان با نگرش دولتی قرار داشت که طی آن کشورها با بستن درهایشان بهسوی دنیای خارج سعی میکردند تا خودشان کالاهای وارداتی خودشان را تولید کنند و اصطلاحا به خودکفایی برسند.
شایان ذکر است کشورهایی که از این سیاست پیروی کردند، دچار مصیبتهای اقتصادی فراوانی شدند و وادار به عوضکردن این استراتژی شدند. همچنین استراتژی توسعه صادرات، استراتژی رقیب این سیاست بود که به بازکردن درهای کشور بهروی تجارت خارجی و همچنین به استفاده از دستاوردهای کشورهای صنعتی و توسعه صادرات کشور حکم میداد.
ماهاتیر در سخنرانی مشهور خود در سال ۲۰۰۵ در ایران، جملهای را بیان کرده که شایسته نتیجهگیری این مقاله است، وی گفت: «ایران یکی از پیشگامان تمدن بوده است که مالزی در مقایسه با آن هیچ است اما ما توانستیم (با اندیشه درست) بسیار سریع پیشرفت کنیم.» آری مالزی توانست و ما نتوانستیم اما نباید از یاد برد کاری که ماهاتیر انجام داد، کار بزرگی بود ولی نه آنقدر بزرگ که از پس معمولیترین آدمها برنیاید. تنها کاری که وی انجام داد، این بود که در یک کلام به علم اقتصاد، اعتماد کرد؛ کاری که ما نکردیم و هنوز هم تکلیف خود را با این مساله در سطوح اجرایی روشن نکردهایم.
دیدگاه تان را بنویسید