بازی با آتش
اردوغان و پوتین همچنین بر جلوگیری از وخیمشدن اوضاع انسانی، تضمین حفاظت از غیرنظامیان، ارائه کمکهای بشردوستانه به نیازمندان بدون مطرحکردن هیچگونه پیششرطی و بازگشت داوطلبانه آوارگان سوری به خانههایشان تأکید کردند.
امروز ترکیه در صحنهای غیرقانونی عمل میکند و گمان دارد میتواند با جلب حمایت آمریکا و ناتو به اهداف خود برسد. اقدام ترکیه در هدفقراردادن نیروهای ارتش سوریه و یک مقر ایرانی و یک مقر متعلق به حزبالله لبنان که به شهادت تعدادی از رزمندگان اسلام منجر شد، بیش از همه، اهداف ترکیه را در معرض آسیب قرار داد چرا که اردوغان نه میتواند روی حمایت عملی اروپا -ناتو- و آمریکا حساب باز کند و نه چتر حمایتی او بر فراز تروریستهای تکفیری در ادلب میتواند مؤثر واقع شود.
اردوغان البته سعی کرد با تهدید به بازکردن مرزهای شمالی ترکیه، ناتو را وادار به کنش نظامی علیه سوریه کند اما فرماندهی ناتو که بهخوبی میداند قادر به پیادهکردن نیرو در روی زمین سوریه نیست و از بمبارانهای هوایی هم کاری برنمیآید و حتی میتواند به واکنش مستقیم روسیه و ایران هم منجر شود، به بیش از حمایت رسانهای از ابتکار ترکیه -مبنی بر برقراری آتشبس در ادلب- دست نزد. آمریکاییها هم بهدلیل وقوف به شرایط شکننده حدود هزار نیرویی که در بخشهای شرقی سوریه دارند، به حمایت سیاسی از ارتش ترکیه بسنده کردند.
از سوی دیگر اصولا ترکیه در این صحنه دچار ضعف حقوقی و اخلاقی است. اردوغان بهطور ضمنی گفته است که ماندن نیروهای نظامی ترکیه در خاک سوریه، حق آنکاراست و منظور او مباحثاتی است که پس از پایان جنگ جهانی اول در «لوزان» سوئیس بین فاتحان جنگ درباره قلمرو ترکیه جریان داشته و البته به توافق هم منتهی نشده است. او مدعی است ادلب و بخشهای دیگری از شمال سوریه متعلق به ترکیه است و این در حالی است که نزدیک به صد سال از جنگ جهانی اول و تقسیم میراث عثمانی گذشته و پس از جنگ جهانی دوم هم تنظیمات جدیدی صورت گرفته است.
اردوغان از نظر اخلاقی هم منطق ضعیفی دارد. کشور ترکیه هماینک در کنار تروریستهایی است که هیچکس در ماهیت غیرقانونی آنان تردید ندارد و حتی شورای امنیت سازمان ملل بر تروریستبودن آنان تأکید دارد و خود او در جریان اجلاسهای «آستانه» و «سوچی» بر غیرقابل مذاکرهبودن تروریستهای اصلی مستقر در ادلب صحه گذاشته است. هیچ قانونی هم وجود ندارد که حقانیت عملیات ارتش سوریه در ادلب و غرب حلب که بخشهای قطعی خاک سوریه هستند را مورد تردید قرار دهد.
اردوغان در جریان آخرین مذاکرات آستانه یعنی حدود یکسال پیش فرصت داشته تا به آزادسازی بدون درگیری ادلب و تحویل آن به دولت سوریه کمک کند و حال باوجود مسئولیتی که برعهده گرفته و در بالاترین سطح پای آن را امضا کرده است، به مقابله با ارتش سوریه و در واقع به دفاع نظامی از تروریستهای جبههالنصره و تحریرالشام روی آورده و توقع دارد با گرفتن آرایش نظامی، سوریه، روسیه و ایران وادار به پذیرش برنامههای جاهطلبانه او شوند.
در این میان روسیه با قاطعیت از حق عملیات ارتش سوریه در غرب حلب و استان ادلب حمایت کرده، هر چند این حمایت جنبه نظامی نداشته است. ایران نیز اگرچه آسیبهایی از ناحیه حمله ارتش ترکیه متحمل شده است اما از حق ارتش سوریه در مقابله با بقایای تروریستهای النصره در شمال سوریه حمایت میکند.
ایران علاقهای به درگیری با ترکیه ندارد و نمیخواهد روابط دوستانه با آنکارا را دستخوش تغییر کند و بر این اساس حتی به حمله اخیر ترکیه پاسخ نداده است اما مسلما ایران در ادامه نمیتواند تهدیدات علیه نیروهای خود را نادیده بگیرد. بر این اساس فرماندهی نظامی ایران در سوریه با صدور بیانیهای به فرماندهی ارتش ترکیه در خاک سوریه هشدار داد. ترکیه با پشتکردن به مذاکرات آستانه و سوچی نمیتواند ایران، روسیه و سوریه را وادار به پذیرش روند جدید کند چرا که این روند متضمن ادامه حضور و حیات تروریسم در خاک سوریه است و رهاکردن مبارزه با تروریسم در ایستگاه پایانی میتواند روند را به ضرر امنیت منطقه برگرداند و بار دیگر سوریه، عراق و لبنان را دستخوش تهدیدات گروههای وابسته تکفیری کند و در واقع دستاوردهای حدود هشت سال مجاهدت سخت را در معرض خطر قرار دهد و این در حالی است که هماینک ارتش سوریه برای آزادسازی مناطق باقیمانده نیازی به حمایت هم ندارد و خود میتواند تمامیت ارضی سوریه را برگرداند؛ کما اینکه در هفتههای اخیر با عملیات مداوم در غرب حلب و استان ادلب به این مهم دست یافته است.
در حال حاضر سناریوی مدنظر ترکیه مبتنی بر حفظ بخشهایی از سوریه است چون بر اساس ادعاهای تاریخی مدعی سیطره بر این منطقه است. بعد از جنگ جهانی اول در اجلاس لوزان مناطقی از شمال سوریه بهعنوان بخشی از ترکیه مورد بحث قرار گرفته و ترکیه بدون اینکه رسما اعلام کند در تلاش برای ضمیمهکردن این مناطق به خاک خود است. ادلب و بخشهایی از منطقه منبد و الباب جزئی از مناطق مورد ادعا توسط ترکیه است.
کاری که اردوغان انجام میدهد در حقیقت بازی با آتش است زیرا ادعای ارضی ترکیه مبنای درستی ندارد. به فرض اینکه اجلاس لوزان که بین فاتحان جنگ جهانی اول و در سوئیس برگزار شد، مشروعیت داشته باشد که ندارد، بههیچوجه سندی مبنی بر تعلق این مناطق به ترکها امضا نشده است. ترکیه برخلاف قوانین بینالمللی و برخلاف توافقات سهجانبه بین ایران، ترکیه و روسیه در اجلاس آستانه که مناطق کاهش تنش مشخص شده است، رفتار میکند چون بنا شده بود که مناطق کاهش تنش مقدمهای بر تسلیم تروریستها و آزادسازی بدون درگیری این منطقه و بازگشت این سرزمینها به سوریه باشد.
اقدامات امروز ترکیه برخلاف توافق سوچی بین پوتین و اردوغان است که بر اساس آن قرار بود ترکیه موقعیتی را در ادلب فراهم کند تا شهروندان سوری مستقر در ادلب بتوانند این منطقه را ترک کنند و به داخل سوریه بیایند تا ارتش سوریه بتواند این مناطق را بدون تلفات انسانی از چنگ تروریستها خارج کند. بنابراین، ترکیه در صحنهای غیرقانونی عمل میکند و گمان دارد میتواند با جلب حمایت آمریکا و ناتو به اهداف خود برسد، درحالیکه آمریکاییها جز حمایت زبانی کاری انجام نمیدهند و ناتو نیز علاقهای به دخالت به نفع ترکیه ندارد.
ترکیه با اعلام اینکه مرزهای شمالی خود را برای عبور تروریستها باز میکند، تلاش دارد اروپا را تحت فشار قرار دهد و آنها را مجبور کند تا پای کار ترکیه بیایند؛ البته براساس ادعاهای ارضی گذشته به این کار مبادرت کرده است و این موضوع با صراحت اعلام نشده است زیرا مورد تأیید هیچ سازمان یا کشوری در دنیا نیست. ترکیه قادر نیست سیاستهای خود را به صورت یکجانبه اعمال کند چون ارتش سوریه مصمم بر بازپسگیری سرزمینهایی است که توسط تروریستها اشغال شدهاند. از طرف دیگر روسیه و ایران بهعنوان دو عضو آستانه بر مشروعیت عملیات ارتش سوریه تاکید دارند و ترکیه قادر نیست حمایتهای دیگری را جلب کند؛ از طرفی تروریستها نیز در وضعیت ضعیفی قرار دارند و نمیتوانند دربرابر فشارهای ارتش سوریه مقاومت کنند.
به نظر من، اردوغان دست به قمار خطرناکی زده است و قادر نیست میز قمار را به نفع خود مدیریت کند. چنانکه شاهد بودیم پس از چند هفته درگیری مداوم و سنگین میان ارتش سوریه، جنگندههای روسی و نیروهای مقاومت با ارتش ترکیه در ادلب، سرانجام روز پنجشنبه، ۱۵ اسفند توافقی میان رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور برای آتشبس در ادلب به امضا رسید و از روز جمعه نیز اجرایی شد؛ توافقی که تحلیلهای زیادی درباره آن ارائه شده است.
در توافقنامه آتشبس امضاشده توسط اردوغان و پوتین که توسط وزرای خارجه دو کشور قرائت شد، آمده است: ترکیه و روسیه بر استقلال کامل سوریه، وحدت و تمامیت ارضی آن تأکید میکنند. هیچ راهحل نظامی برای منازعه سوریه وجود ندارد و این بحران را فقط میتوان از طریق یک راهحل سیاسی که توسط خود سوریها و با حمایت سازمان ملل رهبری و اجرا شود، حلوفصل کرد.
اردوغان و پوتین همچنین بر جلوگیری از وخیمشدن اوضاع انسانی، تضمین حفاظت از غیرنظامیان، ارائه کمکهای بشردوستانه به نیازمندان بدون مطرحکردن هیچگونه پیششرطی و بازگشت داوطلبانه آوارگان سوری به خانههایشان تأکید کردند.
دیدگاه تان را بنویسید