توافق در میدان و دیپلماسی
روزهای اخیر خبر توافقات ایران اسلامی با کشورهای مختلف در صدر اخبار بوده و اخبار جدید از توافق ایران و عربستان در خلال سفر امیرعبداللهیان به ریاض، حاکی از تحکیم روابط این دو کشور است که باعث غافلگیری دشمنان داخلی، خارجی و دلواپسی آنها از مذاکرات پیش رو دارد.
امین صبحی - گروه سیاسی روزنامه جام جم نوشت: توافق ایران و عربستان با میانجیگری چین، یکی از تحولات مهم و تأثیرگذار در منطقه خلیجفارس است که تأثیرات آن محدود به روابط دو کشور نیست، دامنه گستردهای را فرامیگیرد و تاثیر شگرفی در تحولات غرب آسیا دارد. بازگشایی سفارتخانهها و رفت و آمدهای دیپلماتیک از موارد مهمی است که به صورت ویژه در دستور کار طرفین قرار گرفته است. سفر خردادماه «بن فرحان» وزیر خارجه سعودی به ایران که زمینهساز تعامل مثبت ریاض در برگزاری مراسم حج شد ازجمله رویدادهایی بود که در مراحل مقدمانی این فرآیند دیپلماتیک صورت گرفت و حالا با سفر امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران به عربستان، وارد مرحله جدیدی شده است. این سفر در راستای همکاریهای مهم منطقهای و هماهنگیهای بیشتر درخصوص روابط دو کشور صورت گرفته و همراهی هیات اقتصادی با وزیر خارجه، نشاندهنده عزم دو کشور برای توسعه روابط تجاری است. گفتوگو درباره چشمانداز روابط و حل و فصل اختلافات برپایه اشتراکات موجود بین دو کشور از دیگر برنامههای این سفر بود که در قالب گفتوگو با فیصل بن فرحان رنگوبوی جدیدی گرفت. طرفین بر عزم دو کشور برای تقویت روابطدوجانبه و گسترش امنیتمنطقهای تاکید کردند.
تغییر نگاه عربستان
عربستان سعی کرده تا با اصلاح یکسری رفتارها و اقداماتی که در سالهای گذشته باعث افزایش کدورت بین دو کشور شده بود، باب تعامل و آشتی با ایران را باز نگه دارد. عربستان سعودی در این مقطع، دلارهای عربی را که برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی هزینه میشد(که مصادیق آن را در شیوه تعامل با گروهک تروریستی مجاهدین خلق و شبکه ایراناینترنشنال و... قابل مشاهده بود) را حذف کرد.
تامین امنیت در خلیجفارس
بدون شک خلیجفارس یکی از مناطق استراتژیکی دنیاست و افزایش هماهنگی بین تهران و ریاض عاملی اثربخش در مهار تنشها و به نفع ثبات اوضاع منطقه است. رایزنی به منظور تشکیل سیستم همکاری و افزایش امنیت خلیجفارس بین کشورهای حاشیهای از جمله ایران و عربستان را میتوان از ابتکارات درازمدت ناشی از توافق این دو کشور قلمداد کرد که میتواند در ایجاد صلح و امنیت راهگشا باشد. این سیستم باید دربرگیرنده همکاریهای جامع سیاسی، اقتصادی، امنیتی، نظامی و فرهنگی باشد. توافقهای صورتگرفته در سطح وزرای خارجه ایران و عربستان، پیشدرآمدی برای تحقق این هدف مبارک است که به مرور میتواند در دستور کار هشت کشور حاشیه خلیجفارس قرار گرفته و تامینکننده منافع کشورهای منطقه باشد.تامین امنیت در خلیجفارس یکی از مهمترین مسائل حال حاضر جهان است و تحولات نظامی و سیاسی سالهای گذشته در خاورمیانه و شمال آفریقا، زمینهساز گسترش تهدیدهای تروریستی در این منطقه که ذخایر زیادی از منابع هیدروکربنی در آن وجود دارد، شده که این امر عواقب فاجعهباری برای اقتصاد جهانی و بهویژه امنیت انرژی به همراه دارد. موقعیت ویژه استراتژیک، وجود منابع عظیم نفت و گاز و شرایط خاص محیطزیستی خلیجفارس شرایطی را فراهم کرده که دشمنان از دیرباز برای دستیابی به آن دندان تیز کردهاند و در این میان تفاوتی بین پرتغالیها - که با خفت از خلیجفارس اخراج شدند - و آمریکاییها وجود ندارد. از همین رو عمدهترین نگرانی کشورهای منطقه، برقراری امنیت است؛ موضوعی که باعث حضور کشورهای غربی در خلیجفارس شده، اقدامی که نهتنها به ایجاد امنیت کمک نکرده بلکه بر بحرانها و جنایتهای خلیجفارس افزوده و صلح و امنیت در این منطقه سوقالجیشی را مخدوش کرده است.
تحولات نظامی و سیاسی
تحولات نظامی و سیاسی سالهای گذشته در خاورمیانه و شمال آفریقا به عاملی برای گسترش تهدیدهای تروریستی در این بخش از جهان تبدیل شده است؛ بحرانی که با مرور اتفاقات چند سال اخیر سوریه، عراق، افغانستان و ... میتوان عواقب فاجعهبار آن را پیشبینی کرده و بیش از پیش خواستار افزایش امنیت منطقهای خلیجفارس شد. مطمئنا درپیش گرفتن سیاست «همکاری» و «تنشزدایی» با کشورهای منطقه و «حل مسالمتآمیز اختلافات» با کشورهای حاشیه خلیجفارس، بهترین و مطمئنترین گام برای افزایش امنیت خلیجفارس و ممانعت از نفوذ نیروهای خارجی به بهانه تامین امنیت آن است.
دلواپسان توافق تهران ـ ریاض
دیدار امیرعبداللهیان با ولیعهد سعودی نیز بخش دیگری از دیدارهای دیپلماتیک امیرعبداللهیان بود که بسیار خبرساز و موجب دلواپسی دوچندان دلواپسان داخلی، دشمنان خارجی و براندازان شد. ولیعهد سعودی با ابلاغ سلام خود و پادشاه عربستان سعودی به مقام معظم رهبری و دعوت مجدد از رئیسجمهور به عزم جدی ریاض بر گسترش روابط پرداخته و نگاه عربستان به رابطه با ایران را راهبردی دانسته است. طرح این سخن از سوی کسی که در گذشته نهچندان دور شریک راهبردی آمریکا در منطقه بهشمار میرفت، برای مقامات آمریکایی بسیار گران و گزنده است زیرا مهر تاییدی بر پایان هژمونی پوشالی آمریکا دارد. جمهوری اسلامی ایران با رونمایی از تناقضات آشکار غربی به جهانیان نشان داد که نظام جهانی در حال تغییر است و آمریکا در نظام جدید باید از رویکرد قلدرمآبانه پرهیز کرده، پشت سر ابرقدرتهای دنیای جدید قرار گیرد.نگرانیهای کاخ سفید از توافق ایران و عربستان تنها به محدود شدن قدرت خود در حکام سعودی بر نمیگردد و به دلواپسیهای دیگری هم گره خورده است؛ نقش چین در احیای روابط تهران ـ ریاض و بیخبری آمریکا از ریز و جزء این توافق، نشان از استقرار قدرت چین در غرب آسیا دارد و عملا در تضاد با دیپلماسی آمریکا است. موضوع دیگری که باعث سردرگمی آمریکا از این توافق شده، این است که اهداف رژیم صهیونیستی در پس این توافق به فنا رفته و رژیم غاصب بیش از پیش منزوی میشود. خنثی شدن توطئههای رژیم غاصب در قالب توافق ابراهیم و تعامل با کشورهای عربی به منظور تداوم حاکمیتش در سرزمینهای اشغالی، از دیگر امتیازات این توافق است. بیدلیل نیست که اسرائیل نیز پس از براندازان و معاندان داخلی به دلواپسان این توافق تبدیل شده است و باید نگران آینده تحکیم این روابط دیپلماتیک باشد.
دیدگاه تان را بنویسید