سودای آمریکایی و شکست دربرابر ایران
اگرچه آمریکا در سراشیبی سقوط و در معرض افول قدرت در افق نظام بینالملل فروافتاده است اما برای بحرانسازی در سطح ایران و تلاش برای تهدید «امنیت ملی» و «وحدت ملی» ایرانیان، همچنان درحال برنامهریزی و مترصد اقدام است.
در سالهای اخیر، جنگ ترکیبی پرهزینه با ابعاد اقتصادی-تحریمی، سیاسی، فرهنگی، دیپلماتیک و اطلاعاتی، ابزارهای دشمن در برابر جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود، از تجزیه ایران تا براندازی به مثابه سیاست پرتکرار توسط غرب و عواملشان که از این مسیر به انگارههایی نظیر حداکثر امتیازگیری دیپلماتیک از جمهوری اسلامی ایران برسند.
از همین زاویه و دراینراستا بود که تلاش برای بحرانسازی سازمانیافته از زاهدان تا کردستان در بستر فتنه و اغتشاشات ۱۴۰۱ ساماندهی شد و البته درپی حضور مردم در صحنه و هشیاری و فداکاری حافظان امنیت، شکست فاحش خورد.
بیتردید؛ برای ایجاد بحران در ایران، جنگهای «شناختی» و «نرم» که در جهت تخریب اراده ملی و به انقیاد درآوردن افکار عمومی طراحی شد، سویهای مهم برای ایجاد نا آرامی در کشور است. ابزار این فرآیند نیز رسانهها هستند که در وجوه کلاسیک (شبکههای ماهوارهای)، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ترتیب و تنظیم یافته است.
علاوهبر این در سال اخیر شاهد شناسایی و فروپاشی انواع تیمهای تروریستی، بحرانساز و بلواآفرین، توسط نهادهای اطلاعاتی- امنیتی در کشورمان بودهایم که توسط سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی مدیریت میشدند.
آمریکای امروز بیشک آن هیولای سه دهه پیش نیست اما نادیده انگاشتن دشمن با هر میزان قدرت و توانایی، یک خطای محاسباتی بزرگ است.
خاصه اینکه تجربه ۱۴سال از فتنهسازیها و ایجاد بحران در کشور، نشان میدهد دشمن در بستر دروغسازی، شبههافکنی و ایجاد دوقطبی از طریق رسانهها و ابزارهای شناختی، لطمههای زیادی به امنیت، آرامش، قدرت و وحدت ملی زده است. فتنه۸۸، موجب تشدید اقدامات تحریمی شد. اغتشاشات۱۴۰۱ نیز، هرچند در دو سطح تجزیهطلبی و براندازی طرفی نبست اما ظرفیت و کاربست امتیازگیری از این فرآیند در میزهای دیپلماتیک همچنان مدنظر آمریکاست.
از همین رهگذر بود که توافق هستهای معلق شد و فضای پیچیدهای فراروی سیاست خارجی کشور قرار گرفت. اینک نیز دشمن آنگونه که هدف تاکید مقام معظم رهبری است، بر سه پایه «اختلافافکنی مذهبی»، «گسلسازی قومی» و «برسازی جنسیتی و مسأله زن»، تکیه داشته و دارد و همزمان؛ در دو سطح و محرک «اطلاعاتی و رسانهای» بهشدت فعالیت میکند.
علاوهبر این، تلاش برای بحرانآفرینی مرزی در قبال افغانستان، منطقه کردستان عراق و قفقاز جنوبی، مدنظر دشمن است تا تمرکز قوای کشور تضعیف و با تحلیل رفتن قدرت ملی به امتیازگیریهای دیپلماتیک خود چشم بدوزد. آنچه مشهود است، دشمنی ابدی آمریکا با استقلال و قدرتگیری جمهوری اسلامی در منطقه و جهان است و این فرآیند همچنان پابرجاست.
باید گفت؛ همه اقدامات دشمن از ورود ژنرال هایزر به ایران در دی۱۳۵۷ برای کودتا تا حمایت از صدام حسین بعثی، سرمایهگذاری بر دولت موقت لیبرال و بنیصدر، امید داشتن به بیت منتظری و در آخر تکیه بر دستاوردهای اغتشاشات در سال ۷۸ تا فتنه ۸۸، مقدمهچینیها در سال ۹۶ و ۹۸ و درنهایت به صف کردن جریان اراذل و اوباش در اغتشاشات ۱۴۰۱، مشخصه و فرجامی جز شکست دربرنداشته است.
مهمتر آنکه؛ طراحی یکساله برای بحرانسازی در سالگشت اغتشاشات۱۴۰۱ نیز تیری بود که به خطا رفت و ملت ایران، هوشیارانه نقشههای دشمن را خواند و کاسبی و گستاخی اپوزیسیون وطنفروش را ناکام گذاشت. آنچه در شکست همه این راهبردها نقش داشت و دارد، محاسبه غلط آمریکاییها از نوع تحولات داخلی ایران و غفلت از «بصیرت و آگاهی» ملت ایران نسبت به سرنوشت و آینده خویش است. بصیرتی که مردم در سایه آن درک میکنند در کشور طیف زیادی از مشکلات معیشتی تا اجتماعی وجود دارد؛ اما حل آنها نه در بستر اعتماد به دشمن و صفآرایی برای ایجاد ناامنی، بلکه از دریچه نقادی و در گرو همدلی و اتحاد ممکن و میسر است.
رضا کوچکزاده تهمتن | مدیر رادیو گفتوگو
دیدگاه تان را بنویسید