محمدرضا تاجیک: اصلاح طلبان به یک دوره دوری از قدرت احتیاج دارند
محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاحطلب می گوید تردید ندارم که جریان اصلی اصلاحطلبی در انتخابات شرکت خواهد کرد.
محمدرضا تاجیک،تئوریسین و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در بخشی از گفتگوی تفصیلی خود درباره نگاه های مختلف در این جریان درباره نحوه حضور در انتخابات اسفندماه، گفت: من پیروزی را در اینکه قدرت را قبضه کنی و اکثریت را در قدرت داشته باشی، نمیبینم. گاهی باید بیرون دژ باستیل را تسخیر کنی، نه دژ باستیل را. وقتی بیرون دژ باستیل را تسخیر میکنی، خود دژ باستیل فرو میریزد، ولی اگر هدف را تسخیر دژ باستیل قرار دادی، آن مناسبت خاص خودش را دارد. حتی من به همین علت با لیست و لیستی رأی دادن مخالف هستم. لیستی رأی دادن یعنی اینکه من میخواهم حداکثر را داشته باشم و هر کسی را در لیست بگنجانم که لیست پر شود.
وی افزود: من معتقد به استراتژی اقلیت موثر هستم. دو نفر داشته باش، دو نفر یَل داشته باش، نه انبوهی که بالاخره ۷۲ ملت هستند و فردا باید کج راه رفتنشان، کج تصمیمگیریشان را تدبیر کنید. بنابراین به هیچ وجه پیروزی را در این نمیبینم؛ حتی من گاه پیروزی را در شکست میبینم. گاه شکست پیروزی است، یعنی آماده شکست باشید، آماده این باشی که آگاهانه در بازی قدرت شرکت کنید، ولی نه برای پیروزی، برای اینکه بروید بیرون قدرت تا بیرون قدرت ریکاوری شوید، در آینه نقد خود را نگاه کنید. نباید پیروزیات را مترادف بر قبضه کردن قدرت بدانید. نه، تمام ۲۱ نفر از آنِ تو باشد، تمام مجلس از آنِ تو باشد، تمام کابینه از آنِ تو باشد. نه، لزومی ندارد. بنابراین من معتقد به این هستم که بالاخره ما باید استراتژی انتخاباتیمان را تغییر دهیم؛ اگر میخواهیم در فضای انتخاباتی شرکت کنیم، لزوما نباید اولا برای پیروزی و دوما برای اکثریت تلاش کنیم.
تاجیک تاکید کرد: تحلیلم این است که اصلاحطلبان به یک دوران دور از خانه قدرت احتیاج دارند، یعنی این فضا مجال دیدن، محاسبه نفس و نقد خود را از آنها گرفته و احتیاج دارند که یک مدتی از این فضا خارج باشند و خودشان را ریکاوری کنند تا آن منزلت و شأنیت اجتماعی از دست رفته را با آن مقبولیت و مشروعیتی که خدشهدار شده را به شکلی باز بگردانند. این فقط یک ایده است، تردید ندارم که جریان اصلی اصلاحطلبی در انتخابات شرکت خواهد کرد و برای کسب اکثریت و برای پیروزی هم شرکت خواهد کرد. این را تردید ندارم. ایده من این است که بالاخره گاهی لازم است آگاهانه و عامدانه به خودت استراحت دهی، دمی از فضای قدرت جدا شوی، از آن فضای پرغوغای قدرت که همه چیز در آن گم میشود، دور شوی. منطق منطقِ قدرت است، بازی بازیِ قدرت است، مناسبات مناسباتِ قدرت است و حتی اخلاق به صورت آپاراتوس استفاده میشود، یا ارزشها به صورت آپاراتوس استفاده میشود، باید از آن فضا یک مقداری فاصله گرفت. این یعنی ریکاوری قدرت، معنایش از دست دادن قدرت نیست.
دیدگاه تان را بنویسید