ریاض آماده توافق با تهران ؛ عمران خان یک میانجی خوش شانس است
با توجه به تاکید وزارت امور خارجه که «بی یا با میانجی» آماده مذاکره با عربستان هستیم و نیز تمایل بیش از حد مقامات عربستان باید به نسبت تمامی زمانهای دیگر خوشبینانهتر مسائل را دنبال کرد.
روزنامه آفتاب یزد: خاورمیانه شرایطی سخت تر از شرایط حال حاضر را نیز تجربه کرده است شرایطی که در چند نقطه از آن جنگها و درگیریهای متعددی در جریان باشد و در عین حال، قدرتهای جهانی و بینالمللی نیز در پیدا و پنهان مناقشات، مشغول نقش بازی کردن باشند اما، شرایط امروز خاورمیانه بیشتر از آنکه سخت باشد؛ «حساس و پیچیده» است نه از بعد مسائل انسانی و اجتماعی بلکه شرایط خاورمیانه در حالی که آمریکاییها تلاش میکنند تا هزینه تصمیمات اشتباه خود را از مردم و دولتهای منطقه اخذ کنند به اندازهای حساس شده که کشورهای حاضر در منطقه باید برای هر تصمیمی چند بار فکر کنند و برای اجرای هر دستوری، ابعاد مختلف آن را چندین و چند بار مورد ارزیابی دقیق قرار دهند.
باید توجه داشته باشیم که حرکت اخیر ترکیه علیه کردهای شمال شرقی سوریه به نام مبارزه با تروریسم و ایجاد منطقه امن، پشت پردههایی نیز دارد! منهای مسئله پیش آمده بین ترکیه و سوریه، در عراق و افغانستان نیز تحولاتی در حال وقوع است که در باره ی آنها نیز باید با مداقه بیشتر مسائل را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد.
>«با یا بدون میانجی» حاضر به مذاکره ایم!
نقطه ی مشترک بین حوادث رخ داده در شمال شرقی سوریه، در جنوب و مرکز عراق و در مناطقی از افغانستان یک تصمیم بزرگ از سوی ایالات متحده آمریکا است و در این میان سفر نخست وزیر پاکستان با عنوان میانجیگری بین ریاض و تهران تحت الشعاع این مسائل قرار میگیرد. از یک سو جمهوری اسلامی ایران در موضعی شفاف، عاقلانه و خردمندانه اعلام میکند «با یا بدون میانجی» حاضر به مذاکره با عربستان است، پیشتر نیز روزنامه آفتاب یزد در تحلیلها و گفتوگوها به این مسئله اشاره کرده بود که سطح روابط ایران و عربستان اگرچه دچار تنشها و سوءتفاهماتی شده است اما به گونهای است که با یک تغییر کوچک، مقامات سیاسی این دو کشور میتوانند بر سر موارد اختلافی به تفاهمات بزرگی دست پیدا کنند. به طور مشخصتر، در یکی از گزارشهای منتشر شده در این روزنامه آشکارا به روابط مذهبی ایران و عربستان با موضوع حج ـ اعم از عمره و واجب که هر سال برگزار میشودـ پرداخته و نوشته بودیم اگرچه اختلافات بین تهران و ریاض از آن دست اختلافات عمیق و قابل تامل است اما به دلیل نوع روابط ایران و عربستان به عنوان دو کشور مهم در جهان اسلام این اختلافات عمیق نیز قابل حل است.
حال در این «گفتوگو ـ گزارش»، به چند مسئله خواهیم پرداخت:
ـ نخست اینکه آیا اساساً عمرانخان به عنوان یک میانجی میتواند تاثیری در ترمیم روابط تهران و ریاض برعهده بگیرد یا خیر؟!
ـ مسئله مهم دیگر اینکه آیا انتخاب عمران خان به عنوان یک میانجی در شرایطی که کشورهای عربی منطقه نیز بارها و بارها برای ترمیم روابط تهران و ریاض اعلام آمادگی کرده بودند میتواند مثمر ثمرتر باشد یا خیر؟!
ـ مسئله سوم بررسی شخصیتی به نام عمران خان و جایگاه اسلام آباد در شرایط سیاسی منطقه است و به تعبیری درست تر، نگاهی شخصی به نخست وزیر پاکستان و نگاهی دقیق تر به جایگاه ژئوپلیتیک پاکستان در منطقه خاورمیانه به ویژه تحولات پیش و پس از حادثه آرامکو و نیز در شرایطی که بخشی از ارتش ترکیه در شمال شرقی سوریه مستقر شدهاند.
>عمران خان پیش از آرامکو و عمران خان پس از آرامکو!
عمران خان پیش از آرامکو و عمران خان پس از آرامکو! این عبارتی است که جعفر قنادباشی تحلیلگر مسائل غرب آسیا به آن توجه قابل تاملی نشان میدهد و میگوید: در دو برهه خیلی خاص عمران خان نخست وزیر پاکستان به عنوان میانجی با مقامات جمهوری اسلامی ایران به گفتوگو نشسته است و این حکایت از آن دارد که حکام عربستان در یک شرایط بسیار خاص؛ تنها و تنها به دنبال بازگشت به شرایط آرامش برای ادامه حیات سیاسی خود در منطقه هستند. شرایط امروز منطقه خاورمیانه به گونهای است که ما میتوانیم آن را به شرایط گذار تعبیر کنیم یعنی شرایطی که آمریکاییها در حال تلاش برای خروج از باتلاق سوریه، نجات از منجلاب افغانستان، و فرار از قتلگاه عراق هستند پس در این شرایط هر اتفاقی در این منطقه باید با بررسیهای همه جانبه انجام شود.
قنادباشی میگوید: تحولات منطقهای در شمالشرقی سوریه، در افغانستان پس از انتخابات پرحرف و حدیث و در عراق نجات پیدا کرده از اعتراضات گسترده مردمی به گونهای است که سفر عمران خان به جمهوری اسلامی ایران را تحت الشعاع مسائل عمیقتری از میانجیگری بین ایران و عربستان قرار خواهد داد.
دکتر جعفر قنادباشی معتقد است نشستن پشت میز مذاکره با عربستان در شرایطی که هنوز امور سیاسی و نظامی این کشور دربست در اختیار آمریکاییها قرار نگرفته بسیار عقلانی تر است از نشستن پشت میز مذاکره با عربستانی که امور سیاسی و نظامی خود را در اختیار آمریکاییها قرار داده باشد.
>حضور آمریکاییها در عربستان تبلیغاتی است!
قنادباشی تاکید میکند؛ اگرچه خبرهایی در رسانهها منتشر شده مبنی بر اینکه مقامات عربستان بالاخره پذیرفتهاند تا آمریکاییها مقادیری سلاح و سرباز در عربستان مستقر کنند اما همچنان میتوان به این خبر از زاویه تبلیغی نگریست تا عملیاتی و اجرایی اما در شرایط فعلی عربستان در آماده ترین وضعیت برای مذاکره است. حال بدون توجه به موثر بودن یا نبودن عمران خان برای میانجیگری بین ایران و عربستان باید به اصل مذاکره و رفع سوءتفاهمات بین ایران و عربستان توجه جدی نشان داد مضافا این که باید اعتراف کنیم عمران خان یک میانجی خوش شانس است!
دکتر جعفر قناد باشی معتقد است، عربستان از منظر داخلی و بینالمللی از جمعی جهات یعنی اقتصادی اجتماعی و نظامی در شرایط وانفسایی قرار دارد! شرایط بسیار دشواری که نیاز مبرم دارد تا از آن شرایط خود را خارج کند و ادامه چنین وضعی تقریباً غیرممکن است. در چنین شرایطی آنچه که تعیین کننده است یک تصمیم به موقع و درست است اینکه آیا حکومت پادشاهی و ماهیت حکومت سلطنتی حاضر است این خصومتها را کنار گذارد و به منافع ملی خود فکر کند یا مثل بسیاری از حکومتهای پادشاهی منافع ملی را نادیده میگیرد و یا به تعبیر صحیح تر منافع ملی را قربانی منافع پادشاهی خود میکند؟ با توجه به سوابق حکومت پادشاهی عربستان باید به این امر واقف باشیم که سلاطین ریاض چندان اهمیتی به منافع ملی نمیدهند و بیشتر به نیازهای پادشاهی خود اندیشیدهاند. یکی از مسائلی که میتواند مصداق این تحلیل باشد هم این معاملات بزرگ اسلحه با ایالات متحده آمریکاست و نیز معاملات بزرگ نفتی با آمریکا که این دو معامله ی بسیار بزرگ چندان ارتباطی به منافع ملی عربستان نداشته و بیشتر در راستای منافع پادشاهی است. این تنها موردی نیست که حکام عربستان بر اساس منافع پادشاهی تصمیم گرفتهاند. کمک به گروههای تروریستی، حمله به یمن و نظایر آن پاسخی به منافع ملی محسوب نمیشود بلکه بیشتر در خدمت منافع پادشاهی یا به ظاهر منافع پادشاهی است. اگر از این منظر نگاه کنیم در این شرایط وانفسا پس اگر تصمیم به رفع سوءتفاهمات بین تهران و ریاض گرفته شده بیشتر بر اساس همان منافع پادشاهی است و نه منافع ملی دولت و ملت عربستان.
>عربستان هر نوع شکستی را در یک دهه ی اخیر تجربه کرده است
قناد باشی میافزاید: در شرایطی که ماشین جنگی عربستان متوقف شده است، دو کشور یمن و سوریه هم در تقابل مستقیم به هم در تقابلهای نیابتی عربستان دچار شکستهای سنگین شدهاند. سیاستهای عربستان در عراق برای جلوگیری از روی کار آمدن یک حکومت مردمسالار با محوریت خطر وهابیت نیز دچار شکست و استیصال شده است. در تشکیل ناتوی عربی نیز عربستان هیچ توفیقی به دست نیاورد در میان این همه شکست آنچه میتواند عربستان را از شکستی بزرگتر و نابودی غیرقابل بازگشت نجات دهد ترمیم رابطه با ایران و رفع خصومتها میان تهران و ریاض است فارغ از اینکه بحث میانجیگری بین ایران و عربستان از سوی مقامات عربستان عنوان شده باشد یا پیشنهادی از سوی عمران خان باشد با توجه به همان تفاوت و تقابل منافع ملی عربستان و منافع پادشاهان عربستان بسیار بعید به نظر میرسد که همه اختلافات ما بین تهران و ریاض با این میانجیگری از میان برداشته شود.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی میگوید: رفع خصومتها و سوءتفاهمات بین ایران و عربستان به معنای چرخش از آمریکا به سوی ایران است به بیانی دیگر عربستانیها برای حل برخی مسائل فی مابین خود با تهران باید بندهای وابستگی به آمریکا را سستتر کنند و تمایل بیشتر و نزدیکی عمیق تری به تهران نشان دهند که این مسئله اندکی بعید و دور از ذهن به نظر میرسد مگر آنکه در سطحی از مذاکرات تنها و تنها به حل بخشی از اختلاف دیدگاهها بسنده نمایند با این تاکید که اساساً اختلافات بهوجود آمده بین تهران و ریاض به نفع جهان اسلام در معنایی وسیع نمیتواند قلمداد شود! دکتر قناد باشی تاکید میکند: به هر حال حضور آمریکاییها در عربستان در نهایت به نفع جمهوری اسلامی ایران تمام خواهد شد زیرا حضور گسترده سیاسی نظامی اقتصادی آمریکاییها در عربستان به منزله پایان پادشاهی عربستان و اضمحلال کامل دولت آل سعود تلقی خواهد شد. توضیح این که در نهایت حضور آمریکاییها در منطقه میتواند بر صلح و امنیت خاورمیانه تاثیر مقطعی اما مخرب بر جای گذارد که میتوان گفت از این منظر حضور آمریکاییها نه در کوتاه مدت که در بلندمدت نمیتواند آثار مثبتی در پی داشته باشد.
>مذاکره با کشوری که به نقطه پایان رسیده عقلانی است
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه تاکید میکند همواره مذاکره با کشوری که به نقطه پایان رسیده است و در موضع ضعف قرار دارد و تفکرات و خلق و خوی تهاجمی خود را کنار گذاشته است به نظر مذاکرات خوبی میآید حال اگر تهران تصمیم به آغاز مذاکره و پذیرش میانجی گری عمران خان نخست وزیر پاکستان با هر نیت و درجهای گرفته باشد تصمیمی عاقلانه و درست و سنجیده است البته باید پذیرفت که شرایط موجود چندان به عمرانخان باز نمیگردد بلکه در شرایطی عمران خان خود را به عنوان میانجی به تهران رسانده است که همه عوامل برای رو در رو قرار گرفتن مقامات سیاسی ایران و عربستان آماده است و از این جهت باز هم تاکید میکنم که نخست وزیر پاکستان انسان خوش شانسی است. دکتر جعفر قناد باشی البته دوستیهای عمیق و نزدیک عمران خان و ترامپ را در این مسئله دخیل میداند و معتقد است که اساساً انتخاب نخست وزیر پاکستان پشت صحنهها و پشت پردههایی دارد که به دقت باید آن را زیر نظر گرفت.
قنادباشی به این نکته اشاره میکند که غیر مستقیم، مسائل مطرح شده در چند ماه اخیر برای برداشتن تحریمهای آمریکا علیه ایران و بازگشت آمریکا به برجام یا حداقل کاستن از سطح تحریمها را در این میانجیگری باید دخیل دانست. وی میگوید: ترامپ نیز ناخرسند نیست تا اگر میانجیگریهای عمران خان ما بین عربستان و تهران ختم به خیر شد باقی مسائل را نیز از همین طریق پیگیری و حل و فصل نماید زیرا دولت ایالات متحده هرچه به موعد انتخابات ریاست جمهوری نزدیک تر میشود احساس خطر بیشتری خواهد کرد پس از این منظر میتوان عمران خان را حامل دو پیام دانست! از سوی دیگر شخص ترامپ بعد ناکامی در روزهایی که حسن روحانی در نیویورک حضور داشت حالا از هر روزنهای برای نزدیک شدن به مقامات تهران بهره برداری خواهد کرد! فلذا میتوان انتظار داشت تا مقامات جمهوری اسلامی ایران در این شرایط ویژه و حساس، برخوردی متفاوت با آن چه پیشتر با ژاپن و فرانسه در پیش گرفته بودند را پیشه ی خود سازند!
>لزوم آینده نگری با توجه به تعرض به نفتکش ایرانی در آبهای دریای سرخ
دکتر قناد باشی در پایان میگوید: تعرض به نفتکش ایرانی در آبهای دریای سرخ حامل پیام محکمی است که اگرچه نشان از استیصال عربستان دارد اما قطعاً مقامات جمهوری اسلامی ایران این پیام را به این گونه تعبیر خواهند کرد که ناامنی صرفاً به خلیج فارس و دریای عمان ختم نخواهد شد و چه بسا ممکن است دامنه ی این ناامنی به جاهای دیگر نیز کشیده شود و این یعنی عربستانیها هیچگاه تا این اندازه در موضع ضعف و مطالبه ی کاستن از سطح اختلافات قرار نداشتهاند پس باید منتظر تصمیمات گرهگشایی پس از این سفر و با فاصله قابل قبول از منظر زمانی باشیم.
>خوشبینم!
این تحلیلگر مسائل بینالمللی در یک جمعبندی کلی میگوید: با توجه به تاکید وزارت امور خارجه که «بی یا با میانجی» آماده مذاکره با عربستان هستیم و نیز تمایل بیش از حد مقامات عربستان باید به نسبت تمامی زمانهای دیگر خوشبینانهتر مسائل را دنبال کرد.
دیدگاه تان را بنویسید