امیرعلی ابوالفتح:
اروپا از احتمال خروج ایران از NPT میهراسد
ایران در آستانه برداشتن گام چهارم قرار دارد و کشورهای اروپایی مدام با تهدید از ایران میخواهند تا از چنین اقدامی بپرهیزد.
در شرایطی که نه اروپا قادر به عمل به تعهداتش است و نه طرح قابل قبولی از سوی کشورهای عضو برجام ارائه میشود، ایران عملا در بنبست قرار گرفته. «آرمان ملی» در گفتوگو با امیرعلی ابوالفتح تحلیلگر مسائل بینالملل به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید.
رسانههای خارجی از طرحی سخن میگویند که ژاپن و فرانسه مشترکا به ایران ارائه دادهاند. از نظر شما آیا این طرح اجرایی است و میتواند حلال مشکلات باشد؟
رسانهها مدعی شدهاند پیشنهادی 4/18میلیارد دلاری در ازای بازگشت ایران به تعهدات مطرح شده است. واقعیت آن است که ایران کشوری نیازمند نیست که بخواهد از مجامع جهانی وام بگیرد یا کمبود منابع مالی داشته باشد و چشم به راه اعتباری باشد که دیگران بخواهند به او اختصاص دهند. ایران بهعنوان کشور صادرکننده نفت، درآمد نفتی بالایی داشته که در پی تحریم محدود شده و همچنین از ذخایر ارزی قابل توجهی برخوردار است. حتی برخی آمارها حکایت از آن دارد که جمهوری اسلامی چیزی در حدود 100میلیارد دلار ذخیره ارزی اندوخته. بنابراین موضوع اساسا پرداخت پول نقد، تخصیص خط اعتباری یا اعطای وام نیست بلکه ایران حق و حقوق قانونی خود را طلب میکند که دست کم تا امروز در هیچ طرحی این حقوق قانونی ایران تامین نشده است. ایران میگوید من قانونا حق دارم نفت بفروشم و قانونا حق دارم پول حاصل از فروش نفت خود را در اختیار داشته باشم. مشکل دیگر آن است که پرداخت حتی یک یورو به ایران بدون اجازه آمریکا امکانپذیر نیست. در چنین شرایطی چگونه ژاپن یا فرانسه میخواهند 4/18میلیارد دلار برای ایران فراهم کنند. از سوی دیگر بر فرض اینکه چنین اعتباری به ایران اختصاص یابد، تمام کالاها جز غذا و دارو برای ایران مشمول تحریمهاست در نتیجه نیازهای اصلی کشور با این وضعیت رفع نمیشود. اروپا اگر واقعا میخواهد به تعهدات خود عمل کند میتواند طرحهایی چون مبادله نفت در برابر کالا را مطرح کند. از سوی دیگر ایران که اساسا مسالهای در خصوص تجارت با کشورهای غربی ندارد، این آمریکاست که مانع شده و باید به اروپاییها اجازه دهد. به همین دلیل بعید است چنین طرحی به نتیجه برسد.
پیشتر هم طرحی 15میلیارد دلاری مطرح شده بود که با مخالفت آمریکا شکست خورد. طرح جداگانهای نیز ژاپن داشت که به سرانجام نرسید. آیا این امکان وجود دارد که تغییری در نظرات کاخ سفید ایجاد شده باشد؟
معتقدم این موضوعات بیشتر فضاسازی رسانهای است تا اینکه دولتمردان ژاپنی و فرانسوی واقعا تا این اندازه تلاش کنند. آمریکا اگر رضایتش جلب نشود، حتی اجازه نخواهد داد که یک اسکناس یک دلاری وارد ایران شود. تلاش پیشین مکرون نیز نشان داد که آمریکا انعطافی نشان نمیدهد. اساسا طرح دادن این کشورها مشکلی را حل نمیکند؛ چرا که اساسا هیچنیازی به مذاکره پشت پرده هم نیست. ترامپ اعلام کرده ایران پای میز مذاکره حاضر شود، تعهداتی را بپذیرد و بعد آمریکا در خصوص تحریم تصمیم میگیرد. این یعنی ابتدا به ساکن آمریکا راضی به تغییر دیگری نمیشود. بهنظر من فعلا اقدامات ایران برای آمریکا خیلی پر هزینه و نگرانکننده نیست که آنها را به کاستن از شدت تحریمها وادارد.
از کافی نبودن اقدامات صحبت کردید. این به معنی آن است که شما پیشنهاد میکنید گام چهارم محکمتر برداشته شود؟ آن هم در شرایطی که اروپا اعلام کرده در صورت برداشتن گام چهارم از برجام خارج خواهد شد؟
من بهعنوان کسی که همیشه طرفدار برجام بودهام، اذعان میکنم آقای ترامپ مسیری را در پیش گرفت که عملا برجام را زیر سوال برد. در حال حاضر معتقدم ایران نه تنها باید گام چهارم را محکمتر از سه گام قبلی بردارد بلکه باید کار آخر را همین اول انجام دهد؛ فرصت دادن به اروپا هیچدردی را درمان نمیکند و 10 گام هم اگر برداریم تفاوتی ایجاد نخواهد شد. اگر اروپا معتقد است خروج از برجام اهرم فشار است، اشتباه میکنند. در نامه آقای روحانی به اروپا هشدار داده شده که اگر اروپا از برجام شود و پرونده ایران را دوباره در شورای امنیت مطرح کند، تهران دیگر پروتکل الحاقی را اجرا نخواهد کرد و اجازه دسترسی را به سایتهای هستهای نخواهد داد. حتی احتمال خروج از NPT هم مطرح شده که بعید است اروپاییها با تبعات آن کنار بیایند و بهنظر من حداقل تا زمانی که فاصله گریز هستهای ایران به دو الی سه هفته نرسد، اروپا اقدام جدی نخواهد داشت. این یعنی حدود 1700 الی 1800 کیلوگرم اورانیوم غنی شده بادرصد خلوص بالا داشته باشیم، تا آن زمان فاصله زیادی باقی مانده و ذخایر اورانیوم ایران تنها کمی بیشتر از 300 کیلوگرم است. در آن شرایط ممکن است پرونده به شورای امنیت ارجاع شود.
رفتن به این سمت و سو که میفرمایید کشور را با خطر جنگ و حمله نظامی روبهرو نمیکند؟
در قرن 21 شرایط جهان تغییر کرده و دیگر جنگها نظامی نیستند. امروز ما در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم که بسیار پرتلفاتتر از جنگ نظامی است و هزینههای وحشتناکی بر دوش کشور گذاشته. از منظر سایبری نیز جنگ در جریان است و دو طرف لحظهای از ضربه زدن به یکدیگر غافل نمیشوند. از سوی دیگر ایالات متحده و دولت ترامپ نشان داده که در دوره جدید سیاستش لشکر کشی به جایی نیست و تلاش دارد با زبان تحریم اقتصادی حرف خود را به کرسی بنشاند.
دیدگاه تان را بنویسید