غلامرضا انصاری:
آرای خاکستری بیشتر شدهاست
بهنظر میرسد که اصلاحطلبان از دو راهی حضور مستقل و ائتلاف در انتخابات گذشتهاند و گویا قرار است در انتخابات مجلس یازدهم با لیست کاملا اصلاحطلبانه وارد کارزار انتخابات شوند.
هر چند که هنوز هم برخی معتقدند که احتمالا و به دلیل بررسی صلاحیتها باید باز هم تن به ائتلاف دهند، اما بهخاطر اینکه هویت اصلاحطلبی قلب ماهیت نشده و از بین نرود لازم است که اصلاحطلبان در این دوره مستقلا وارد شوند. این در حالی است که اصلاحطلبان همچنان با دو مشکل بزرگ مواجهند. نخست بیتفاوتی و عدم تمایل به حضور در انتخابات و دیگر بحث نظارتها. اصلاحطلبان اگر بتوانند به هر نحوی مردم را برای حضور در انتخابات اقناع کنند میتوانند امیدوار باشند که حتی برخی از نامزدهایشان نیز وارد مجلس شوند، اما اگر مردم پای صندوقهای رای حاضر نشوند و اصلاحطلبان شناخته شده تایید صلاحیت نشوند بازهم چندان نمیتوان به پیروزی اصلاحطلبان امید داشت. لذا اصل مهم برای اصلاحطلبان باید حضور گسترده مردم در انتخابات باشد تا مسائل دیگر. برای بررسی حضور مستقل اصلاحطلبان در انتخابات، اقبال عمومی مردم به این جریان و رویکردهای نظارتی، «آرمان ملی» با غلامرضا انصاری فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب اتحاد ملت به گفتوگو پرداخته است که میخوانید:
بنابر آنچه از سوی بزرگان اصلاحات مطرح شده اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو با هویت مستقل اصلاحطلبانه وارد صحنه خواهند شد؛ از دیدگاه شما این استراتژی چقدر میتواند موجبات موفقیت اصلاحطلبان را فراهم آورد؟
من معتقدم که اولا حضور در انتخابات و مشروعیت دادن به صندوق رای از الزامات و اصول اجتناب ناپذیر اصلاحطلبی است. بنابر این اگر قرار باشد در انتخابات به دنبال مردمسالاری و دموکراسی باشیم به طور قطع و یقین باید به صندوقهای رای اتکا داشته باشیم. نکته دیگر اینکه باید شرایطی پیش آید که امکان انتخاب اصلح برای رایدهندگان بهوجود آید. امروز با نگاهی به جامعه میبینیم چیزی حدود 80 درصد مردم جزو رایهای خاکستری قرار گرفتند و در نظرسنجیهایی که انجام شده مساله احتمال عدم حضور در انتخابات مطرح شده است. این در حالی است که اگر قرار است انتخاباتی پرشور با حضور حداکثری مردم را در انتخابات داشته باشیم تنها راهش این است که دست اندرکاران اجازه حضور بیشتر فعالان سیاسی و باز شدن فضای سیاسی را به گویشها و جریانهایی که ملتزم به قانون و نظام هستند بدهند تا آنها نیز در چارچوب اصول اعتقادی خود در انتخابات حضور پیدا کنند. از این رو طبیعی است که باید با هویت واقعی اصلاحطلب که منبعث از داشتن یک برنامه منسجم و راهکار خروج از بحران در بخشهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است وارد انتخابات شد. لذا اصلاحطلبان قطعا در این دوره از انتخابات با برنامه و به دور از ائتلاف، با هویت اصلاحطلبانه حضور پیدا خواهند کرد. مساله دیگر بحث انتخاب شدن و ورود به مجلس است که به نظر من باید با اصول خودمان حرکت کنیم تا مردم بدانند که اصلاحطلبان همچنان بر مبنای گفتمان و مانیفست دوم خرداد 76 حرکت میکنند. اصلاحطلبان باید دیدگاههای خود را با شرایط روز و با محوریت مطالبات مردم تطبیق دهند و در انتخابات شرکت کنند. البته اینکه برخی بزرگان اصلاحطلب گفتهاند که جریان اصلاحات با هویت مستقل در انتخابات حاضر خواهند شد قطعا منظور اصلاحطلبان اصیلی هستند که در طول 3 دهه گذشته کارنامه موفقی را در عرصههای اجرایی، اعتقادی، سلامت نفس و مالی از خود بروز دادهاند. تجربه نیز ثابت کرده که اصلاحطلبان اصیل و کارنامهدار بهتر میتوانند موثر و مفید واقع شوند. هر چند اگر هم موفق نشویم و بازهم نظارتها وضعیت گذشته را پدید بیاورد، نگاه مردم به برنامهها، شخصیتها و چهرههای شناخته شده و سالم و اصلح اصلاحطلب تغییر نخواهد کرد و آنها میتوانند برای دورههای آینده کارساز باشند. ضمن اینکه ریزش آرایی که بهوجود خواهد آمد در سبد جریان اصولگرا و دلواپس قرار نخواهد گرفت. قطعا اگر همه جریانهای سیاسی در انتخابات حضور داشته باشند ما میتوانیم توجه درصد قابل توجهی از آرای خاکستری را که حتی قصد شرکت در انتخابات را ندارند جلب کنیم تا در انتخابات حضور پیدا کنند تا بتوانیم انتخاباتی پرشور و رقابتی را شاهد و ناظر باشیم.
آنطور که از شرایط جامعه و مردم بر میآید نظر چندان مساعدی به انتخابات و اصلاحطلبان ندارند و جریانات رقیب هم از همین مساله استفاده میکنند؛ اساسا برای اینکه شرایط به نفع اصلاحطلبان تغییر کند باید چه اقداماتی صورت پذیرد؟
امروز جامعه بخشی از عملکرد دولت آقای روحانی را به حساب اصلاحطلبان میگذارد در حالی که اصلاحطلبان ضمن حمایت از آقای روحانی و جهتدهی آرای خود برای پیروزی وی، حتی کمترین نقش را هم در اجرا و سیاستگذاری در دولت نداشتند. ضمن اینکه اگر امروز هم شرایطی مثل سال 92 و 96 بهوجود آید باز هم از آقای روحانی حمایت میکنیم تا بتواند شرایطی متفاوت از قبل را بهوجود آورد. در انتخابات گذشته حضور حداقلی مطرح بود، اما در انتخابات پیش رو با توجه به وضعیت حساس کشور حضور اصلاحطلبان با هویت واقعی میتواند راهگشا باشد. اصلاحطلبان نیز باید با مردم صادقانه حرف بزنند و از موانع تحقق مطالباتشان بگویند تا مردم آنها را باور کنند. از طرف دیگر نباید از مذاکره با شورای نگهبان نیز غافل شد و امیدوارم که بستر حضور فراهم باشد و من فکر میکنم جبهه اصلاحطلبان با ارائه لیست شخصیتهایی که صلاحیت حضور در سنگر مجلس را دارند بتوانند قبل از اینکه صلاحیتها مشخص شود لیستهای خود را اعلام کنند و در حوزههایی که کاندیداهای اصلی اصلاحطلبان از فیلترهای نظارتی عبور کردند حمایت خودشان را اعلام کنند.
با توجه به حضور مستقل اصلاحطلبان در انتخابات مجلس چقدر امید میرود که شورای نگهبان با اغماض و دید باز به احراز صلاحیتها بپردازد؟
ما باید همواره با امید زنده باشیم وظیفه یک کنشگر سیاسی این است که ضمن کنشگری در بدترین شرایط هم شعارها و اصول خود را اعلام کند و شرایط را به گونهای رقم زند که بستر یک انتخابات رقابتی بهوجود آید. لذا امیدواریم شورای نگهبان با توجه به شرایط موجود در جامعه و توجه به شرایط بینالمللی زمینههای حضور حداکثری جریانهای سیاسی را فراهم کند تا پشتوانه اصلی نظام یعنی مردم حضور گسترده و باشکوهی در انتخابات داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید