به باور من مبارزه با فساد آغاز شده است. این را از آن جهت می‌گویم که رئیس قوه قضائیه این کار را از معاونت قوه قضائیه و از قضات فاسد آغاز کرد. پس به نظرم جدی است و من امید بسته‌ام که این مبارزه به جایی برسد.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

حسن روحانی، رئیس جمهوری روز چهارشنبه در جلسه هیأت دولت نه فقط از دستاوردهای مهم دولتش با برشمردن یک به یک آنها دفاع کرد که از کارشکنی برخی نهادها در مسیر لوایحی که می‌تواند از قرار گرفتن کشور در بن‌بست مبادلات تجاری جلوگیری کند، انتقاد کرد و پس از نمایشی دانستن مبارزه با فساد بدون تلاش برای ایجاد شفافیت، گفت: «این گونه اقدامات به هر دلیلی از جمله اینکه بخواهید در انتخابات شعاری را مطرح کنید، به ضررتان تمام خواهد شد و در فردا روزی خواهم گفت که چه کسی کشور را تعطیل کرده است.» سخنانی کنایه‌آمیز که در ماه‌های اخیر سابقه نداشت و می‌توانست به نوعی نگرانی هشدارآمیز اشاره داشته باشد. تفسیر این اشارات و کنایه‌ها را در گفت وگو با اکبر ترکان، مشاور سابق رئیس جمهوری  به پرسش گذاشتیم.

٭٭٭

رئیس جمهور روز چهارشنبه در سخنانی گفتند که قصد دارند به مردم اعلام کنند که چه کسی کشور را تعطیل کرده است. فکر می‌کنید انگشت اشاره این افشاگری احتمالی به کدام سمت گرفته شود؟

من به طور مشخص نمی‌دانم که منظور ایشان کدام نهاد یا چه شخصی است اما آنچه مسلم است، این است که یک قدرت جهانی دارد با ما دشمنی می‌کند و این دشمنی را از طریق تحریم پیش می‌برد؛ حالا هر کس در این مسیر به تشدید تحریم‌ها کمک کند به زیان مردم، کشور و نظام عمل کرده است و می‌تواند مصداق این سخنان آقای روحانی باشد. بر عکس اگر کسی بتواند کشور را برای مقابله با تحریم‌ها تقویت کند و از تشدید آنها به بهانه‌های مختلف جلوگیری کند در راستای منافع ملی حرکت کرده است.

آنچه دولت بر آن تأکید دارد لوایحی است که تصویب‌شان می‌تواند از افزایش فشارها جلوگیری کند و مانع از آن شود که مبادلات بانکی ما مسدود شود. کسانی که در عکس این مسیر حرکت می‌کنند در نهایت با تشدید تحریم‌ها علیه ملت اقدام  می‌کنند.

این موضوعی است که در صحبت‌های رئیس جمهور هم تحت عنوان گلایه از مانع تراشی بر سر تصویب لوایح مربوط به «اف ای تی اف» انعکاس داشت. دولتمردان در روزهای گذشته از تصمیم‌گیری سران سه قوه در کارگروه ویژه اقتصادی‌شان درباره این موضوع پرده برداشتند و گفتند که این تصمیم به اطلاع مقام معظم رهبری رسیده است. آیا با این ترتیب ممکن است منظور حسن روحانی جناح مخالف تصویب لوایح در مجمع تشخیص مصلحت نظام یا افرادی در زیرمجموعه‌های آن که در معطل ماندن این لوایح مؤثر بوده‌اند، بوده است؟

به نظرم بعضی‌ها نسبت به این موضوع بی مسئولیتی می‌کنند. می‌گویند رهبری نظام چیزی به ما ابلاغ نکرده است. اما مسأله اصلی همین است که چیزی نباید به مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شود. مجمع برای  بن‎‌بست شکنی در مسائل به وجود آمده است، قرار نیست خودش بن بستی باشد که برای گشوده شدن مسیرش به ابلاغ از نهاد دیگری محتاج است. مجمع باید به وظیفه اش عمل کند. اگر  قرار بود این مسائل با ابلاغ مقام معظم رهبری پیش برود که اصلاً به وجود مجمع نیازی نداشتیم.

طیف مخالف تصویب این لوایح برای مخالفت‌های خودشان استدلال‌هایی نظیر این را مطرح می‌کنند که ایران تحریم است و تصویب این لوایح و پیوستن به «اف ای تی اف» می‌تواند در مسیر دور زدن تحریم‌ها ایجاد مشکل کند. ارزیابی‌تان از این استدلال‌ها چیست؟ آیا مخالفت‌ها واقعاً بر اساس چنین نظراتی است یا چنان که برخی ارزیابی می‌کنند، نوعی گروکشی سیاسی است؟

اگر این آقایان واقعاً نگران مشکلاتی هستند که از تحریم‌ها ناشی شده است و ما را محتاج دور زدن تحریم کرده است باید بدانند که با این نحوه تصمیم‌گیری دارند شرایط را به سمتی پیش می‌برند که قفلی علاوه بر قفل تحریم بر اقتصاد کشور و شرایط زندگی مردم تحمیل شود. آیا ما باید در مسیر حل تحریم‌ها پیش برویم یا قفل اضافه‌ای بزنیم.  اشکال این است که عده‌ای جمهوریت نظام را موضوع محوری نمی ندانند. فکر می‌کنند جمهوریت و رأی و خواسته مردم زینت نظام است. این در حالی است که جمهوریت و اسلامیت توأمان هویت نظام است و هیچ یک زینتی نیست. اما کسانی که می‌خواهند به سلیقه خودشان جمهوریت را کمرنگ کنند در مسیر خلاف خواست مردم حرکت می‌کنند و تصمیم می‌گیرند. بالاخره مردم رئیس جمهوری را انتخاب کردند که کشور را اداره کند. عده‌ای در کل طول دوره مسئولیت این رئیس جمهور می‌خواهند او را سرنگون کنند، آیا این مخالفت با جمهوریت نظام نیست؟

مخالفان تصویب لوایح بیش از آنکه استدلال قابل قبولی برای موضع خود داشته باشند مسأله‌شان این است که اهمیت لازم را به موضوع نمی‌دهند و به تبعات آن نمی‌اندیشند.

در این مقطع آنچه از رئیس جمهوری انتظار می‌رود چیست؟ آیا ضروری است که ایشان مسائل را علنی کنند و با مردم در میان بگذارند یا همین سخنان به اشارت می‌تواند مؤثر باشد؟

بالاخره آقای روحانی می‌داند که ما در این کشور کمتر رئیس جمهوری را داشته ایم که با عاقبت به خیری مسئولیتش را تمام کرده باشد. ایشان در این لحظه تصمیم بگیرد که بایستد و این حرف‌ها را بگوید و به این فکر کند که بعد از ریاست جمهوری اش این کشور چه وضعیتی خواهد داشت یا اینکه عاقبت اندیشی کند و فکر کند که ریاست جمهوری‌اش را چگونه با کمترین چالش به پایان برساند. این تصمیم سختی است.

به نظر شما سخنان اخیر نشان از کدام تصمیم دارد؟

هنوز ایشان موضعی نگرفته است که مشخص کند چه تصمیمی دارد. شاید هم بخواهد راه میانه‌ای را پیش ببرد. مشخص نیست و من هم اطلاعی ندارم.

رئیس جمهوری در بخشی از صحبت‌هایشان گفتند که مبارزه با فساد بدون تحقق شفافیت را مبارزه ای نمایشی می‌دانند. ارزیابی شما از روند مبارزه با فسادی که از سوی قوه قضائیه آغاز شده چیست؟

به باور من مبارزه با فساد آغاز شده است. این را از آن جهت می‌گویم که رئیس قوه قضائیه این کار را از معاونت قوه قضائیه و از قضات فاسد آغاز کرد. پس به نظرم جدی است و من امید بسته‌ام که این مبارزه به جایی برسد. زیرا اگر این مبارزه خدایی ناکرده به جایی نرسد ما باید نگران به خطر افتادن اصل نظام مان باشیم.

با وجود برداشت مثبتی که از اقدامات اخیر قوه قضائیه دارم، معتقدم که این آغاز مبارز با فساد است و ما راه زیادی برای تعمیق آن داریم. ما هنوز به این موضوع وارد نشده ایم که با مفاسدی که از طریق بعضی نمایندگان مجلس پیش آمده باید چه کنیم. مشخص نکرده‌ایم که با نماینده‌ای که هزینه تبلیغاتش برای تمدید نماینده شدنش بیش از درآمد چهارساله اش هزینه می‌کند چه کنیم. باید به این مسائل وارد شویم و آن را شفاف کنیم. این شفافیت مسأله‌ای است که باید به تمام صاحب منصبان در همه قوا تسری پیدا کند و قانونی شود. بنابراین مبارزه‌ای که آغاز شده باید ادامه یابد اما باید بتدریج عمق پیدا کند.

آقای روحانی  در یادآوری پیشنهادهایی که برای مذاکره میان ایران و برخی کشورها مطرح می‌شود تلویحاً به دوگانه تعامل و تقابل اشاره داشتند و با کلیدواژه‌هایی مانند صلح حسنی و صبر رضوی که به تحولات تاریخ اسلام باز می‌گردد،موضع دولت را مشخص کردند. حالا این تعابیر از سوی برخی منتقدان دولت از جمله آیت الله علم‌الهدی مورد انتقاد قرار گرفته است. طرح مسائل امروز مبتلابه کشور و اختلاف نظرهایی که وجود دارد در قالب ارجاع به تحولات تاریخ اسلام تا چه حد می‌تواند راهگشا باشد؟

البته به شخصه با اینکه بخواهیم هر اقدامی را با یک حادثه تاریخی تطبیق بدهیم و مشابهی برای آن پیدا کنیم، موافق نیستم. درست آن است که ما فهم درست تاریخی پیدا کنیم و از تاریخ بیاموزیم. جامعه در حال تحول است و ابعاد جدیدی در مسائل پیدا شده است بنابر این نمی‌شود به دنبال این همانی گشت اما می‌شود از تاریخ درس گرفت. بر اساس این درس‌ها ما باید به این موضوع بپردازیم که مصلحت ملت و انقلاب اسلامی چیست.

باید راهی را جستجو کنیم که این مصلحت در آن است. ایشان خط مشی سیاست خارجی دولت‌شان مشخص است. بر اساس همان خط مشی هم از مردم رأی گرفته است. خب حالا شرایط به ترتیبی پیش رفته که می‌گویند ما درباره این مسائل بارها بحث کرده‌ایم و نتیجه نگرفته‌ایم پس باید تصمیمات ممکن برای حل مسأله را به آرا عمومی بگذاریم.

آیا این به معنای آن است که دولت در اجرای سیاست‌هایش به بن‌بست ناهمراهی نهادهای بیرون از خود رسیده و راه عبور از این بست را در رأی همگانی یا تأسی به راهبردهای تجربه شده در تاریخ اسلام جستجو می‌کند؟

بالاخره واقعیت این است که بخش‌هایی در کشور خارج از اختیارات دولت هستند و با این حال اثرگذاری زیادی در سرنوشت کشور دارند. اما استنباط من این نیست که دولت به بن بست رسیده است.  به اعتقاد من این چالش ادامه دارد. منتها اینکه رئیس جمهوری می‌گوید وقتی درباره چیزی بحث می‌کنیم و به نتیجه نمی‌رسیم آن را به رفراندوم بگذاریم، حرف ایشان نیست، بلکه راهی است که قانون اساسی پیش‌بینی کرده است.