عصر جدیدی برای محمدباقر قالیباف فرارسیده است. او که در سال 84 بنا داشت به «کشور» برسد بنا بر تحولات آن دوران به «شهر» بسنده کرد و بعد از آن با تحولات دیگری مواجه شد که در انتخابات پیشین به نفع نامزد دیگر اصول‌گرایان و برای وحدت در این جناح کنار رفت.

اصلاح‌طلبان همچنان از سرمایه اجتماعی قالیباف هراس دارند
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

حالا اما همه‌چیز تغییر کرده است. او به شانس اول انتخابات پیش رو بدل شده و عوامل متعدد موجب شده است که او حتی با این پیش‌بینی مواجه شود که می‌تواند از گزینه‌های ریاست مجلس هم باشد. 

اما در این چند ماه اخیر اتفاقات مهمی درباره او رخ داده است. قالیباف که با ایده نواصول‌گرایی طرحی نو در جناح اصول‌گرایان مطرح کرده، در تمام چند وقت اخیر خود را مشغول کارهای جهادی کرده و بدنه جهادی جناح اصول‌گرا او را مانند لیدر خود دانسته است. 

 ایده قالیباف چه بود ؟

فراخوان سیاسی او از منظر گام دوم انقلاب اقدامی عملی در راستای توجه به جوانان مؤمن و انقلابی و تلاش برای تبدیل «سربازان آتش به اختیار» به «افسران سیاست و حاکمیت» است. سرنوشت این فراخوان هر چه باشد، یک اثر قطعی دارد و آن‌هم جوشش درونی جوانانی است که احساس می‌کنند برای برقراری عدالت و حرکت به سمت پیشرفت و ارتقای کارآمدی باید آستین بالا بزنند. این فراخوان انتخاباتی یک پیام روشن برای اصول‌گراها دارد و آن اینکه با سازوکار کهنه و سنتی نمی‌توان مجلسی نو و کارآمد رقم زد. اولین گام برای اصول‌گرایی جدید، بازکردن چتر اصول‌گرایی و جذب حداکثری و از همه مهم‌تر دیدن و رصد دارایی‌های انقلاب است. باید فراتر از اسم‌ها و رسم‌ها برای به میدان خواستن جوانان مؤمن و کارآمد پیشگام بود و برایشان هزینه داد و تلاش کرد نام‌آوران مجلس از میان همین خیزش‌های پرانگیزه و معتقد انتخاب شوند، نه چانه‌زنی‌های ناصواب.

حمله به قالیباف

نکته قابل‌توجه در مورد محمدباقر قالیباف حملات بی‌امان تندروهای هر دو جناح به اوست و این یک نشانه واضح است از اینکه چرا محمدباقر قالیباف مورد اقبال تصمیم‌سازان و بدنه اصلی اصول‌گرایان قرار گرفته است. قالیباف گزینه‌ای است که به جهت مواضع درست در سیاست خارجی در زمین بازی طراحی‌شده اصلاح‌طلبان برای دوقطبی‌سازی کاذب برای اصول‌گراهراسی قرار نمی‌گیرد. او در سیاست داخلی فرد معتدلی به شمار می‌رود که هرگز مانند افراد رادیکال در جناح اصول‌گرا نه قرار گرفته و نه با آنها قرابت داشته است. وجه بارز او در کارنامه کاری‌اش عمل‌گرایی و خدمت جهادی بوده است.

قالیباف

او در همین چند هفته اخیر با حملات تندی مواجه شده که نمونه‌اش حمله‌ای بود که ارگان رسانه‌ای حزب کارگزاران سازندگی به او کرد. 

ماجرا از این قرار بود که روزنامه سازندگی در روز 15مرداد در صفحه نخست خود کاریکاتوری از محمدباقر قالیباف منتشر کرد که واکنش‌های متفاوتی را به دنبال داشت. در کنار آن کاریکاتور، محمد قوچانی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی و سردبیر روزنامه سازندگی در سرمقاله این روزنامه قالیباف را سیاستمدار ندانسته و به گفته قوچانی دلیل شکست‌های پیاپی او در عرصه سیاست هم همین موضوع است. در مقابل سعید آجورلو در روزنامه صبح‌نو، روزنامه نزدیک به قالیباف در یادداشتی به رویکرد روزنامه سازندگی و مشخصا محمد قوچانی انتقاد کرد و صفحه نخست روزنامه سازندگی در تاریخ 15مرداد را نوعی توهین به قالیباف قلمداد کرد و نوشت: «اصلاح‌طلبی و شاید چپ اسلامی ‌در طول سالیان حیات سیاسی خود، به‌شدت ایدئولوژیک و در موارد بسیاری تندمزاج بوده است؛ انگار بولدوزری روشن کرده باشند و مدام در کار تخریب رقیب باشند. نمونه واضح آن تخریب‌ هاشمی‌رفسنجانی در دوران اصلاحات و آقای ناطق‌نوری در سال۱۳۷۶ و آیت‌الله رئیسی در سال۱۳۹۶ است. چنین کرداری خود نقش فراوانی در تولد راست رادیکال داشته است. طبیعی است که تندروی آقای تاجزاده، سیاستمدارانی چون آقایان رسایی و کریمی‌قدوسی را می‌طلبد. چنین است که تخریب، تخریب می‌زاید و دشمنی، دشمنی. منطقی است که جریان کارگزاران که خود زمانه‌ای شلاق تندروی اصلاحات را خورده، پیشقدم شود و برای برانداختن این رسم گام بردارد. قالیباف خود زخم‌خورده این افراط‌هاست».

سعید آجورلو، فعال رسانه‌ای و تحلیلگر مسائل سیاسی که در روزنامه نزدیک به قالیباف نسبت به قوچانی واکنش نشان داده بود همچنین در تحلیل موضع اخیر خود به «نامه‌نیوز» گفته بود: «به‌زعم من، روزنامه سازندگی در مواجهه با آقای قالیباف عملی توهین‌آمیز و غیراخلاقی انجام داد. من مخالفت کاریکاتور نیستم و اتفاقا برای طراحان عزیز بسیار حرمت قائلم اما نقد مرزهایی دارد و نباید این مرزها با توهین درهم‌آمیخته شود. این رخداد فتح بابی است تا گفته شود که در مقطع کنونی جریان‌های سیاسی قدرت نمایندگی آحاد مردم را ندارند و این موضوع اعم است از اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان. 

آقای قالیباف با دانستن این موضوع سعی کرد تا با مطرح‌کردن جریان نواصول‌گرایی یا مجلس نو راهکاری برای علاج این بحران ارائه کند؛ البته با این توضیح که نواصول‌گرایی خارج از گفتمان اصول‌گرایی نیست. اصلاح‌طلبان از سال‌های پیش با دانستن این نکته که آقای قالیباف مدیری کارآمد است و از سوی دیگر با سرمایه اجتماعی بالا می‌تواند در صندوق، رأی بالایی به دست بیاورد، تخریب را آغاز کردند. قالیباف در دوقطبی‌هایی که اصلاح‌طلبان ایجاد می‌کنند و سابقه‌ای در برجام و مسائل فرهنگی دارند، نمی‌توانند قالیباف را در یک‌سوی قطب قرار دهند و بر این اساس او را برهم‌زننده فرمول خود می‌دانند».

او افزود: «هم اصلاح‌طلبان معتدل و هم اصلاح‌طلبان رادیکال و حتی اصول‌گرایان رادیکال در تمام این سال‌ها در تخریب قالیباف کم نگذاشته‌اند. اصلاح‌طلبان می‌گویند که او سیاستمدار نیست و اصول‌گرایان نیز او را متهم به تکنوکرات‌بودن می‌کنند اما این شخصیت سیاسی با همه این تخریب‌ها هنوز یک چهره تأثیرگذار سیاسی است».

 کارگزاران علیه قالیباف

کسانی که تحولات این روزها را دنبال می‌کنند یک نکته قابل‌توجه دیگر را هم متوجه شده‌اند؛ دستور کار کارگزاران برای حمله به قالیباف. شاید در مقام تحلیل، مهم‌ترین نکته‌ای که بتوان در این مورد ذکر کرد این باشد که در سطح بدنه اجتماعی، قالیباف دقیقا همان سرمایه‌ای را در اختیار دارد که کارگزارانی‌ها سال‌ها روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌اند. بخشی که متعلق است به طبقه متوسطی که به توسعه علاقه‌مند است و عمل‌گرایی و کارآمدی را به‌عنوان هدف انتخاب کرده است. اخیرا حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران گفته است که «نواصول‌گرایی و دعوت از جوانان ازسوی محمدباقر قالیباف نوعی فرار رو به جلوست. او می‌خواهد بگوید من هنوز هستم. اگرچه اصول‌گرایان نقشی به او نمی‌دهند ولی او می‌خواهد نقش انشعابی هم ایفا کند! او با دعوت از جوانان می‌خواست بگوید بدون هیچ‌ مشکلی در سیاست ایران حضور دارم. حسین قربانزاده به این اظهارات مرعشی واکنش نشان داده و گفته است: «این صحبت‌های آقای مرعشی قابل درک است چون وضعیت فعلی جریان اصلاح‌طلب و به‌طور مشخص کارگزاران در جامعه مطلوب نیست و به‌دلیل عملکرد دولت و مجلس، سرمایه اجتماعی‌شان کاهش پیدا کرده است. وی با اشاره به اختلافات عمیق بروزکرده در میان اصلاح‌طلبان افزود: «چشم‌انداز جریان اصلاحات و آینده روابط کارگزاران و شورای عالی اصلاح‌طلبان به‌دلیل این اختلافات مشخص نیست؛ بنابراین سخنگوی این حزب با فرافکنی تلاش دارد تمرکز افکارعمومی را به موضوعی در جریان رقیب سوق دهد تا آن موضوع در بورس قرار گیرد.» عضو شورای مرکزی جمعیت پیشرفت و عدالت یادآور شد: «فرار آقای مرعشی از پاسخگویی قابل درک است. شاید اگر کس دیگری هم در موقعیت ایشان بود همین حربه را مستمسک قرار می‌داد تا از زیر فشار رسانه‌ای و سوالات متعدد و فراوان افکارعمومی رهایی پیدا کند.»

وی ادامه داد: پیام آقای قالیباف درباره نوگرایی در مجلس و جریان نواصول‌گرایی شفاف و روشن بود. بعد از بیانیه گام دوم انقلاب رهبر معظم انقلاب و سخنان ایشان درباره آتش به اختیار بودن جوانان، آقای قالیباف از جوانان دعوت کرد تا به عرصه بیایند و قرار هم نیست آنها زیر چتر شخصی به نام آقای قالیباف فعالیت کنند و یک تشکیلات خاص سیاسی را راه بیندازند.

 توئیت پرحاشیه 

در میانه صحنه‌آرایی تندروهای هر دو جناح علیه محمدباقر قالیباف، سعید آجورلو توئیتی را منتشر کرد که محل بحث شد. او نوشت: «در حاشیه یک جلسه، از دیدار مهم بیش از یک‌ساعته چند روز قبل قالیباف با حضرت آقا صحبت بود؛ نقل شد که ایشان خطاب به قالیباف گفته‌اند شما و آقای سلیمانی شهید زنده هستید. وقتی شهید کاظمی را به یاد می‌آورم، در یک قاب دو نفر دیگر در خاطرم می‌آیند؛ سلیمانی و قالیباف.» 

این توئیت در واقع خبری بود که سعید آجورلو در ادامه توئیت محمود رضوی نوشت. رضوی نوشته بود: «این رسانه‌ها و طرفداران دوآتشه سیاسیونی که با خبر سوخته ملاقات چهار ماه پیش دکتر قالیباف با یک #بیمار این‌گونه برآشفتند، اگر خبر و جزئیات یک #دیدار مهم را بشنوند، چه می‌کنند؟!»

هر چه هست به نظر می‌رسد که محمدباقر قالیباف روزهای مهمی را پیش رو دارد. او شانس اول رقابت اسفند خواهد بود.