در خاطرات مرحوم هاشمی آمده است:
پیشنهاد محمود واعظی برای تشنج زدایی با آمریکا
خاطرات آیتالله هاشمی؛ ۱۶ آذر ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: دانشجویان دانشگاه امام محمدباقر وابسطه به وزارت اطلاعات آمدند؛ هزار فارغ التحصیل و هزار دانشجو دارند / محمود واعظی پیشنهاد تشنج زدایی با آمریکا را داشت
خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۶ آذر 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
نمایندگان، امام جمعه و فرماندار نیشابور آمدند و برای طرح فولاد و سد و مرکز فرهنگی استمداد کردند. [آقای غلامرضا آقازاده]، وزیر نفت آمد. راجع به طرحها و فروش نفت و بودجه صحبت شد. دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییسجمهور] آمد. موارد توافق شده با دستگاه مربوطه برای بودجه سال ۱۳۷۲ و موارد عدم توافق را توضیح داد.
دکتر [عباس] شیبانی آمد. برای تجهیزات بیمارستان آیتالله گلپایگانی در قم و سیمان شهرک دانشگاهی استمداد کرد. آقای محلوجی آمد و گفت یک وزیر ایتالیایی از سوی [هنری] کیسینجر[۱] پیغام آورده که خوب است ایران در صدد تفاهم با آمریکا باشد.
ظهر عفت در دفتر بود. محسن [هاشمی، رئیس دفتر بازرسی ویژه رییسجمهور]، هم آمد. گزارشی از علت ریزش دیوار ترانشه مترو داد. این حادثه، منجر به مرگ هفت نفر شده است. توصیه کرد که مشکل کارکنان پیمانی نهاد [ریاستجمهوری] را حل کنیم. آقای [علیرضا] افشار، [فرمانده بسیج] آمد و برای بسیج کمک خواست.
عصر هیأت دولت جلسه داشت. لایحه بودجه در دستور بود. تبصره ۲۹ برای ارز و موارد اختلاف و عدم تفاهم دستگاهها با سازمان برنامه را بحث کردیم. جلسه از ساعت چهار و نیم بعد از ظهر تا ساعت دو و نیم بامداد روز بعد طول کشید. فقط برای نماز و شام قطع شد. بالاخره با همه به توافق رسیدیم. کار بسیار سختی بود. به همین دلیل به منزل نرفتم. ساعت سه به دفترم رفتم و با خستگی خوابیدم.
سال ۱۳۷۲
[آقای احمدبنعلیالانصاری]، سفیر قطر برای تقدیم استوارنامه آمد. [جانگراهام ولدون الیور]، سفیر استرالیا برای خداحافظی آمد. ملاقات و مذاکرات تشریفاتی و معمولی بود. آقای [غلامرضا]، حدادی، سفیر جدیدمان در افغانستان برای کسبنظر آمد؛ احاطه خوبی به مسائل افغانستان دارد. سیاستمان را برایش توضیح دادم. آقای [مرتضی] آصفی، سفیر جدیدمان در فرانسه آمد. در مورد کیفیت برخورد با فرانسه در مورد مسائل بدهیهای معوقه و حضور ضدانقلاب در آنجا و همکاریهای وسیع اقتصادی مذاکره شد.
آقای [علیمحمد] بشارتی، [وزیر کشور] آمد. در مورد استانداریهای یزد، لرستان و ایلام صحبت شد. در مورد کیفیت برخورد با جریانهای سیاسی موجود کسب نظر کرد. دکتر حبیبی برای امور جاری آمد. در مورد معاونتها و مسائل هیأت پاکستانی مذاکره شد. سلمانی برای اصلاح آمد. عصر در جلسه هیأت دولت، تبصرههای بودجه سال ۱۳۷۳ در دستور بود.
شب برای عیادت آیت الله [سیدمحمدرضا] گلپایگانی[۱]، به بیمارستان قلب رفتم. حالشان بهدلیل سن زیاد و کسالت قلب و پروستات و اخیراً عفونت شدید ریه به خاطر سرماخوردگی، خطرناک است. گروه پزشکان معالج و فرزندش آقایسیدباقر توضیحات دادند.
شب به خانه آمدم. فاطی هم کسالت دارد. استراحت کرده. عفت و فاطی کلی از نمایشگاه صنایع دستی بینالمللی که برای حمایت از خانوادههای بیسرپرست تشکیل شده است، گفتند. عفت هم برای افتتاح سخنرانی کرده است. عفت راضی نیست که از خانم بوتو در فرودگاه استقبال کنیم؛ معتقد است جامعه نمیپسندد.
سال ۱۳۷۳
از منزل به ورزشگاه آزادی رفتیم. به مناسبت روز دانشجو، دانشجویان بسیجی علوم پزشکی اجتماع داشتند. حدود ده هزار نفر بودند و اجتماع با شکوهی بود. نصف آنها را دختران تشکیل میدادند. آقایان دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] و سرتیپ [علیرضا] افشار، [فرمانده نیروی مقاومت بسیج]، خیرمقدم گفتند. من هم دربارة اهمیت دانشگاه و بسیج و تحصیل زنان صحبت کردم.[۱] قبل از مراسم، از نمایشگاه ابرازآلات و وسایلپزشکی ساخت داخل در همانجا بازدید کردیم.
به دفترم آمدیم. [آقای شیخ حمد بن عبدالله آل ثانی]، وزیر مشاور امور دفاع قطر به ملاقات آمد. مذاکرات تشریفاتی بود. از وضع و تعداد نیروهای مسلح قطر پرسیدم؛ گفت پانزده هزار نفر، با اسلحه فرانسوی و آموزش غربی هستند. اعضای شورای علمی فرهنگستان علوم آمدند. گزارشی از کار دادند و برای بودجه بیشتر و محل و جایگاه اجتماعی، استمداد کردند.
عصر در جلسه هیأت دولت، آییننامه تأمین خانه برای کارمندان فاقد مسکن تصویب شد؛ اقدام مهمی است که در ظرف پنج سال، همه کارمندان صاحب مسکن میشوند.
سال ۱۳۷۴
بیشتر وقتمان به استراحت و قدمزدن در ساحل دریا گذشت. اخوی محمد از مشهد خبر داد که پزشکان، اجازه انتقال والده را از مشهد دادهاند و حالشان بهتر است؛ بنا دارند امشب به تهران بروند. پیشنهاد کرده بودم، در صورت تمایل والده، به کیش بیایند که حالشان هنوز مساعد نیست؛ نباید محیطشان شلوغ باشد.
وزارت امورخارجه، اجازه گرفت که جواب بیانیه شورای همکاری خلیج فارس در مورد جزایر [ابوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک] را بدهد. خبر رسید، در کوچه برلن تهران، بیش از صد مغازه دچار آتشسوزی شده است.
از چند طرح عمرانی کیش بازدید کردیم؛ تصفیه فاضلاب شهرک صدف و صفین، مرکز ورزشی و فرهنگی خیابانهای ساحلی و بندر. نماز را در مسجد ساحلی خواندم. مسجد جالبی است. از آقای صالحی، امام جماعت، احوالپرسی کردم. ناهار را در پلاژ خصوصی میهمانان سازمان عمران کیش با آبگوشت بودیم. عصر با همراهان، در ساحل آشرشته صرف کردیم.
سال ۱۳۷۵
دانشجویان دانشگاه [امام محمدباقر (ع) وابسته به وزارت] اطلاعات آمدند. آقای [علی] فلاحیان، [وزیر اطلاعات] و آقای راستگو، رئیس دانشگاه، گزارش دادند. هزار فارغالتحصیل و هزار دانشجو دارند و از سایر ارگانها هم برای اطلاعات دانشجو پذیرفتهاند. من هم در خصوص لزوم علمی و فنیکردن کار اطلاعات و بالا بردن معلومات پرسنل و ضررهای ناشی از کم اطلاعی مأموران صحبت تشویقآمیز کردم[۱].
آقای [رضا] امراللهی، [رئیس سازمان انرژی اتمی] آمد. از بانک مرکزی شکایت داشت که با سختگیری در ضمانتنامه بانکی برای روسها، باعث شده که در مورد نیروگاه اتمی بوشهر، خطر و مشکل پیش بیاید. آقای [محمود] واعظی، [معاون آمریکا و اروپای وزارت امور خارجه] آمد. گزارش مذاکره با تروییکا [= اتحادیه اروپا] را داد. پیشنهاد تشنجزدایی با آمریکا را داشت؛ در مقابل علایم مثبتی که از اظهارات آمریکاییها میرسد. دکتر حبیبی، [معاون اول رئیسجمهور] آمد. گزارش سفر به گیلان را داد و در مورد تقسیم ارزی که اخیراً مجلس تصویب کرده، نظرم را گرفت. درباره نامزدهای انتخابات صحبت شد که ناتمام ماند.
عصر فیلم «بازمانده»[۲] ساخته آقای سیفالله داد را آوردند، نمایش دادند؛ خیلی جالب است. خود او هم برایم توضیحات میداد. درباره جنایات صهیونیستها در فلسطین، برای ارعاب و اخراج مردم فلسطین است. قبل از فیلم، تصویرهای تبلیغی از جریان افتتاح راهآهن سرخس ارائه دادند که برای پیشپردههای سینماها تهیه شده است. یک سکه به آقای داد هدیه دادم. شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. درباره مسائل کرمانشاه و افغانستان و آلمان و چگونگی علاج ناراضیهای اهل سنت در رابطه با فیلم [سریال] امام علی (ع) مذاکره شد.
دیدگاه تان را بنویسید