نشنال اینترست:دیپلمات های ایرانی حاضر به عقب نشینی نیستند
دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، با ترک توافق هسته ای با ایران به طرز احمقانه ای در اجماع بین المللی بر سر چگونگی برخورد با این کشور اختلال ایجاد کرد؛ اما هنوز هم مسیر دیپلماتیک برای پیشروی وجود دارد.
.پل آر. پیلار استاد دانشگاه و عضو سابق آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA)نوشت:
دولت دونالد ترامپ در خروج از توافق هسته ای ایران، در یک اجماع بین المللی بر سر چگونگی برخورد با این کشور اختلال ایجاد کرد. سیاست ایالات متحده در قبال ایران اکنون به داستانی از تلاش های متعدد برای بهبود شرایط از شکست ناشی از همین اختلال تبدیل شده است. محرک اصلی دولت ترامپ در تصمیم گیری به مواجهه با ایران، سیاستگذاری های داخلی بود و همین سیاست های داخلی در یک سال مانده تا انتخابات ریاست جمهوری به تلاش های ترامپ برای ممانعت از جنگ انجامیده است؛ اما برای هرگونه امیدی به موفقیت به تغییرات اساسی در سیاست ترامپ نیاز است و برخی نشانه ها از شروع این تغییرات حکایت دارند. البته ایران هم شرو به تغییر رویه خود کرده، اما مسیری را در پیش گرفته که هرگونه روند بهبودی را دشوارتر می سازد.
یک دلیل عمده که دیپلمات های ایرانی در مسائل مربوط به برجام حاضر به عقب نشینی نیستند، این است که می دانند طرف حق هستند. این ایالات متحده بود که از عمل به تعهدات خود خودداری کرد و نه ایران. ایران پس از یک سال صبوری به طور تدریجی از برخی از محدودیت های غنی سازی عقب نشینی کرده که از نظر فنی نقض توافق به شمار نمی روند چراکه با توجه به لحن برجام، اگر طرفین توافق به تعهدات خود عمل نکنند، ایران نیز مجبور به حفظ تعهداتش نیست. ایرانی ها نیز همانند هر کشور دیگری در شرایط مشابه، از موافقت با امتیازات بیشتر برای دستیابی به همان تسهیل تحریم هایی که پیشتر با برجام به دست آورده بودند، مخالفت کرده اند.
برجام پس از سال ها مذاکره به دست آمد. مذاکره کنندگان با علم بر اینکه دیگر نمی توانند چیز بیشتری برای طرف خود به دست آورند، به کشورهایشان بازگشتند. این توافق نشان دهنده محدودیت های منافع مشروع و قابل دستیابی طرفین است. برجام اکنون به عنوان چیزی عمل می کند که توماس شلینگ، تئوریسین مذاکره، آن را نقطه کانونی، نقطه ای مهم در فضای مذاکره که در نبود دیگر نقاط برای توافق بهترین نقطه به شمار می رود، خوانده است. اگر تا سال آینده توافق دیگری بر سر برنامه هسته ای ایران و تحریم های مرتبط با آن حاصل شود، به برجام شباهت زیادی خواهد داشت. همانند برخی از دیگر توافق های تجاری که دولت ترامپ بر سر آنها مذاکره کرد، برجام دوم هم تنها با اندکی بازنگری های کوچک در نمونه اولی توافق شکل خواهد گرفت. البته برای ترامپ همان تفاوت های اندک هم برای اینکه ادعا کند توافق جدید «توافق بهتری» است، کافی است. اما اگر ایالات متحده حقیقتا خواسته های بیشتری از ایران داشته باشد، باید با خواسته های بیشتری از سوی ایران موافقت کند.
بندهای مربوط به غروب برجام که تعیین کننده تاریخ انقضای برخی از محدودیت ها بر برنامه ی هسته ای ایران هستند، یکی از موارد احتمالی برای بازنگری های جزئی در یک توافق جدید به شمار می روند. با توجه به اینکه مخالفان برجام در ایالات متحده از این بندها بسیار انتقاد کرده اند، تغییرات جزئی در آنها می تواند به دولت ترامپ در ادعای دستیابی به «توافقی بهتر» کمک کند. اما در هر گونه توافق بعدی، تقاضای ایران احتمالا درخواست تضمین های بیشتر در ارتباط مزایای اقتصادی تسهیل تحریم ها خواهد بود.
با این حال، هرگونه تلاش برای در نظر گرفتن موارد غیر هسته ای و خارج از تحریم ها، با مساله نبود تعریف مشخص از خواسته ها مواجه خواهد شد. برای نمونه، ایالات متحده از ایران می خواهد از رفتارهای «بدخواهانه، شرارت آمیز و بی ثبات کننده» خودداری کند، اما این شعارها تا زمانی که خواسته هایی ملموس و تعریف پذیر تبدیل نشوند، نمی توانند به صورت یک توافقنامه بین المللی درآیند. در حال حاضر هرگونه تلاشی برای تعریف خواسته ها، خیلی زود به تایید ضمنی این واقعیت تبدیل خواهد شد که منافع ایران در خاورمیانه با ایالات متحده در یک جهت قرار دارد و از نمونه آنها نیز می توان به جنگ علیه خشونت سنی های افراطی در عراق اشاره کرد. تلاش برای اعمال محدودیت بر برنامه موشک های بالستیک ایران هم بی فایده است، چرا که ایران در منطقه ای خصمانه، این موشک ها را یک عامل بازدارنده مهم در برابر دشمنان و رقبای خود می داند.
دونالد ترامپ و دولت کنونی ایران (حسن روحانی) هر دو خواستار یک توافق زودهنگام هستند. شاید نتوانند چنین توافقی به دست آورند و شاید با یک سری تحولات غیرمنتظره مواجه باشند. شاید ترامپ نتواند راهی معقول برای عقب نشینی از جنگ سیاسی که آغاز کرده بیابد یا شاید یک درگیری تصادفی در خلیج فارس راه را به کل روی دیپلماسی ببندد. شاید هم برخی همچون اسرائیل در مسیر یک توافق احتمالی سنگ بیندازند. اگر تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری 2020 ایالات متحده توافقی حاصل نشود، چشم انداز آن برای پس از انتخابات چه در صورت روی کار آمدن رئیس جمهوری دموکرات و چه در صورت پیروزی ترامپ برای دور دوم، بهبود خواهد یافت. برای تحقق چنین مساله ای، بازگشت به برجام یا اقدامی شبیه به آن از سوی ایالات متحده می تواند راه خوبی برای اعتمادسازی و ایجاد ارتباط باشد. اما چنین پیشرفتی مستلزم آن است که سیاستگذاران آمریکایی درک کنند جمهوری اسلامی پابرجاست و همچنان بازیگری مهم در منطقه به شمار می رود. اما حتی پس از توافق و بهبود شرایط هم تاثیرات منفی سیاست گذاری های دولت ترامپ برای مدت زمانی طولانی قابل مشاهده خواهد بود.
منبع: نشنال اینترست / تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیدگاه تان را بنویسید