استعفای موسوی لاری مسبوق به سابقه و به دلایلی شخصی از جمله بیماری است!

آفتاب یزد : طبیعی است «استعفای نایب رییس و شخصیت موثر شورای عالی سیاست‌گذاری جبههاصلاح طلبان»، ولوله به پا کند اما از یک سو«ناگهانی» خوانده می شود از سویی دیگر «به دلایل شخصی»!

تیترهای اصولگرایان خبر از یک «فاجعه» می دهد اما چهره های تاثیرگذار و سرشناس جبهه ی اصلاحات عملاً خویشتندارانه با موضوع برخورد کرد ه اند مگر آن بخش از جامعه ی بزرگ اصلاح طلبان که بر سر اختلافاتی که با«عارف» داشته اند،

به گونه ای دو پهلو تیتر و مطلب منتشر کرده اند که هم دل اصلاح طلبان «بلرزد» هم «برق شادی» در چشمان اصولگرایان نمایان شود و اما آن چه برخی بدان پرداخته و بخش مهمی از نامه

استعفای «موسوی لاری» قلمداد کرده اند؛ «توصیه‌های او به تجدید نظر در سازوکارهای تصمیم‌گیری» است که حتی برخی آن را «پس‌لرزه‌های زلزله انتخاباتی در جبهه اصلاحات» و نیز «کم‌رنگ شدن نقش شخصیت‌های حقیقی در تصمیم‌گیری‌های اصلاح‌طلبان» تحلیل کرده اند.

>یک استعفا و این همه حرف و حدیث؟!

علی صوفی در گفت و گو با خبرنگار رونامه آفتاب یزد

می گوید:«شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان، بعد از انتخابات دوم اسفند98 دیگر تشکیل جلسه نداد و هنوز مشخص نشده که مجال برگزاری جلسه در چه زمانی حاصل خواهد شد.»

این چهره اصلاح طلب در ادامه می گوید:« روال در شوراهای اول و دوم این گونه بود که تشکیل جلسات به واسطه ی انتخابات بود و پس از آن با وقفه ای برای انتخابات بعد، آماده می شد اما شورای سوم مبنای جدیدی را بر اساس آئین نامه و تجربیات دو شورای اول و دوم بنا نهاد و آن این که، این شورا کماکان ـ حداقل برای 4 سال ـ به کار خود ادامه دهد. علی رغم تصمیم جدید، بعد از انتخابات دوم اسفند عملاً جلسه ای تشکیل نشده و تا این لحظه، چون جلسه ای تشکیل نشده فلذا تصمیمی نیز اتخاذ نشده است.»

شامگاه جمعه برخی رسانه‌ها و کانال‌های خبری، متن استعفای حجت الاسلام «سید عبدالواحد موسوی لاری» از شورای عالی سیاست‌گذاری جبهه اصلاح طلبان (شعسا) را منتشر کردند. موسوی لاری در این استعفانامه که آن را به «محمدرضا عارف» رییس شورا تقدیم کرده، دلیل اقدام خود را شرایط خاص جسمی دانسته و با اشاره به روزها و سال آخر مجلس دهم و دولت دوازدهم تاکید کرده است: «در چنین شرایطی نباید از بازنگری در ساختار و سازوکار نهادهای اجماعی اصلاح‌طلبان در عرصه‌های گوناگون غفلت نمود. هر چند که این استعفا با شرایط جسمی حقیر مرتبط بوده و از ماه‌های پیش هم با شما در میان گذاشته بودم، اما گمانم این است که این استعفا می‌تواند آغازی بر تغییر ساختار و سازوکارهای نهادهای اجماعی و پررنگ شدن نقش احزاب و تشکل‌ها باشد.»

شهیندخت مولاوردی عضو و دبیر شعسا درباره استعفای موسوی لاری به خبرنگار ایرنا، گفته است: «با توجه به شرایط موجود شورا هنوز در این زمینه جلسه ای برگزار نکرده و تا برگزار شدن چنین جلسه‌ای نمی‌توان اظهارنظری کرد. بحث تغییر ساختار، ادامه حیات شورا و نحوه عملکرد آن یا توجه به احزاب و ساختارها بحث‌های کلی هستند که همواره در جلسات شورا مورد بررسی قرار گرفته اما هنوز جلسه ای برگزار نشده و موضوعی هم قطعی نشده است.»

پاسخ «آذرمنصوری» قائم مقام حزب اتحاد ملت و دیگر دبیر شورای عالی سیاست‌گذاری هم به پرسش خبرنگار ایرنا مشابه پاسخ مولاوردی بود و او هم تاکید کرد که هنوز بحثی درباره این استعفا صورت نگرفته و حزب اتحاد ملت هم در این زمینه به

جمع بندی نرسیده است. پاسخ دیگر اعضای شورای عالی درباره آینده این نهاد و دلایل استعفا هم کماکان مشابه دبیران شورا است. البته این فعال اصلاح طلب در توئیتی یادآور می شود:

« فعالیت شورای عالی در سه انتخابات گذشته کاملا اقتضائی، موسمی و انتخاباتی بود.»

علی صوفی نیز مسبوق به سابقه بودن استعفای موسوی لاری به دلایل شخصی از جمله بیماری را تایید کرده می گوید:« بحث استعفاء موضوع جدیدی نیست و پیشتر نیز مطرح شده بود اما این که این استعفا را به اختلافات نسبت داده اند و یا زاویه با شخص محمدرضا عارف نمی تواند درست باشد چون تمامی اعضا در جریان این استعفا بوده اند و اساساً موضوع قابل بحثی

نیست.»

>استعفاء، تیتربازی و دست افشانی اردوی رقیب!

این که استعفای موسوی لاری به دلیل شخصی، مسبوق به سابقه و به خاطر بیماری بوده یک سوی ماجرا است اما همین استعفا، در اردوی رقیب ـ اصولگرایان ـ شور و نشاطی به پا کرده که این شور و نشاط را می توان در تیترها دید!

«بالا گرفتن اختلافات در اردوگاه اصلاحات، عبدالواحد موسوی لاری از نائب رئیسی شورای عالی اصلاح طلبان استعفا کرد که این خبر نشان دهنده بروز اختلافات جدی در این جریان است.» تیتر و توضیحی است که«گروه سیاسی خبرگزاری آنا» انتخاب می کند.

مشرق دیگر سایت وابسته به اصولگرایان، «استعفای موسوی لاری» را بهانه ای قرار داده تا سراغی از مهدی آیتی عضو سابق حزب اعتماد ملی و فعال سیاسی اصلاح‌طلب گرفته و از قول او بنویسد:« فعالیت شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان از اساس غیرقانونی است.» آیتی این را نیز افزوده که: «اشتباه بزرگ اصلاح‌طلبان این بود که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات را تعطیل و شورای عالی سیاست‌گذاری راه‌اندازی کردند.»

برخی اصولگرایان این استعفا را این چنین معنا کرده، پرسیده اند:

« شورای عالی سیاست گذاری اصلاحات منحل می‌شود؟» تحلیل آن ها این است که:« جنگ قدرت میان عارف و کارگزاران برای در دست گرفتن سکان هدایت اصلاحات» از نشانه های این استعفا است!

خبرگزاری فارس به این نتیجه رسیده است که:« عارف باید استعفا کند زیرا؛ خروجی شورای عالی ارائه لیست رانتی بوده است!»

خبرگزاری برنا از قول سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاح طلب

می نویسد:«استعفای موسوی لاری به معنای کناره‌گیری مجمع روحانیون مبارز از شورای اصلاح‌طلبان است.» این فعال سیاسی اصلاح طلب این را نیز گفته است که:« در مجموع کارکردهای این شورای عالی یا جبهه هماهنگی گروه‌های اصلاح‌طلب در گذشته، انتخاباتی بوده است و در راهبردهای جاری و هماهنگی مواضع گروه‌ها و رفع اختلافات، کارکرد دائمی نداشتند. هر چند گفته می‌شد که این کارها باید جزو اهداف شورا باشد اما مهمترین اثرگذاری شورا، هماهنگی و رسیدن به یک ائتلاف پیشا انتخاباتی بوده که چه در سال 94 و چه در سال 96، 98 و 4 سال گذشته رخ داد.» آن چه شریعتی می گوید را «علی صوفی» نیز به نوعی تایید کرده است که راهبرد جدید شورای عالی سیاستگذاری

اصلاح طلبان آن است که همچنان و تا انتخابات 1400به راه و کار خود

ادامه دهد ضمن آن که، آخرین تصمیم این چنین بوده که تا انتخابات جدید برگزار نشده، شورای عالی سیاست گذاری

اصلاح طلبان با ترکیب فعلی ادامه ی مسیر دهد اما چون هیچ جلسه ای برگزار نشده و امکان برگزاری جلسه به واسطه ی کرونا وجود نداشته، آن چه گفته می شود گمانه زنی است و اظهار نظرات شخصی و تا جلسه ای تشکیل نشود، راهبرد همانی است که تعیین شده بوده است.»

همشهری در قالب دو سوال ـ «سرنوشت اصلاح‌طلبان

چه می‌شود؟»، «عمر شورا به پایان رسیده است؟»؛ پیامدهای استعفای موسوی‌لاری از شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان را بررسی کرده می نویسد:« شاید بتوان استعفای موسوی‌لاری از شورای سیاست‌گذاری اصلاح طلبان را ناشی از وجود اختلافاتی در این شورا دانست. در این سال‌ها شورای‌عالی سیاست‌گذاری همواره در معرض انتقادهایی بوده است که یکی از پیشگامان انتقاد به این تشکیلات حزب کارگزاران سازندگی بوده است.»

پایگاه خبری تحلیلی «مثلث»؛ «گسست در اصلاحات؛

پس لرزه‌های یک استعفا» را به عنوان تیتر اصلی برگزیده می نویسد:

« استعفای موسوی لاری از شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و افزایش فشارها بر عارف برای گناره‌گیری از ریاست بر این شورا، زمزمه پایان کار این شورا را بیش از پیش به گوش می‌رساند. زمزمه‌هایی که برخی فعالان اصلاح‌طلب با آن به مخالفت برخاسته‌ و برخی بر آتش آن می‌دمند.»

کیهان که از هیچکدام از جبهه ها و جناح های اصلاح طلبی، دل خوشی ندارد با تیتر:« «عملیات غیرممکن» نجات اصلاحات با تعویض اسم‌ها و آدم‌ها» به استقبال استعفای موسوی لاری آمده می نویسد:« موسوی لاری از شورای عالی اصلاح‌طلبان استعفا داد و به‌نظر می‌رسد تغییرات دیگری نیز در راه است که به تبع شکست سنگین در انتخابات مجلس یازدهم رخ داده است اما نجات اصلاحات با تعویض اسم‌ها و آدم‌ها به عملیات غیرممکن شبیه است؛ نجات این جریان سیاسی تنها در گرو مسئولیت‌پذیری و پاسخگو بودن و پرهیز از سیاسی‌کاری است.»

«تیرخلاص»، «شورای تاریخ مصرف گذشته»، «عارف باید استعفا دهد»، «موسوی لاری 6 سال پیش باید استعفا می داد» و... از دیگر تیترهایی است که همگی در سایه ی یک استعفا به وجود آمده است.

علی صوفی ضمن بررسی آنچه بر شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان گذشته است در چهار محور تحلیل و نظرات خود را در گفت و گو با آفتاب یزد ارائه می دهد:

محور نخست: آن دسته از کسانی که از وجود اختلاف در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان سخن می گویند باز می گردد به شورای دوم که عمده ی اختلافات بر سر شورای شهر بود. اختلافاتی که بسیاری از آن یاد می کنند عملاً در شورای سوم وجود نداشت یا اگر هم داشت اندک و مصداقی بود نه محتوایی و راهبردی!

محور دوم: استعفای موسوی لاری امری آشنا به ذهن و مسبوق به سابقه است و تنها به دلیل بیماری بوده است و ریشه ای در مثلاً اختلافات و مغایرت دیدگاه ندارد. هنوز هم جلسه ای تشکیل نشده که این استعفا بررسی شود پس آن چه گفته می شود بیان نظرات گاه حتی شخصی است.

محور سوم: شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان تا پیش از انتخابات مجلس یازدهم صرفاً در کشاکش انتخابات تشکیل

می شد و پس از آن هیچ فعالیتی نداشت اما رویکرد جدید آن است که فعالیت های شورا کماکان ادامه پیدا کند و چون جلسه ای تاکنون و پس از انتخابات برگزار نشده فلذا هیچ تصمیم جدیدی نیز اتخاذ نشده و همه ی آن چه از قبل تصمیم گیری شده تا برگزاری جلسات بعدی به قوت خود باقی است.

محور چهارم: مهمترین قسمت صحبت های صوفی در این بخش بیان شده و آن تصمیمی است که دست بر قضا بر آن اجماع کلی وجود دارد و اگر اندک اختلافی نیز وجود داشته باشد صرفاً مصداقی است یعنی در نام ها است. شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان قویاً تصمیم گرفته بود در انتخابات مجلس یازدهم از غیر اصلاح طلب شناسنامه دار تاثیرگذار حمایت نکند و نکرد. این رویکرد تا انتخابات ریاست جمهوری نیز ادامه خواهد داشت و دیگر حرفی از ائتلاف و حمایت از دیگر گروه ها نظیر آن چه در دو انتخابات ریاست جمهوری 92 و 96 رخ داد، تکرار نخواهد شد.

صوفی اضافه می کند در انتخابات 92 عارف و در انتخابات 96 جهانگیری حضور داشتند اما رویکرد ائتلافی بود اما برای 1400 تصمیم بر آن است که صرفاً با نامزد صد در صد اصلاح طلب پای در عرصه انتخابات گذارده شود و هرگونه ائتلافی نیز مردود شمرده شود.