«مثلثآنلاین» گزارش میدهد؛
پشت پرده حمایت اصلاحطلبان از لاریجانی
اخیرا نشانههایی به دست آمده که حکایت از تمایل بخشی از اصلاحطلبان به نامزدی لاریجانی در انتخابات 1400 دارد.
گروه سیاست مثلثآنلاین: حضور علی لاریجانی در انتخابات جدیتر شده است؛ به نحوی که گفته میشود لاریجانی بعد از ماهها سکوت آرامآرام تحرکات سیاسی خود را آغاز کرده است و گویا او در حال جلب و جذب برخی نیروها برای سازمان بخشی به روابط، ملاقات ها و عمیق تر ساختن لابی های خود است؛ حتی برخی شخصیت های سیاسی نقل می کنند که علی لاریجانی «محمد شیخان» را به عنوان مشاور خود در «امور نمایندگان ادوار مجلس و تشکلها» منصوب کرده و شیخان در یکی از جدیترین تلاشهای خود به دنبال برگزاری برخی جلسات با افراد و چهره های مختلف با علی لاریجانی در تالار خلیج فارس نمایشگاه بینالمللی است.
علاوه بر این گفته میشود که تا اینجای حزب اعتدال و توسعه(حزب نزدیک به حسن روحانی) یکی از مهمترین احزابی است که خواهان حضور در انتخابات است و در کنار آن طیفی از حزب کارگزاران هم تمایل به حمایت از او دارند؛ گزارهای که در گفتوگوهای پراکنده اعضای این حزب میتوان مشاهده کرد؛ برای مثال چندی پیش حسین مرعشی اعلام کرد که ممکن است با اما و اگرهایی از لاریجانی حمایت شود. البته مرعشی در گفتوگوهای دیگری گفته است که کارگزاران خواهان حمایت از نامزد اصلاحطلب است و به نوعی این حزب با پا پس میزند و با دست پیش میکشد.
حالا اما گویا عرصه شفافتر شده است؛ فائزه هاشمی رفسنجانی به تازگی در گفتوگو با روزنامه «شرق» گفته است که در میان حزب کارگزاران غلامحسین کرباسچی فردی است که به جدیت از حمایت از لاریجانی دفاع میکند. او گفته است: «ائتلاف به خودی خود اشتباه نیست، میتواند جاهایی معنا داشته و به صورت یک حرکت تاکتیکی مفید باشد. در بسیاری از کشورها بهخصوص با نظام پارلمانی، ائتلاف در شرایطی که هیچ حزبی اکثریت مطلق را کسب نکرد، شکل میگیرد و یک روش سیاسی جاافتاده است. ائتلاف زمانی میتواند موفق باشد که در تعیین سهم به توافق برسند و این ضمانت وجود داشته باشد که قدرت تقسیم شود. احتمال ائتلاف با آقای لاریجانی را در بین اصلاحطلبان نمیبینم. تا جایی که میدانم فقط آقای کرباسچی از این ایده حمایت میکنند. اینکه در شرایط فعلی یک اصولگرای عاقل و مدیر از یک اصلاحطلب مؤثرتر است، جای بحث دارد. از سال96 به این طرف با پیروزیهای متعدد اصلاحطلبان در انتخاباتهای مجلس، شورای شهر و ریاستجمهوری عمده جریان مدیریت کشور در دست اصلاحطلبان بود ولی در مسیر اصلاحطلبی حرکت نکردند، بیشتر دنبال این بودند که چگونه بعد از پایان این دورهها جایگاهشان را میان اصولگرایان حفظ کنند. اما برخی از اصولگرایان از جمله آقای لاریجانی که رئیس مجلس بود، با شهامت بیشتری با جریان اصلاحات رابطه برقرار کرد، چون اصولگرا بود، نگران موقعیتش نبود. شاید یک اصلاحطلب با چنین شرایطی از یک اصولگرای معتدل بیاثرتر باشد».
با این سخنان میتوان دریافت که بخش مهمی از حزب کارگزاران بر خلاف آنچه در مصوبه تشکیل نهاد اجماعساز آمده است و برخلاف نظر غالب اصلاحطلبان بازهم در پی استمرار سیاست ائتلافی هستند؛ موضوعی که بارها هدایتالله آقایی، از اعضای کارگزاران به آن انتقاد کرده است. برای مثال او در یکی از گفتوگوهایش با مثلثآنلاین گفته بود: «مواضع افراد را نباید پای مواضع تشکیلاتی کارگزاران گذاشت. حزب کارگزاران سازندگی اکنون عضو نهاد اجماعساز اصلاحطلبان و طبیعتا باید به هر تصمیمی که از این نهاد بیرون آید، تکمین کند. حالا گاهی برخی از اعضا مانند آقای مرعشی یا عطریانفر نظر شخصی خود را میدهند که به کارگزاران ربطی ندارد؛ هرچند هر دوی اینها هم گفتهاند در شرایطی خاص احتمال حمایت از لاریجانی وجود دارد... من به عنوان کسی که سالها در حزب کارگزاران کار کردهام میگویم که عقلانیت کارگزاران بیش از آن است که از فردی چون علی لاریجانی یا حتی علی مطهری حمایت کند زیرا آنها گرچه ممکن است افراد محترمی باشند اما ذاتشان اصلاحطلب نیست و تفکراتشان عقبمانده است و این کارگزاران این موضوع را میداند و تردید نکنید اگر به فرض محال کارگزاران از لاریجانی حمایت کند، خودزنی کرده است».
با این اوصاف به نظر میرسد که میتوان دو نتیجه گرفت؛ نخست آنکه رایزنیهایی در میان اصلاحطلبان و نزدیکان دولت برای ایجاد اجماع بر لاریجانی در حال انجام است و دوم آنکه خود لاریجانی هم قصد حضور دارد؛ به نحوی که تحرکات انتخاباتی خود را آغاز کرده است. البته اجماع اصلاحطلبان بر لاریجانی به این راحتیها هم میسر نمیشود زیرا بخش مهمی از اصلاحطلبان که تشکیلدهنده نهاد اجماعساز هستند، بارها اعلام کردهاند که تحت هیچشرایطی نه از لاریجانی بلکه از هیچ نیروی غیراصلاحطلبی حمایت نمیکنند. هرچند به باور برخی این نظر هم یک بازی سیاسی از سوی اصلاحطلبان است و آنها در نهایت به لاریجانی میرسند؛ برای مثال چندی پیش محمدصادق کوشکی در گفتوگویی بیان کرد: «صلاحطلبان در سال92 آقای عارف را مطرح کردند و به وسیله او توانستند بدنه اصلاحات را تحریک به شرکت در انتخابات کنند. در حقیقت عارف وسیلهای بود تا آقای روحانی رأی بیاورد و در نهایت هم دیدیم که او را پیش پای روحانی قربانی کردند. سال96 هم آقای جهانگیری همین کارکرد را داشت و او را با عنوان نامزد پوششی آوردند تا روحانی رأی بیارود. آنها اکنون هم میخواهند ظریف را برای نامزد اصلیشان قربانی کنند. قصدشان این است که ظریف بدنه اجتماعی اصلاحات را تحریک به شرکت در انتخابات کند و در پایان او قربانی نامزد اصلی شود و نامزد اصلی اصلاحطلبان هم علی لاریجانی است... وقتی ظریف تنور انتخابات را گرم کرد، آن وقت اصلاحطلبان با تکنیکهایی مانند تَکرار میکنم یا مشابه آن و اصرار خاتمی بر رأیآوری لاریجانی سعی میکنند رأی مردم را به دست بیاروند. این طرح تکراری اصلاحطلبان است و همین شیوه را در 1400 هم در پیش میگیرند. تا اینجا چنین حربهای روشن است اما باید دید که این شیوه چهقدر مورد قبول بدنه اجتماعی اصلاحطلبان قرار میگیرد».
البته همه اینها در حالی است که نباید از نگاه مردم نسبت به علی لاریجانی غافل شد. به دلیل آنکه لاریجانی یکی از حامیان سرسخت دولت روحانی بوده است، مردم میان او و روحانی تفاوت چندانی قائل نیستند و بعید است که علی لاریجانی بتواند دارای سبد رأی قابل توجهی باشد؛ از سوی دیگر حتی اگر اصلاحطلبان هم بر او اجماع کنند.
دیدگاه تان را بنویسید