«مثلثآنلاین» گزارش میدهد؛ لاریجانی و ظریف ایفاگر چه نقشی برای اصلاحطلبان خواهند بود؟
دو قطبیسازی، حربه اصلاحطلبان در 1400
تیغ دوقطبیسازی اصلاحطلبان اینبار برش سابق را ندارد زیرا مردم با نتیجه مذاکره اصلاحطلبان آشنایی دارند.
گروه سیاست مثلثآنلاین: شیوه تقریبا ثابت اصلاحطلبان در هر انتخابات ایجاد دو قطبیسازی است که خواه با تمسک به این روش در مقاطعی پیروز انتخابات شدهاند و البته در انتخاباتهایی هم این تیغ برش لازم را برای آنها نداشته است. برای مثال آنها در انتخابات سال76 با ایجاد دو قطبی خاتمی-ناطق کوشیدند تا ناطق را نماد تندروی و خاتمی را نماد تحول نشان دهند و حتی از برخی محافل رادیکال اصلاحطلبی چنین القاء میشد که ناطق نماینده حاکمیت و خاتمی نماینده مردم است و در همان زمان هم هیچکس پاسخ نمیداد که مگر هردوی اینها از سازوکار انتخاباتی و نظارتی جمهوری اسلامی ایران پا به میدان رقابت نگذاشتهاند؟ آنها همین شیوه را در انتخابات 84 نیز پیش گرفتند و خاصه در دوره دوم انتخابات با دو قطبی هاشمی-احمدینژاد بر همان شیوه پیش میرفتند که البته در این دوره از انتخابات به دلیل نارضایتی عمومی از وضع موجود و شعارهای متفاوت احمدینژاد، هاشمی و مجموعه اصلاحطلبان ناکام انتخابات شدند. در سال88 اوج دو قطبیسازی اصلاحطلبان مشاهده شد؛ اینبار موسوی در برابر احمدینژاد قرار گرفت و اصلاحطلبان در بالاترین حد ممکن به سیاستهای دولت نهم حمله کردند. مناظرههای رودرروی انتخاباتی هم مزیر بر علت شد تا بر این فضای دوقطبی دامن بزند. اصلاحطلبان در انتخابات دهم ریاستجمهوری حتی پس از انتخابات هم دست از این دوقطبی بر نداشتند که نتیجهاش اتفاقاتی بود که در خیابانها رخ داد. آنها در سال92 بازهم شیوه دوقطبیسازی را اینبار نه با یک نامزد اصلاحطلب بلکه با حسن روحانی پیش گرفتند؛ البته آنها در انتخابات آن سال محتوای دو قطبی موجود را از فضای سیاسی داخلی و بحثهایی مانند آزادی و توسعه سیاسی به سمت موضوع سیاست خارجی با محوریت مذاکره با غرب پیش بردند و مجموعه اصولگرایان نماد مقابله با دنیا شدند و اصلاحطلبان به خیرخواهانی تبدیل شدند که میخواستند با مذاکره به قول حجاریان وضعیت را به سمت نرمالسازی ببرند! اینبار حربه آنها جواب داد و حسن روحانی رأی آورد. دولت یازدهم همه تلاش خود را به کار گرفت تا با غربیها به نتیجه برسد که ماحصلش برجام شد. اصلاحطلبان با تکیه بر برجام بازهم در انتخابات96 روحانی را روی کار آورند اما چندی بعد از انتخابات آن سال بود که شکست برجام با خروج یکجانبه آمریکا از برجام و پیروی اروپاییها از این کشور در عدم اجرای تعهداتشان بر همگان روشن شد. برجام شکست خورد تا اصلاحطلبان دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشند.
تصور آن بود که با شکست برجام اصلاحطلبان دیگر دستِکم به سمت ایجاد دوقطبیسازی با محتوای مذاکره-مقابله یا جنگ و صلح نروند اما نشانههای اخیر حکایت از آن دارد که آنها برای بار دیگر قصد دارند در انتخابات ریاستجمهوری 1400 بر همین موضوع تأکید کنند و اینبار اصلاحطلبان را موافع احیای برجام و اصولگرایان را خواهان مقابله معرفی کنند. این دو قطبیسازی کاذب در شرایطی انجام میشود که به باور تمام نیروهای اصولگرا اصل مذاکره مردود نیست بلکه باید مذاکرهای با جامعه جهانی صورت گیرد که از سر عزت و قدرت باشد تا بتوان در پی آن نتیجه متقنی به دست آورد؛ در صورتی که مذاکره با نگاه اصلاحطلبی، به نتیجهرسیدن تحت هر شرایطی ولو با دادن امتیازات افسارگسیخته به غربیهاست. البته همه اینها درحالی است که به نظر میرسد تیغ دوقطبیسازی اصلاحطلبان اینبار برش سابق را ندارد زیرا مردم از یک سو عملکرد نامناسب دولت مورد حمایت اصلاحطلبان در حوزه اقتصادی را دیدهاند و نتایج زیانبارش را تحمل کردهاند و از سوی دیگر نسبت به پیامدهای مذاکره از جنس اصلاحطلبان به خوبی آشنایی دارند اما به هر حال واضح است که اصلاحطلبان در این دوره از انتخابات هم با شیوه دوقطبیسازی وارد میدان میشود و شاید برای تحقق این خواسته از نیروهایی مانند محمدجواد ظریف یا علی لاریجانی یا حتی هردوی ایشان استفاده کنند.
دیدگاه تان را بنویسید