«مثلثآنلاین» گزارش میدهد؛ پشتپرده انتقادهای دیرهنگام اصلاحطلبان به دولت
آقای خاتمی چرا هشت سال پیش سخن نگفتی؟
مردم فراموش نمیکنند که اصلاحطلبان روحانی را مرغوبترین جنسی که میشود به مردم عرضه کرد، معرفی میکردند.
گروه سیاست مثلثآنلاین: اخیرا صادق خرازی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان، گفته است که خاتمی از همان روزهای نخست که روحانی روی کار آمد، نسبت به رفتار او نگرانیهایی داشت. این سخن درحالی است که اصلاحطلبان در سال92 و 96 در دو مقطع با تمام قوا از روحانی حمایت کردند تا حدی که «تَکرار میکنمِ» خاتمی به همه نشان داد که تمام اصلاحطلبان از صدر تا ذیل چک سفید امضای خود را در دستان حسن روحانی گذاشتهاند. در حقیقت این سخن که خاتمی نسبت به رفتارهای روحانی نگران بود در حالی بیان میشود که چندماهی تا پایان عمر دولت دوم روحانی باقی نمانده است و مشخص نیست اگر اصلاحطلبان نسبت به عملکرد روحانی انتقاد داشتند، چرا هشت سال پیش یا دستِکم در خلال عمر دولت انتقادهای خود را مطرح نکردند؟ روزگاری سعید حجاریان، به عنوان تئوریسین جریان اصلاحات میگفت که ما یعنی اصلاحطلبان حاضریم دندانه کلید روحانی باشیم. این سخن به روشنی به معنای آن است که اصلاحطلبان میخواستند به هر شکل ممکن در خدمت دولت روحانی باشند و به نوعی بازوی اجتماعی و البته سیاسی او را ایفا کنند اما همان سعید حجاریان حالا که دولت روحانی در همه ابعاد ناکارآمد و شکستخورده است، در توئیتی مینویسد: «دندانه کلیدشدن، یعنی کلید از خودمان نبوده است. لازمه کلیدداری دولت و مسئولیتپذیری سیاسی لغو نظارت استصوابی و پایان سیاستورزی نیابتی است». این لفاظی و سفسطه حجاریان یک پیام روشن را در درون خود دارد که میتوان با بهرهگیری از آن متوجه شد که پشت پرده سیاست اخیر اصلاحطلبان در پی دوری از دولت چیست. حجاریان رسما میگوید که مسئولیت عملکرد دولت با ما نیست زیرا کلید(بخوانید روحانی) از ما(اصلاحطلبان) نبوده است. عجیبتر آنکه او باز هم مسئولیت را برعهده شورای نگهبان میاندازد و مشخص نمیکند که ناکارآمدی دولتی که با حمایت اصلاحطلبان روی کار آمد، چه ارتباطی به نظارت استصوابی دارد؟ از قضا نگاه موسع شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها باعث شد که اصلاحطلبان در سال92 هم نامزدی کاملا اصلاحطلب به نام محمدرضا عارف داشته باشند و هم نامزدی اجارهای به نام حسن روحانی. در واقع اگر به گفته حجاریان شورای نگهبان و نظارت استصوابی مانع پیشروی اصلاحطلبان بود، آنها از اساس نمیتوانستند از حسن روحانی حمایت کنند. از سوی دیگر او سیاست نامزد نیابتی را تقبیح میکند و به هیچوجه خود را مخاطب قرار نمیدهد که این شیوه سیاستورزی نتیجه تصمیمی است که سران اصلاحات در سال92 گرفتند و اگر قرار باشد کسی پاسخگوی شکست این سیاست باشد، بیتردید فقط اصلاحطلباناند.
اما هدف ثانویه چنین مغالطههایی چیست؟ اصلاحطلبان خاصه بعد از اعتراضات دیماه96 و پس از آن آبان98 سعی کردند حساب خود را از دولت مورد حمایتشان جدا کنند. آنها که فهمیده بودند سیاستهای دولت در تمام شئون از سیاست خارجه و مشخصا برجام تا اقتصاد داخلی با شکست مطلق مواجه شده است، سعی کردند برای احیای آبروی از دسترفته خود به جامعه چنین القاء کنند که روحانی اصلاحطلب نبود؛ شاهد مثال آن گزارشی است که اخیرا روزنامه «شرق» منشتر کرد با این عنوان که «چرا روحانی هیچگاه اصلاحطلب نشد؟» یا همین امروز که مصاحبهای با عبدالله ناصری منتشر کرده و در این مصاحبه چنین ادعایی مطرح شده که روحانی به تذکرات برجامی اصلاحطلبان توجه نکرد. اصلاحطلبان با چنین مطالبی میکوشند اولا چهره روحانی را خراب کنند و ثانیا در پی سیاست اول، خود را در مقام اپوزیسیون دولت نشان دهند. برای اثبات این موضوع کافی است به مصاحبههای اخیر صادق خرازی توجه کنیم؛ او در چندوقت اخیر با تندترین ادبیات در گفتوگوهای مختلف به دولت حمله میکند تا حدی که اخیرا مدعی شده خاتمی از همان روزهای ابتدای کار روحانی، نسبت به رفتار او نگرانی داشت. حتما این ادعا از سوی مردم قابل پذیرش نیست زیرا اگر خاتمی منتقد دولت بود، چرا زمانی این سخن رسانهای میشود که دیگر دولت در آستانه پایان کارش قرار دارد و اصلاحطلبان هر امتیازی که میتوانستند گرفتهاند و دیگر نیازی به روحانی نمیبینند؟ حتما مردم فراموش نمیکنند که همین اصلاحطلبان روحانی را مرغوبترین جنسی که میشد به مردم عرضه کرد معرفی میکردند؛ برای مثال محمدعطریانفر، از اعضای ارشد حزب کارگزاران سازندگی، چندسال پیش گفته بود: «آقای روحانی اگرچه در ساختار تشکیلاتی اصلاحطلب نبود، اما رویکردش اصلاح طلبانه بود. آقای روحانی به لحاظ عملکرد در دولت اول اگر بالاتر از آقای خاتمی عمل نکرده باشد، پایین تر هم نیست. پس اگر آقای خاتمی فاخرترین شخصیتی است که اصلاح طلبان به عرصه آوردند و پیروز شدند، روحانی هم از این جنس است. ما همیشه اتفاقا جنس مرغوب به مردم ارائه دادیم و هنوز هم در سطح کلان از اقداماتی که از سال۹۲ تاکنون صورت گرفته است، دفاع می کنیم».
حالا اصلاحطلبان در آستانه انتخابات ریاستجمهوری1400 حربه فرار از مسئولیتپذیری را در پیش گرفتهاند به این امید که بازهم بتوانند در شعبدهای دیگر خود را مخالف وضع موجود نشان دهند و با ایجاد یک دوقطبی کاذب پیروز انتخابات شوند که البته بعید است زیرا مردم هشتسال ماحصل تصمیم اصلاحطلبان را دیدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید