جهانگیری چه بخواهد و چه نخواهد نماینده تمام‌عیار دولت ناکارآمد روحانی است.

فرافکنی‌ به سبک جهانگیری
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست مثلث‌آنلاین: اسحاق جهانگیری شب گذشته در کلاب‌هاوس حضور یافت و به ارائه دیدگاه‌های خود پرداخت و تعدادی از سؤالات حاضران پاسخ داد اما همان‌طور که انتظار می‌رفت، معاون اول رئیس‌جمهور هیچ نکته خاصی بیان نکرد و مانند رویکرد سابق خود و البته مواضع کلی دولت، صرفا به رفع مسئولیت پرداخت و همه‌چیز را بر گردن تحریم‌ها انداخت. او در بخشی از سخنانش گفت: «ما در دور دوم دولت با پدیده وحشتناک ترامپ مواجه شدیم. تحریم‌های سنگین ، درآمد 118 میلیاردی کشور را به درآمد پنج میلیارد دلاری تبدیل کرد. هیچ پدری هنگامی که درآمدش از 100 به 5 برسد نمی‌تواند خانواده را اداره کند. همین که چارچوب‌های اقتصادی باقی ماند برای ما موفقیت است».

او همچنین مسئولیت ارز 4200 تومانی که به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصادی لطمه بزرگی بر اقتصاد کشور وارد کرد را از دوش خود وانهاد و بر گردن سران قوا انداخت: « برای چند ماه قرار بود ارز 4200 باقی بماند. در مرداد ماه که رئیس جدید بانک مرکزی آمد، جلسه سران سه قوه تشکیل شد. در آن جلسه بحث سیاست‌های ارزی بررسی شد؛ باید تصمیم جدی گرفته می‌شد. آنجا براساس اصرار برخی از سران قوای سه‌گانه، تصمیم بر این شد که ارز 4200 بماند. اینکه گفته شد ارز جهانگیری، باید بگویم وقتی آن شب تصمیم‌گیری شد، اعضای آن جلسه که شامل تیم اقتصادی دولت و غیردولت بود، پایان تصمیم‌گیری اعضای دولت و برخی از مشاورین رسانه‌ای آقای رئیس‌جمهور، پیشنهاد کردند برای اینکه تحت عنوان تصمیم دولت در جامعه جا بیفتد، جهانگیری آن را اعلام کند اما من مخالف بودم. این ارز 4200 مصوبه جلسه سران سه قوه است؛ این‌که آقایان در موردش اظهار نظر نکردند بعداً به خودشان بر‌می‌گردد».

علاوه بر این جهانگیری به نوعی منت پذیرفتن معاون اولی دولت را بر سر مردم گذاشت و گفت: « در دولت یازدهم با پیشنهاد مرحوم حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی وارد صحنه شدیم و مردم را تشویق به حضور در انتخابات و رای دادن کردیم. وفای به عهد این بود که وقتی مردم را دعوت به حضور می کنیم باید به قول خود پایبند می ماندیم تا وعده هایی که مردم به دنبالش بودند تحقق پیدا کند. در ابتدای کار و تشکیل کابینه به طور جدی با دکتر روحانی صحبت کردم تا معاون اول دیگری معرفی کنند و من در جای دیگری انجام وظیفه نمایم اما ایشان تشخیص دادند که حضور من در دولت لازم است. من نیز که معتقد به مردم و کشور هستم قبول کردم».

سخنان اسحاق جهانگیری که یک‌سره حکایت از فرافکنی گسترده او دارد، در حالی بیان می‌شود که همین حالا مردم درگیر مهم‌ترین مشکلات اقتصادی هستند و شاید در تاریخ 42ساله انقلاب اسلامی در هیچ دولتی این میزان از فشار بر مردم تحمیل نشده بود. جهانگیری به عنوان نفر دوم کشور که تمام اختیارات را در دست داشت، طوری با مردم سخن می‌گوید که گویی او یک ناظر خارج از دولت بوده است و این درحالی است که مردم فراموش نمی‌کنند او چه‌طور در انتخابات سال96 به عنوان نامزد پوششی روحانی با بادی در گلو از دولت دفاع می‌کرد و عملا به بلندگوی تبلیغاتی روحانی تبدیل شده بود.

از طرفی اسحاق جهانگیری در حالی خود را از پیامدهای زیان‌بار ارز 4200تومانی کنار می‌کشد که تعیین این نرخ به پیشنهاد او بوده است و خود او تا کنون که به اواخر دولت نزدیک می‌شویم هیچگاه خلاف این موضوع را نگفته بود. از سوی دیگر اگر واقعا تعیین این نرخ بر ارز کار او نبوده است، چرا در تمام این‌سال‌ها سکوت کرده بود؟ و آیا این نیست که حالا و در آستانه پایان عمر دولت جهانگیری از تمام مسئولیت‌ها از جمله این خسارت آشکار شانه خالی می‌کند؟

او همچنین می‌خواهد در عین حال از خود قهرمان هم بسازد و همان‌طور که اشاره شد می‌گوید قصد پذیرش مسئولیت نداشتم و به اصرار این مسئولیت را پذیرفتم و این در حالی است که با هیچ منطقی حساب او از دولت جدا نیست.

افزون بر اینها جهانگیری در حال حاضر به عنوان یکی از نامزدهای جبهه اصلاحات هم مطرح است و برخی از اصلاح‌طلبان اقداماتی را پی گرفته‌اند تا بر او اجماع صورت گیرد؛ در حالی که به نظر می‌رسد اولا مردم هیچ اقبالی به او نشان دهند زیرا او چه بخواهد و چه نخواهد نماینده تمام‌عیار دولت ناکارآمد روحانی است و ثانیا باتوجه به اقبال پایین اجتماعی در نهایت اجماع بر او در جبهه اصلاحات بسیار سخت باشد. به هر حال اسحاق جهانگیری باید بداند که در پی عملکرد ضعیفش در دولت و استمرار حضورش در دولتی که هیچ‌یک از منافع ملی را لحاظ نکرد، اکنون به مهره‌ای سوخته چه در بین مردم و چه در میان سیاسی‌ها تبدیل شده است.