«مثلثآنلاین» گزارش میدهد؛ چرا نفع اصلاحطلبان در عدم مشارکت در انتخابات است؟
پشت پرده استراتژی کاسبان تحریم انتخابات
اصلاحطلبان میخواهند با عدم مشارکت در انتخابات شکست بزرگ خود را پشت بهانههایی مانند رصلاحیتها پنهان کنند.

گروه سیاست مثلثآنلاین: اصلاحطلبان در شرایط کنونی دو راه در پیش رو دارند یا حمایت از مهرعلیزاده و همتی یا تحریم انتخابات. آنطور که جبهه اصلاحات ایران اعلام کرده است، اصلاحطلبان در این دوره از انتخابات نامزدی نخواهند داشت؛ به این معنا که از مهرعلیزاده یا همتی حمایت نمیکنند اما برخی بر این باورند که اصلاحطلبان به این راحتی صحنه انتخابات را ترک نمیکنند و هیچ بعید نیست که در روزهای آینده به طور رسمی از یکی از نامزدهای مذکور حمایت کنند؛ چنانکه تا اینجای کار هم حزب کارگزاران سازندگی و ندای ایرانیان از عبدالناصر همتی حمایت کردهاند.
اما شاید این نظر یعنی حمایت علنی و همهجانبه اصلاحطلبان از همتی یا مهرعلیزاده با واقعیات موجود سیاسی منطبق نباشد زیرا مشکل اصلاحطلبان برخلاف ادعاهایشان نداشتن نامزد مناسب نیست، مشکل اصلی آنها ریزش شدید سرمایه اجتماعیشان است به نحوی که بر اساس نظرسنجیهای متعدد در صورتی که حتی ظریف هم نامزد آنها میشد، احتمال رأیآوریاش با حمایت جبهه اصلاحات بسیار کم بود. در واقع اتفاقا اگر نیروهای به زعم خودشان شاخص اصلاحات تأیید صلاحیت میشدند مشکل اصلاحطلبان دو چندان میشد زیرا در آن صورت شکستشان مانند همین حالا حتمی بود و دیگر بهانهای هم در انتخابات نداشتند.
اصلاحطلبان شرایط کنونی را بسیار ایدهآل میدانند زیرا تا حدی توانستهاند شکستی بزرگ را پشت بهانههایی مانند ردصلاحیتها پنهان کنند و به مردم چنین القاء کنند که اصلاحات مظلوم واقع شد. سیاست اصلاحطلبان رسیدن به پاستور نیست به دلیل آنکه میدانند چنین امری با توجه به نارضایتی گسترده مردم از عملکردشان در هشت سال اخیر عملا غیرممکن است؛ بنابراین آنها همهجانبه میکوشند که از پاسخگویی فرار کنند و چه شرایطی بهتر از حالا که بگویند نامزد اصلیمان یعنی جهانگیری ردصلاحیت شد و دیگر نامزدی در انتخابات نداریم وگرنه حمایت از مهرعلیزاده یا همتی که اتفاقا از دو جنس مختلف اصلاحطلبی هستند به نحوی که یکی نزدیک به طیفهای رادیکال و دیگری نیروی کارگزاران و نزدیکان هاشمی رفسنجانی کاملا منطقی بود و اصلاحطلبان در شرایطی که سرمایه اجتماعی گستردهای در اختیار داشتند حتما از یکی از اینها حمایت میکردند؛ چنانکه در سال76 هم اصلا بنا نبود اصلاحطلبان پشت سید محمد خاتمی بایستند و وقتی از میرحسین موسوی دعوت به نامزدی در انتخابات کردند و او این پیشنهاد را نپذیرفت ناچار خاتمی را روانه میدان کردند اما به دلیل آنکه در آن روزگار نیروهای چپ تصور میکردند سرمایه اجتماعی لازم را دارند برای خاتمی ظرفیتسازی کردند؛ کاری که امروز از انجامش عاجزند وگرنه حتما میکردند.
از سوی دیگر سید محمد خاتمی هم میداند که دیگر نفوذ کلام سابق را در جامعه ندارد و اگر احیانا «تَکرار» کند، اندک آبروی سیاسیاش در بین هم جناحیهایش هم از بین میرود؛ پس بیخطرترین راه یعنی سکوت و کنارهگیری کنشگری انتخاباتی را در پیش گرفته است. با این اوصاف احتمال حضور رسمی اصلاحطلبان در انتخابات بسیار پایین است اما شاید آنها به طور غیررسمی از نامزدی مانند همتی حمایت کنند تا به فرض محال اگر یک درصد احتمال پیروزیاش وجود داشت، بتوانند مانند هشتسال گذشته در دولت سهمی برای خود بگیرند.
دیدگاه تان را بنویسید