«مثلثآنلاین» گزارش میدهد؛
ضرورتهای دیپلماسی دولت رئیسی در مواجهه با آمریکا
تجربه تاریخی نشان داده است که آمریکاییها همواره سیاست دوگانه چماق و هویج را پیش گرفتهاند.
گروه سیاست مثلثآنلاین: یکی از مهمترین نقدها به دستگاه دیپلماسی دولت حسن روحانی، اعتماد بیش از اندازه آن دولت به غربیها و خاصه آمریکا بود؛ موضوعی که در بیانات رهبر انقلاب هم به دفعات آمده است که غربیها و به خصوص آمریکا قابل اعتماد نیستند اما دولت در تمام سالهای 92 تا 1400 خلاف این سخن آشکار عمل کرد. پیامد اعتماد بیحدوحصر روحانی و دولتش به آمریکا غفلت از ظرفیتهای داخلی بود تا حدی که روزگاری روحانی میگفت آب خوردن مردم ایران هم در گرو مذاکرات است. حالا دولت روحانی به پایان راه خود رسیده است و دولت سید ابراهیم رئیسی تا چند روز آینده کار خود را آغاز میکند تا بتواند نظمی عقلانی و منطقی در حوزه سیاست خارجی ایران به وجود آورد اما چه اولویتهایی باید در دستور کار رئیسی باشد؟
رئیسی پیش از انتخابات در پایگاه اطلاعرسانیاش موضعش درباره برجام را اینگونه معرفی کرد: «ما مثل قاطبه مردم ایران با این نحوه مذاکره بدون نتیجه که نتوانست منافع ملی ایران و رفع مشکلات و دغدغه های مردم را محقق کند، موافق نبوده ایم اما تداوم این معامله را تنها در گرو التزام و تعهد عملی، مسؤولانه و برابر همه طرف های مذاکره کننده برجام می دانیم. اقدامات غیرقانونی بویژه از جانب آمریکا در وضع تحریم های مازاد و نامربوط تا این مرحله پایبندی طرف پیشنهاد دهنده مذاکرات را مخدوش نموده و انگیزه ها و مقاصد بدخواهانه آنها را برای مردم آشکار کرده است. آنها نه تنها خواهان به رسمیت شناختن حقوق فناوری و اقتصادی ایران نبوده اند، بلکه اکنون روشن شده که هدفشان از مذاکرات هسته ای فقط خلع ید از ایران و تحمیل خواسته های مازاد و نامشروع بر مردم ما بوده است. در صورت اعتماد مردم در انتخابات به ما، در دفاع از حقوق ملت ایران قویاً این «نقض عهدها» را که خلاف متن و روح توافق و معاهدات بین المللی است پیگیری می کنیم و هیچگونه تعهدی را نیز در قبال سایر توافقات مکتوب و غیرمکتوب پنهان و فرابرجامی دولت یازدهم نخواهیم پذیرفت. اجرای درست برجام و واکنش متناسب به زیاده خواهی های هر طرف خارجی دستور کار ماست؛ لذا 1-ما برجام را به مسیر اصلی آن بازخواهیم گرداند. 2-اجازه نمی دهیم برجام به ابزار زیاده خواهی و باج گیری از ملت ایران تبدیل شود. 3- اجرای برجام را به نحوی مدیریت می کنیم که انجام تعهداتمان با گرفتن حق مان برابری کند و متوازن شود. 4-بر هر طرف یا طرف هایی که برجام را نقض کند، هزینه های مازاد تحمیل می کنیم. 5-به دشمنان مردم ایران و کشور اجازه نمی دهیم که همزمان هم مسیر تعامل و هم مسیر فشار را پیش ببرند. 6-سیاست تعامل و فشاری که مردم تاکنون شاهد آن بوده اند یک بازی «برد-باخت» برای ملت ما رقم زده است؛ ما این مسیر را به نفع مردممان باز می گردانیم. 7-نحوه اجرا و پیشبرد برجام، تحمیل شدنی و حقوق مردم ایران، خوردنی نیست. 8-دوران واگذاری امتیازات یکجانبه از جیب مردم ایران به بیگانه برای حفظ بقای سیاسی دیری نمی پاید و خیلی زود به پایان خط می رسد؛ چرا که این مسیر با ماهیت ظلم ستیز انقلاب اسلامی و روح عزت خواه ملت ایران در تعارض است».
رئیسی البته در نخستین نشست مطبوعاتیاش هم اشاره کرد که مذاکرات بعد از این از سر اقتدار خواهد بود. با این اوصاف به نظر میرسد سیاست خارجی دولت رئیسی متفاوت از آنچیزی باشد که در دولت روحانی شاهد بودیم؛ خاصه آنکه رئیسی برخلاف روحانی میخواهد سیاست فشار و تعامل را باهم پیش ببرد تا دیگر شرایطی به وجود نیاید که غربیها هر خواستهای که در نظر دارند را بر ایران تحمیل کنند. از سوی دیگر ضرورت دارد که ایران هیچ امتیاز دیگری به غربیها ندهد و به نوعی به نتیجه رسیدن مذاکرات اصل و محور نباشد که برای تحقق این هدف هر امتیازی داده شود زیرا به گفته بسیاری از کارشناسان، امروز آمریکا بیش از هر کشوری تمایل دارد که با ایران به نتیجه مشترک برسد زیرا از یک سو برنامه هستهای ایران برایش بسیار مهم است و از سوی دیگر نمیخواهد ایران به طور کامل از دست دهد زیرا ایران علاوه بر آنکه در کشورهای همسایه تأثیر مهمی دارد، میتواند در همکاری با کشورهای مهم آسیایی مانند چین و روسیه، آمریکا را در منطقه خاورمیانه به حاشیه براند.
دیگر آنکه سید ابراهیم رئیسی باید بکوشد که انتهای توفیق دستگاه دیپلماسیاش به سرانجام رساندن برجام نباشد و در کنار آن از ظرفیتهای منطقهای و دیپلماسی اقتصادی هم غافل نشود. علاوه بر همه اینها در طول مسیر از تهدیدها و ارعابهای آمریکاییها دچار هراس نشود زیرا تجربه تاریخی نشان داده است که آنها همواره سیاست دوگانه چماق و هویج را پیش گرفتهاند؛ به نوعی که خود را خواهان مذاکره نشان میدهند اما مذاکرهای زیر سایه تهدید.
به هر روی دولت رئیسی مسیر سختی را در پیش دارد و حتما برای ساماندهی به اوضاع سیاستخارجی اولا باید نظم تئوریک دقیقی وجود داشته باشد؛ به این معنا که بدانند چه کار میخواهند بکنند و ثانیا در مقام اجرا هم منافع واقعی ملت ایران پیگیری شود.
دیدگاه تان را بنویسید