احمدینژاد به واسطه اغتشاشهای اخیر مورد انتقاد جناحهای سیاسی قرار گرفته است
ساختارشکنی
احمدینژاد طی چند ماه اخیر با اظهارات تند و تیز و بیپایه و اساسش در مورد برخی مسئولان زمینههای برخی شکافهای اجتماعی را پدید آورده بود. از نشانههای پدید آمده در حوادث اخیر به نظر میرسد که خط نفاق به روشنی از جریان انقلابی جدا شده است. اکنون سوال مهم این است که سرنوشت محمود احمدینژاد از این پس چگونه خواهد بود؟
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به ادعای برخی مسئولان استان خراسان رضوی مبنی بر دخالت جریان منسوب به یکی از مسئولان سابق در آغاز این تجمع و اعتراض در مشهد و برخی مناطق دیگر که در ادامه ازدست رها شد و به اغتشاش و فتنه رسید، گفت: «این موضوع با فراخوان یکی از سایتهایی صورت گرفت که وابسته به شخصی است که این روزها زبان به مخالفتخوانی نسبت به اصل و ارزشهای نظام گشوده است.» سرلشکر جعفری تاکید کرد: «نیروهای امنیتی درحال بررسی این مساله هستند و اگر به دخالت این مسئول سابق برسند، قطعا متناسب با وضعیت و درخواست ناجا با او برخورد خواهند کرد.» این صریحترین واکنشی بود که از سوی یکی از مسئولان ارشد در مورد نقش محمود احمدینژاد در اغتشاشات اخیر مطرح شد.
این اظهارات پس از آن بیان شد که احمدینژاد طی چند ماه اخیر با اظهارات تند و تیز و بیپایه و اساسش در مورد برخی مسئولان زمینههای برخی شکافهای اجتماعی را پدید آورده بود.
از نشانههای پدید آمده در حوادث اخیر به نظر میرسد که خط نفاق به روشنی از جریان انقلابی جدا شده است. اکنون سوال مهم این است که سرنوشت محمود احمدینژاد از این پس چگونه خواهد بود؟
اما در یک واکنش دیگر به این ماجرا معاون فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم با بیان اینکه فردی که پیش از این در منصب کلیدی کشور بوده امروز مدعی شده، اما جواب نمیدهد که خودش برای مبارزه با فساد چه کرده است، گفت: «مسائل اقتصادی کشور صد درصد در اختیار دولت است.» نقدی خطاب به مسئولان سابق که امروز مدعی شدهاند، گفت: «اگر موضوع عدالتخواهی است چرا پیش از این ساکت بودید و هماکنون که قرار است قوه قضاییه به تخلفات اطرافیانتان رسیدگی کند مدعی شدهاید؟ مردم نباید این عوامفریبیها را باور کنند. چرا هرگاه مقابله با پروندههای بزرگ فساد اقتصادی آغاز میشود اغتشاش هم آغاز میشود و رسانههای مدعی آزادی بر طبل اشکالات قوه قضاییه میکوبند؟ در سال ۱۳۷۸ هم وقتی رسیدگی به پرونده فساد شهرداری جدی شد شاهد اینگونه آشوبها بودیم.» معاون فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه در مساله مقابله با قاچاق کالا همهچیز در اختیار قوه مجریه است، گفت: «برخی در دوران مختلف بندۀ آرا شدهاند و به دلایلی نظیر ریزش آرا در برخورد با قاچاقچیان کمکاری کرده و میکنند، این نشانه ریاستطلبی است و کسی که اینگونه عمل کرده نمیتواند مدعی دفاع از حقوق مردم باشد.»
نقدی با بیان اینکه ماجرای مسئولانی که پس از مسئولیت دچار انحراف میشوند از همان روز انتخابات و زمانی که میگویند «من از همه بهترم» آغاز میشود، گفت: «در مقابل این الگوی نادرست الگوهای شایستهای نظیر شهید رجایی و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) قرار دارند که بهرغم میل شخصی و باآنکه مصرانه میگفتند شخص دیگری را برگزینید و از ریاست گریز داشتند، حسب تکلیف بزرگان دین مسئولیت را پذیرفتند.»
تحرکات احمدینژاد، منشا تجمعات اخیر است
در اظهارنظری دیگر در این مورد محسن غرویان، در خصوص علت تجمعات اخیر مردم گفت: «تشخیص اینکه انگیزه این تجمعات چیست، آیا سیاسی، اقتصادی یا سازماندهی شده کمی مشکل است و باید چند روز بگذرد. اما آنچه از قرائن مشاهده میشود اینها سیاسی است و همان بحثهای جناحی و سیاسی در آن مطرح است. به هر حال آقای احمدینژاد در روزهای گذشته حرکاتی انجام داد و صحبتهایی مطرح کرد که منشا این شد تا یکسری تجمعات اینچنینی شکل بگیرد. باید زمان بگذرد تا اهداف و ماهیت این تجمعات مشخص شود و من فکر میکنم همان گروههای رادیکال پشت این قضیه هستند. نمونه این اتفاقات نوعی موجسواری است که هر کسی به هر بهانهای از فضا سوءاستفاده میکند و به دولت فشار میآورد، حالا این فشارها تحت عنوان گرانی و... مطرح میشود وگرنه چنین چیزی عام و گسترده در میان اقشار دیده نمیشود. درست است که برخی از کالاها مقداری گران شده اما از این گرانیها تا به حال زیاد بوده و قیمتها بالا و پایین میشود.» در اظهارنظری دیگر صادق زیباکلام، تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در ارزیابیاش از اعتراضات اخیر گفت: «در ابتدا که این تظاهرات به راه افتاد جریانهای مخالف دولت آقای روحانی یعنی جبهه پایداریها و طرفداران احمدینژاد امیدوار بودند که با شعار مرگ بر روحانی این تظاهرات گسترده شود و به زعم خودشان حرکتی را علیه دولت روحانی انجام دهند و مشکلات، مسائل، ناکامیها و فشارهایی که روی مردم هست را متوجه دولت آقای روحانی کنند، اما چیزی که تندروها تصورش را نمیکردند این بود که به سرعت مردم معمولی، عادی و رهگذران هم به این اعتراضات خواهند پیوست و آن زمان دیگر شعار علیه روحانی داده نخواهد شد یا افزون بر شعار علیه روحانی که توسط تندروها داده میشود، شعارهای دیگری هم داده خواهد شد.»
بررسی نقش احمدینژاد در وقوع اعتراضات اخیر
اما این تمام واکنشها به این ماجرا نبود. وزارت کشور هم هفته گذشته با دعوت از دبیران و مسئولان احزاب عمده کشور ضمن دریافت دیدگاهها و نظرات آنها درباره حوادث اخیر کشور به تبادل نظر در جهت تقویت همبستگی و اتحاد ملی پرداخت.در این نشست همچنین توجه ویژه به نقش جریان انحرافی و لیدر این جریان در اعتبارزدایی از دستگاههای مختلف حاکمیتی وترویج بیاعتمادی مردم نسبت به عملکرد نظام که یکی از عوامل بروز این حوادث به شمار میرود و واکاوی و دقت در عتاب مقاممعظم رهبری در روز چهارشنبه ششم دیماه در این رابطه مورد تاکید قرار گرفت.
در واکنش دیگر به این اتفاقات سایت نامه نیوز هم نوشت: تیم عملیاتی احمدینژادیها در این چند ماه اخیر اقداماتی را سامان دادهاند که غیر از مواردی که همپوشانی با موارد بالا دارد دارای این محورها هم هست:
1- غیر از دولت و شخص رئیسجمهور، علی لاریجانی بهعنوان رئیس مجلس فردی است که آنها اتهاماتی را به این چهره شاخص و معتبر نظام نسبت میدهند.برخی مسائل شبههآفرین را در مورد او با تکرار برای افراد جامعه بهعنوان یک واقعیت جلوه میدهند.
2- نفر بعدی رئیس محترم قوه قضاییه است. آنها ایشان را نیز در چند ماه اخیر زیر بار تهمتهای سنگین قرار دادهاند تا آنجا که رهبری معظم انقلاب تذکر جدی در این مورد دادند.
3- آنها شکافهای درون جامعه را تا سر حد امکان عمیق کرده و عنصر بیعدالتی در جامعه را بهعنوان یک کابوس و امر مطلق در ذهن افراد جامعه تداعی کردهاند.
حالا باید قطعات این پازل را کنار هم قرار داد. برای خیلیها سوال بود که چرا احمدینژادیها به یکباره نام علی لاریجانی را به میان کشیدهاند؟ آنها اگر رقابتی هم داشتند باید به نقد حسن روحانی که دولت مستقر است مینشستند نه علی لاریجانی.
یا اساسا این سوال مطرح بود که چرا به یکباره بعد از طرح اتهامات عجیب و غریب و نادرست علیه رئیس قوهقضاییه به یکباره این طیف از خواست مردم ایران برای کنارهگیری این شخصیت فاضل سخن گفتند؟
واقعیت این است که احمدینژادیها به خوبی میدانند که چد میلیون پرونده قضایی در کشور وجود دارد. آنها میدانند که تقریبا اکثر خانوادهها به نوعی با سیستم قضایی مملکت سر و کار دارند. پس اینجا نقطه خوبی برای ایجاد بیاعتمادی و جدایی از بدنه حاکمیتی است. آنها میدانند که علی لاریجانی یک عنصر بالقوه برای انتخابات 1400 است و میتواند فرد مورد توافق دو جناح برای تداوم وضعیت موجود باشد که به تداوم دیده نشدن آنها میانجامد.
دیدگاه تان را بنویسید