آیا نجفی در سال 97شهردار میماند؟
تیر آخر آقای شهردار
محمدعلی نجفی بعد از انتشار گزارش علیه محمدباقر قالیباف، با موجی از واکنشها مواجه شده تا آنجا که حتی برخی از اصلاحطلبان و دولتیها به او اعتراض کردهاند. در جدیدترین واکنش حتی وزیر کشور نیز از این رفتار شهردار تهران انتقاد کرده است.
محمدعلی نجفی روزهای سختی را پشت سر میگذارند. خیلیها معتقدند که او روزهای آخر حضورش را در ساختمان بهشت پشت سر میگذراند. میگویند اصلاحطلبان از او ناراضی هستند و بههمین زودی باید در انتظار جایگزین شدن یک فرد جدید باشیم. درست در چنین شرایطی است که محمدعلی نجفی تلاش کرده تا با یک حمله ایذایی آخرین شانس خود را برای ماندگاری در شهرداری تهران آزمایش کند. او سادهترین راه را انتخاب کرده است: «حمله به محمدباقر قالیباف».
روایت یک گزارش
در صحن شورای شهر همه منتظر شنیدن گزارشی از دستاوردهای شهردار جدید تهران بودند اما با سیاههای از وضع تهران در 12 سال اخیر روبهرو شدند. این گزارش 100روزه به شکلی بود که صدای اعضای شورای شهر اصلاحات را هم در آورد. محمدجواد حقشناس در سیوهفتمین جلسه علنی شورای شهر تهران، با اشاره به گزارش 100 روزه نجفی گفت: «کاش در این گزارش بهنقاط قوت گروه مدیریت قبلی نیز اشاره میشد چراکه آن موقع نگاه منصفانهتری میتوان به این گزارش داشت.» حقشناس در ادامه با بیان جملهای طعنهآمیز به نجفی یادآور شد:«اگر با نگاه منصفانه نقد کنیم میتوان این انتظار را از آیندگان داشته باشیم که آنها نیز ما را با نگاه منصفانه نقد کنند». نجفی از یک قرارداد بیش از یک میلیاردی سخن گفته که پول آن صرف انتخابات در اردیبهشت شده است. وی این اظهارات را براساس اقرار یک کارمند عنوان کرده است:«در بررسیهای بیشتر متوجه شدیم که درست است این مبلغ به حساب شرکت مذکور واریز شده اما تنها ۱۷۳ میلیون تومان را به این شرکت داده و مابقی را به یک حساب دیگر که متعلق به رئیسدفتر یکی از معاونین قبلی بوده واریز کردند و این پول نیز خرج انتخابات شده است. این در حالی است که آن فرد مذکور مکتوب اقرار کرده که از ۱۷۳ میلیون تنها ۲۰ میلیون به خودش تعلق گرفته و مابقی سهم دیگران بوده است.» علاوه بر چنین مواردی، شهردار تهران با اظهارات یکجانبه و اغراقآمیز مدیریت سابق را در بسیاری از قراردادها، پروژهها و کارکردها متهم به فساد و تخلف کرده و به جای آنکه این کار را به نهادهای قضایی بسپارد خود در مقام قاضی قرار گرفته و آنها را به خیانت متهم ساخته است. او اعداد نجومی از بدهیها و تخلفات مالی اعلام کرده است.
واکنشها به گزارش نجفی
این اظهارات نجفی البته با واکنشهای مختلفی مواجه شد. چنانکه دادستان تهران از نامه خود به شهردار تهران برای ارائه مستندانش درباره تخلفات مالی شهرداری سابق خبر داد. عباس جعفری دولتآبادی در مورد اظهارات اخیر شهردار تهران در جمع اعضای شورای شهر و اعلام برخی تخلفات شهردار پیشین از جمله انعقاد قرارداد میلیاردی پژوهشی و صرف آن پول در هزینههای انتخاباتی اظهار کرد: «در اینجا از مسئولان گله دارم. اگر آنها به فسادی میرسند ابتدا باید به مراجع رسمی کشور بگویند. به اندازه کافی روان و افکار مردم را با اخباری که بدون اثبات در اختیار دیگران قرار میدهیم پریشان میکنیم. چهارشنبه در نامهای به آقای نجفی از ایشان مستنداتش را خواستم.» دادستان تهران با تاکید بر اینکه طرح و اعلام موارد فساد بدون دلیل و اثبات و بدون تصویب در مرجع رسمی محل اشکال است، ادامه داد: «آقایان مسئول از جمله شهردار تهران اگر دلایلی برای فساد در جایی دارند اول به دستگاه قضایی، بازرسی کل کشور و دادستانی اعلام کنند. برهمین اساس نیز همانطور که گفتم طی نامهای به قید فوریت از ایشان خواستهایم که این کار انجام شود.» وی همچنین از مسئولان خواست که مبادا از تریبونهای رسمی فسادی را اعلام کنند که ثابت نشده باشد.
اما این گزارش با واکنش منفی برخی اصلاحطلبان هم مواجه شد. احمد حکیمیپور، عضو چهارمین دوره شورای شهر تهران با بیان اینکه بهتر است مدیران جدید عملکرد خود را به اطلاع مردم برسانند با انتقاد از رفتارهای غیراخلاقی مدیران گفت: «بنده معتقدم به جای آنکه علیه مدیر قبلی اظهارنظر کنیم بهتر است مدیران و مسئولان جدید عملکرد و توفیقات خود را تبیین کنند چرا که نقد گذشته وزیر سوال بردن مدیران قبلی نهتنها رفتار صحیحی نیست، بلکهآزار دهنده و برخلاف میل عمومی مردم است. بیشک اگر از این رفتارهای سیاسی دست برنداریم به زودی با واکنشهای منفی مردم مواجه میشویم. هر مدیری که مسئولیت جدیدی را میپذیرد بدون تحقیق و اطلاع از وضعیت نهاد مربوطه پشت میز مدیریت نمیرود، بنابراین از وضع آن مجموعه اعم از مثبت یا منفی آگاه است پس باتوجه به اینکه با علم به وضعیت موجود مسئولیت را پذیرفته دلیلی برای نقد گذشته ندارد، بلکه عمده مسئولیت وی کمک به رفع کاستیها، اصلاح گذشته و پیشبرد فعالیتها به نفع جامعه است.» حکیمیپور با تاکید بر اینکه اگر تخلفی صورت گرفته نهادهای نظارتی باید آن را بررسی کنند نه شهردار تهران افزود: «به نظر میرسد مسئولان باید به جای ارائه نظر شخصی نقش دستگاههای بازرسی و نظارتی را پررنگتر کنند چرا که طبیعتا اگر در نهاد و ارگانی تخلف یا ابهامی وجود داشته باشد باید از طریق مسیر قانونی و از سوی نهادهای ذیربط دنبال شود، نه اینکه مدیر جدید به خودی خود نقش نهادهای نظارتی را ایفا کند و مدیران پیشین را مورد اتهام قرار دهد.»
چمران: شوکه شدم
اما مهدی چمران که 11 سال از 12 سالی که قالیباف شهردار تهران بوده، رئیس شورای شهر بوده است، در واکنش به گزارش نجفی درباره عملکرد قالیباف گفت: «این گزارش سیاهنمایی بوده است و باید ثابت شود. آقای نجفی خودشان شش سال در شورای شهر بودهاند و از نزدیک دیدهاند که حسابرسان همه اسناد مالی را بررسی میکنند.» او با اعلام اینکه از گزارش نجفی جا خورده و ناراحت شده است، گفت: «ادعاهایی که ایشان علیه مسئولان گذشته مطرح کردهاند باید اثبات شود. ادعای خیانت و فساد چیز کوچکی نیست که بتوان به راحتی از کنار آنها گذشت. بنابراین من تقاضا دارم که این حرفها ثابت شود.» چمران با اشاره به اینکه شهرداری حتی قبل از دولت، سیستم بودجه نقدی و غیرنقدی را راه انداخته بود، گفت: «آقای نجفی اعلام کردهاند که بودجه شهرداری به صورت دیمی اختصاص پیدا میکرده و خرج میشده است، در حالی که چنین چیزی نبوده و همه چیز روشن و شفاف است.» او از معاونان شهرداری سابق و خود قالیباف خواست که برای اعاده حیثیتشان شفافسازی کنند و گفت: «از آنجایی که تهمتهای بزرگی به این افراد نسبت داده شده من خواهش میکنم که آنها در هر عرصهای که میتوانند توضیح بدهند تا اتفاقات شفاف بشود. مثلا اینکه میگویند چندین هزار نفر استخدام شدهاند یا 50 درصد حسابها حسابرسی نشده است باید اثبات شود.»
دفتر قالیباف: آسیاب به نوبت
در ادامه این اظهارنظرها، دفتر محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران طی جوابیهای، به برخی از گفتههای صادق زیباکلام که او هم در راستای گزارش نجفی به قالیباف حمله کرده واکنش نشان داد که برخی پاسخها به گزارش نجفی را نیز در ادامه داشت.
در این متن آمده بود: «این مرقومه پر از ادعاها و سوگیریهای غیرمنصفانه علیه محمدباقر قالیباف، عضو مجمع تشخیص مصلحت و شهردار سابق تهران است که لازم به پاسخگویی است. لازم به یادآوری است، آنچه تحت عنوان گزارش 5٠٠ صحفهای شهردار کنونی علیه مدیریت سابق در صحن شورا ارائه شد، پر از اغلاط و آمارسازیهای ناصواب و همچنین ادعاهای کذب است که برخی از اعضای شورای شهر سابق و معاونان سابق شهرداری به تعدادی از اتهامات پاسخ دادهاند. به اذعان کارشناسان این گزارش یک سیاهنمایی کینهتوزانه نسبت به عملکرد مدیریت جهادی است که حتی برای خالینبودن عریضه و واقعی نمایشدادن گزارش، شهردار محترم به تعداد اندکی از صدها ابرپروژه و طرحهایی که در مجامع بینالمللی نیز مورد تمجید قرار گرفتهاند، اشاره نکرده است.
آقای زیباکلام عنوان کردهاند شهرداری تهران سالهاست که ورشکسته است. آیا یک بنگاه یا سازمان ورشکسته میتواند در یک دهه شهر تهران را متحول کند و در هر ماه یک پروژه بزرگ مانند پل طبیعت، برج میلاد، ایستگاههای جدید مترو، خطوط بیآرتی، دریاچه شهدای خلیجفارس، تکمیل شبکه بزرگراهی، ٢٢٠٠ بوستان، پارک بزرگ ولایت، نهجالبلاغه، یاس و... ایجاد کند؟ زمانی که شهردار وقت تهران بهعنوان هشتمین شهردار برتر جهان انتخاب شد، آیا جهان به یک ورشکسته جایزه داد؟ قرارگرفتن تهران میان ١٠ شهر برتر دنیا در سال ٢٠١١ توسط سازمان ملل و چند انجمن تخصصی بینالمللی و اعطای لوح برترین تجارب شهری توسط قائممقام سازمان ملل در سال ٢٠١٣ به شهردار تهران در ناپل ایتالیا، نشان از ورشکستگی شهرداری داشت؟ نویسنده با استناد به گزارش شهردار تهران بازهم بر عدد بدهی 5٢هزار میلیاردی شهرداری پافشاری میکند؛ بدون آنکه این ادعا با سند اثبات شده باشد و مبنای دستیابی به آن مشخص باشد.
درحالیکه براساس گزارش حسابرسی در پایان دوران شهردار سابق بدهی شهرداری مجموعا ١6هزارمیلیارد بوده، مدیریت جدید با احتساب طرحهای نیمهتمام و پروندههایی که در محاکم قضایی وجود دارد، این رقم را سه برابر کرده است. چرا آقای زیباکلام و همکاران او در سالهای اخیر چشمان خود را بسته و اینهمه دستاورد را در تهران نمیبینند. شهردار سابق طول خطوط مترو را از ٧5 کیلومتر به ٣٢٠ کیلومتر رسانده که هزینه بهرهبرداری از هر کیلومتر بین ٢٠٠ تا ٢5٠ میلیارد تومان است. یعنی برای احداث ٢٠٠ کیلومتر حداقل 4٠ هزار میلیارد تومان هزینه شده است. هزینه بهرهبرداری از هر ایستگاه مترو بین 4٠٠ تا 5٠٠ میلیارد تومان است.
اگر این اعداد و ارقام جمع زده شوند، بهخوبی مشخص میشود بودجه تهران در ١٢ سال گذشته در کجاها صرف میشده که اینک شاهد تهرانی جدید هستیم. پاسخگویی به هر یک از آمارسازیهای گزارش 5٠٠صفحهای شهردار وقت بهراحتی باتوجه به دستاوردهای مدیریت جهادی شدنی است اما در این بخش از جوابیه لازم است به نکات مهمی اشاره شود. محمدعلی نجفی شش سال در شورای سوم شهر تهران حضور داشته و با رای اعضای اصلاحطلب بود که محمدباقر قالیباف بهعنوان شهردار برگزیده شد. در این مدت شهردار کنونی تهران آیا شاهد حجم تخلفات نبودند که هیچ گزارشی از تذکر نجفی به شهردار وقت موجود نیست! چگونه میتواند مدعی این حجم از تخلفات و به اصطلاح ویرانهبودن تهران باشد ولی در سالهای حضور در شورا تذکری نداد یا سوالی از شهردار وقت نپرسید؟ بهتر نیست؟
آقای زیباکلام به این تناقضات بیندیشند؟ درحالیکه در تمامی گزارشهای شهردار وقت از 6٨ هزار کارمند شهرداری سخن به میان میآید، چگونه جناب آقای زیباکلام این عدد را رند کرده و به ٧٠ هزار نفر رسانده و مدعی است قالیباف ٣5 هزار کارمند شهرداری تهران را در سال ٨4 به ٧٠ هزار نفر رسانده است؟ آیا جناب ایشان اطلاع دارند بیش از ٣٠ هزار نفر بهصورت ٢4ساعته در زیرزمین تهران برای تکمیل خطوط مترو و احداث تونلها در سالهای اخیر مشغول کار بودهاند؟ آیا احداث ابرپروژههایی مانند شهر آفتاب، باغ کتاب و صدها فرهنگسرا و سرای محله بدون وجود نیروی انسانی میتوانستند سروسامان بگیرند؟ باید چندبرابرشدن حجم خدماترسانی و توسعه و پیشرفت شهر تهران را متناسب با نیروی انسانی شهرداری در نظر گرفت. سال ٨4 تهران کجا قرار داشت و اینک کجا قرار دارد؟ قالیباف علاوه بر شورای دوم، منتخب شورای سوم و چهارم نیز بود که از قضا دوستان اصلاحطلب چون دکتر نجفی نیز در شورای سوم به وی رای داده بودند. بههرحال عملکرد قالیباف و دستاوردهایش پیشروی شهروندان تهرانی قرار دارد و آینه تمامنما از یک عملگرایی مبتنی بر مدیریت جهادی است. این عملکرد بدون شک در آینده نزدیکی با کارنامه خالی شهردار کنونی مقایسه خواهد شد و چنین مقایسهای کابوس روزهای حساس اصلاحطلبان خواهد بود. سیاهنمایی و نجومیسازی تنها برای کوتاهمدت جوابگو خواهد بود اما در میانمدت و درازمدت شهروندان پایتخت بهدنبال پاسخگویی مدیران جدید شهری نسبت به برنامهها و وعدههای انتخاباتیشان خواهند بود.»
حدود یک ماه قبل بود که روزنامه قانون در یادداشتی شهردار تهران را فاقد صلاحیتهای لازم جهت تصدی این پست دانسته بود و پیشنهاد استیضاح او را مطرح ساخته بود: «به نظر میرسد چالش اعضای شورای شهر تهران و شهردار کمی پیچیدهتر از این است که به نظر میرسد. اتفاقی که اگر از هماکنون برایش تدبیری اندیشیده نشود، میتواند باعث بروز یأس و ناامیدی در بدنه رای این جماعت شورا شود... سخن این است که یک پایان تلخ بهتر از تلخی بیپایان برای روابط شورا و شهرداری میتواند باشد. شورا اگر معتقد به این است که شهردار تهران در پیشبرد برنامههایش با شورا سر لجبازی دارد، میتواند او را استیضاح کند.»
این گزارشها در مجموع سلسله تولیدات رسانهای در جبهه اصلاحات علیه شهردار تهران بابت انتصابات، عملکرد ضعیف و تقابل با اعضای شورای شهر بود و به نظر میرسد فشارها ثمربخش بوده و نجفی در گزارشی 500 صفحهای در روز یکشنبه هفته جاری به صورت کاملا یکجانبه و بدبینانه عملکرد شهردار سابق را به چالش کشیده و حتی یک مورد از دستاوردهای قالیباف را مورد اشاره قرار نداده بود. میتوان گفت این سیاهنمایی، کادویی به اصلاحطلبان برای کاهش انتقادات از عملکرد نجفی بود.
این پایان ماجرا نیست
ولی آیا این پایان ماجراست؟ براساس گزارشها و اخبار آنچه نجفی تحت عنوان گزارش 500 صفحهای علنی ساخت، نهتنها مستند و علمی نیست، بلکه دارای گافهای بزرگی است که فعالین اصلاحطلب نیز به آن آگاهند. از این رو برخورد سیاسی با این گزارش به جای برخورد تخصصی و فنی که به روشن شدن زوایای تاریک و غیرواقعی آن کمک میکند در دستورکار قرار گرفته است.
در عین حال انتقادات به عملکرد نجفی و آیندهای که این عملکرد میتواند در انتخابات بعدی برای اصلاحطلبان بهعنوان دردسر تفسیر شود، باعث گردیده تا به قول یادداشتنویس روزنامه قانون، پایان تلخ برای نجفی همچنان مدنظر باشد. به هر حال مقایسه عملکرد قالیباف و نجفی در ماههای آینده بیشتر از امروز خواهد بود و شهردار ناتوان تهران عملا خود را در برابر حجم کارها و دشواریهای مدیریت پایتخت باخته است که این میتواند ضربه مهلکی به حیثیت اصلاحطلبان و اعضای شورای پنجم باشد.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که بانی اصلی معرفی لیست اعضای شورای شهر بوده، در این زمینه طی جلساتی احساس نگرانی کرده و در حال رایزنیهایی برای رقمزدن این پایان تلخ هستند. از سوی دیگر در همان زمان انتخاب شهردار تهران، تقابل سخت میان کارگزاران و حزب اتحاد ملت که بیشترین اعضای شورای پنجم متعلق به آنهاست، در جریان بود. براساس توافقی درونی تصمیم به حمایت از نجفی شد اما این حمایت مشروط تنها توانسته تا 5 ماه دوام بیاورد. بیشترین انتقادات از عملکرد نجفی از سوی اعضای شورای شهر مرتبط به اتحاد ملت صورت گرفته و درگیری یکی از اعضای شورا با نجفی در جلسه صبحانه کاری شهردار و شورا نیز خبرساز شد.
بازی انحرافی
با وجود چنین جوی در میان مدیریت شهری جدید اصلاحطلبان یک بازی انحرافی جدیدی راه انداختهاند تا نجفی از مجموعه مدیریت شهری با هزینههای بسیار پایینتری برای جریان اصلاحطلب کنار گذاشته شود. نجفی که از اعضای برجسته حزب کارگزاران است و در دولت نیز نفوذ بالایی دارد در صورت حذف اجباری میتواند تمامی معادلات شورای شهر و اصلاحطلبان را در برقراری روابط نزدیک شهرداری و دولت بر هم بزند.
از سوی دیگر هرگونه اختلاف نظری در میان اصلاحطلبان و پررنگ شدن این اختلاف در میان افکار عمومی هزینههای بسیاری دارد که خود را در انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات شوراهای شهر در چند سال آینده نشان خواهد داد.
ترغیب نجفی برای تقابل با جریان رقیب و حمله به دستاوردهای محمدباقر قالیباف از جمله مواردی بوده که به گزارش بیاساس 500 صفحهای نجفی انجامیده است. این گزارش را میتوان گاف بزرگ نجفی دانست که با وجود ادعای مدیریت و حتی 6 سال حضور در شورای شهر به شاخصها و آمارهای آن شک کند.
محمدعلی نجفی شش سال در شورای سوم شهر تهران حضور داشت که همزمان با نیمی از دوران مدیریت قالیباف است. حتی ورود قالیباف به ساختمان بهشت در شورای سوم با آرای اصلاحطلبانی چون نجفی هموار شد. در طور تمام آن دوره وی حتی یک تذکر پیرامون عملکردش به شهردار نداد. از این رو مشخص میشود گزارشی که شهردار کنونی تهران آماده کرده به دور از واقعیتهای موجود و جاری در جلوی چشم شهروندان تهرانی باشد.
بر این اساس، مجموع عملکرد نجفی در طول دوره کوتاه 5 ماهه از جمله عدم حضور وی در زمان زلزله تهران بهعنوان مدیر بحران شهر، توقف و کند شدن پروژههای شهری و توسعه پایتخت، انتصابات پرشائبه و سیاسی و ریخت و پاشهای مالی این ذهنیت را در جریان اصلاحطلب ایجاد کرده که ادامه حضور وی در شهرداری مصادف با ریزش رای پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان و قهر آنها با صندوقها خواهد شد.
تمامی نشانهها از جمله گاف بزرگ گزارش 500 صفحهای این موضوع را ثابت میکند که اصلاحطلبان آگاهانه شهردار تهران را در یک بازی تقابلی با رقیب انداختهاند تا زمینههای حذف وی نه به دست اصلاحطلبان بلکه در این بازی انحرافی پرهزینه و پرچالش با رقیب صورت گیرد. موضوعی که از لابهلای گزارشها و اخبار به بیرون درز کرده در شورای عالی سیاسیتگذاری و احزاب اصلاحطلب رقیب کارگزاران ازجمله حزب اتحاد ملت شنیده میشود.
چرا حالا؟
اما در اظهارنظری دیگر، مجتبی شاکری، عضو شورای چهارم شهر تهران به گزارش ۱۰۰ روزه نجفی اشاره کرد و گفت: «بنده بعد از طرح موضوعات شهردار درخصوص عملکرد مدیریت شهری گذشته به این نتیجه رسیدم که اتفاقا ایشان تیر خلاصی به اصلاحطلبان شورای سوم و شورای چهارم زد تا مدیریت شهری قالیباف. آقای نجفی شما و دوستان اصلاحطلب چند سال زمان نیاز داشتید تا متوجه سوء مدیریت قالیباف شوید؟ آیا شش سال برای شما و چهار سال برای 13 اصلاحطلب شورای چهارم زمان زیادی نبود؟ مسلما شهردار تهران باید پاسخگوی عدم کارآمدی خود و دوستانش در شوراهای شهر پیشین باشد.»
وی با انتقاد از شهردار تهران در اظهارنظرهای عنوانشده با بیان اینکه ایشان باید پاسخگوی دادخواستشان در برابر مردم باشند به دوران حضور آقای نجفی در شورای شهر اشاره و خاطرنشان کرد: «اظهارات آقای نجفی فرار رو به جلو برای عدم پاسخگویی در حوزه کاری خود در مجموعه مدیریت شهری است. شهردار تهران همان رفتاری را انجام داد که آقای روحانی در پنج سال گذشته تکرار کرده است، بار تمامی ناکارآمدیها و عدم پاسخگوییها به مطالبات مردم را بر گردن مسئولان قبلی انداختن مهمترین راهبرد و راهکار آقایان در مواجهه با شدائد و مشکلات جامعه است. هر چند که آقای نجفی نیز وامدار پیاده کردن مدل و الگوی آقای روحانی در عیبجویی و انداختن تقصیر به گردن سایرین است اما توجه به این نکته برای ایشان و سایر دوستان شهرداری و شورای شهر ضروری است که رابطه شهرداری و شورای شهر رابطهای متقابل و همانند برخورداری از دو بال برای به پرواز درآمدن و حرکت کردن است. شهردار در این رابطه موظف به عملکردن به مصوبات شوراست ازاینرو به صورت بسیار ساده میتوان گفت آقای نجفی خود باید اولین نفر در پاسخگویی به دادخواست خود تنظیمکردهاشان باشند! چرا ایشان بهعنوان عضو شورای سوم به شهردار رای میدهند و دوستان اصلاحطلب ایشان در این سالها کوچکترین تذکر؛ سوال یا استیضاحی از مدیریت قالیباف نداشتهاند؟
بر فرض آقای نجفی سال اول متوجه سوءمدیریت قالیباف نشدند کل شش سال همچنان متوجه نبودند؟ چرا در آن سالها یقه شهردار را نگرفتید و الان مدعی شدید؟ به یاد دارم در آخرین جلسات شورای سوم همه اعضای شورا عملکرد سال 91 شهرداری را مورد تایید قرار دادند. در آن جلسه که با حضور حسابرس شورا و حسابرس شهرداری برگزار شد در رایگیری همه عملکرد را تایید کردند. آیا آقای مسجدجامعی در شورای سوم و چهارم حضور نداشت؟ آیا آقای سالاری در شورای چهارم و دوازده دوست اصلاحطلب ایشان در این شورا امکان اظهارنظر نداشتند؟ آیا این دوستان هیچ مدرکی دال بر تایید طومار آقای نجفی ندیدند که آن روزها علیه سوءمدیریت شهردار عنوان کنند؟»
در تحولی دیگر، پرویز سروری عضو شورای چهارم شهر تهران با اشاره به اینکه نجفی هم مسیر سیاهنمایی رئیسجمهور شده، گفت:«به احتمال زیاد نجفی راه روحانی را در پیش گرفته است. دقیقا مثل روحانی که طبق وعده خود قرار بود گزارش صدروزه از عملکرد موفقیتهای دولت خود را به اطلاع عموم برساند، بهناگهان با گزارشی سیاه از ضعفهای دولت گذشته مواجه شدیم! دولت یازدهم کارنامه فاقد عملکرد مثبتش و ناتوانیهایش را متوجه دولت قبلی کرد و متاسفانه آنگونه که مشاهده میکنیم این روند بعد از گذشت پنج سال از ریاست ایشان بر دولت ادامه دارد! بهنحوی که معاون اول رئیسجمهور به جای بیان عملکرد چندساله خود عنوان میکند که بهتازگی ماشین سقوطکرده را از ته دره بالا آوردهایم! بنابراین مشخص نیست این ماشین تصادفی کی تعمیر شود و امیدی اصلا به تعمیر و حرکت آن شاید نباشد.آنچنان که یکی از متحدین و تئوریسینهای اصلاحطلب عنوان کرده هشتصد سال برای ترمیم آسیبهای دولت قبلی باید وقت بگذاریم! ظاهرا آقای نجفی به علت اینکه کارنامه قابل ارائهای در چهار ماه مدیریت خود ندارند ترجیح دادهاند راه دولت را در پیش گرفته و همان روند را تکرار کنند!
شاید چهار سال آینده اگر از آقای شهردار گزارشی بخواهیم وی عدم انجام امور را به گردن شهرداری قبلی انداخته ومدیریت قالیباف را به محلی برای «سرپوشگذاشتن بر ناتوانیهای خود تبدیل کنند؛ هرچند که شیوه بسیار نامطلوبی را اتخاذ کردهاند. بنده معتقدم گزارش 500صفحهای نجفی بیش از اینکه ناظر به بررسی فعالیتهای مدیریت شهری در دوران قالیباف باشد یک گزارش سیاسی است. نجفی شش سال عضو شورای سوم بودهاند و اتفاقا دکتر قالیباف با رای ایشان شهردار شدند، یعنی نجفی شش سال تمامقد مدافع عملکرد شهرداری تهران بودند، حال باید از نجفی پرسید اگر به کارنامه شما در شورای سوم مراجعه کنیم چند بار به شهردار تذکر دادید؟ چند سوال و چقدر علیه عملکرد نامطلوب وی موضعگیری داشتهاید؟ مگر شما شورای چهارم را متهم به فقدان نظارت بر شهرداری نکردید در حالی که عمر شورای سوم با حضور شما بیشتر از شورای چهارم بود! اتفاقا شما، قالیباف را شهردار کردید. در ششسالی که بهترین زمان ارائه خدمات مدیریت شهری بود آقایان چه نظارت و تذکر و کنترلی داشتند که امروز بتوانند از آن دفاع کنند؟»
در واکنشی دیگر معاون سابق منابع انسانی شهرداری تهران گفت: «مردم تهران با گوشت و پوست خود درک کردهاند که تهران چقدر تغییر کرده و دیگر نیازی نبود با اطلاعات غلط گزارشدهی کنند. کاش شهردار جدید تهران بهعنوان یک مدیر اعلام میکرد که پس از 4 ماه چه برنامهای برای بهبود کیفیت زندگی مردم خواهد داشت.»
سیدجعفر تشکریهاشمی گفت: «در گزارش اعلامشده یعنی شهرداری طی 12 سال گذشته هیچ کار مثبتی انجام نداده بود، به جای اینکه شهردار فعلی در نقش اپوزیسیون ظاهر شود بهتر بود میگفتند پس از 4 ماه برای شهر چه برنامهای داشتهاند و یک شهر را با جمعیت 10 میلیون نفری چگونه میخواهند اداره کنند نه اینکه همه چیز را سیاه و خاکستری نشان دهند و این نهایت بیانصافی است، مردم پارکها، بزرگراهها، مترو، بیآرتی، سرای محلات، مجموعههای بزرگ فرهنگی و... را با چشم خود دیدهاند و دادن این نگاه منفی فقط دیدن نیمه خالی لیوان است که به دور از حق و انصاف خواهد بود، اگر میخواهند انتقادی هم کنند باید از روی واقعیت صحبت کنند و بعد حسن انجام کار را بگویند نه اینکه خلاف واقع گزارشدهی کنند.
اخبار متعددی داریم که در ماههای اخیر جمع زیادی بدون کوچکترین سابقهای به شهرداری آمدهاند و در انتصابات اخیر هم میبینیم که بسیاری از آنها خارج از شهرداری بودهاند و این ایراد به نظر میرسد جای پاسخدهی دارد. آیا این پرسنل موجود در شهرداری که حدود 50 تا 60 هزار نفر میشوند کافی نبوده که حالا از خارج از شهرداری استخدام کردهاند و اگر هم این درست بوده چرا برای مدیریت قبلی استخدام نیروی جدید کار ناشایستی است اما برای مدیریت فعلی خوب است. این نشان میدهد نگاه بیطرفانهای وجود ندارد.» تشکریهاشمی در پاسخ به این سوال که پس چرا برای 135 هزار نفر فیش حقوقی صادر شده است، گفت: «جای تعجب دارد که چرا اطلاعات ناروا در جامعه منتشر میشود به جای دادن اطلاعات غلط کاش کمی فکر میکردند و میگفتند چگونه 4 سال آینده را اداره
خواهند کرد.
ما در شهرداری شرکتهای پیمانکار داریم، مثلا پیمانکار فضای سبز داریم که گاهی حقوق نیروهای خود را از شهرداری میگرفت اما بهموقع پرداخت نمیکرد که باعث تجمع و اعتراض نیروهایش شده بود، در مدیریت قبلی تصمیم گرفتیم با توافق پیمانکاران لیست نیروها را به شهرداری بدهیم و از سرجمع صورتوضعیتها حقوق کارگران داده شود، پرسنل شرکت بازیافت هم همین وضعیت را داشت. ما کمیته امداد نیستیم که افراد را تحت پوشش قرار دهیم.»
تاکتیک دسته جمعی
دراینمیان یک تحلیل دیگر هم این است که نجفی در این اقدام خود تنها نبوده و برخی اصلاحطلبان دیگر نیز از قبل برای این پروژه برنامهریزی داشتهاند. روزنامه اصلاحطلب آرمان پیشتر نوشته بود: «اگر این موضوع را بپذیریم که محمدباقر قالیباف مرد کنارهگیری از عرصه سیاسی نیست و سکوت او را به منظور سازماندهی نیروهای نزدیک به خود برای فتح سنگر مجلس بدانیم، باید افشاگری محمدعلی نجفی را تیر خلاص اصلاحطلبان به نقشههای قالیباف برای ورد به مجلس یازدهم بدانیم.» روزنامه آرمان در ابتدا نگرانی خود را از حضور قالیباف در انتخابات و فعالیتهای سیاسی کشور چنینن بیان میکند:«بعد از انتخابات ریاستجمهوری و پیروزی اصلاحطلبان در این انتخابات و انتخابات شورای شهر تهران، محمدباقر قالیباف جز یک بار آن هم به صورت کوتاه هیچگونه اظهارنظر مهمی در عرصه سیاسی نداشته است. در همان یک بار هم او اعلام کرد اگر انصراف نمیداد بهطور یقین نتیجه انتخابات ریاستجمهوری تغییر میکرد. اگر این اظهارنظر را تنها اظهارنظر مهم قالیباف بعد از پذیرش شکست از روحانی و انصراف به نفع حجتالاسلام رئیسی بدانیم، از فحوای سخن وی میتوان اینگونه برداشت کرد که قالیباف این سردار شکستخورده عرصه سیاست، قصد کنارهگیری از عرصه سیاسی را ندارد.
هرچند او این روزها سکوتی سنگین را سرلوحه کار خود قرار داده است اما برخی اعتقاد دارند قالیباف درصدد تجدید قوا و احتمالا اقدامات تشکیلاتی بر محور جمنا و اصولگرایان در انتخابات مجلس آینده است. او بهشدت در حال رصد تحرکات اصلاحطلبان و برخی از جداشدگان از مکتب اصولگرایی برای برنامهریزی در جهت حضور خود و مدیران نزدیکش به همراه برخی اصولگرایان در مجلس یازدهم به منظور بازگشت به چرخه
سیاست است.» این در حالی است که زیباکلام از فعالان جریان اصلاحات، افشاگریهای اصلاحطلبان را زمینه تخریب موفقیتها و سوابق اجرایی قالیباف –بهعنوان یکی از مهمترین امتیازت وی- میداند و مینویسد: «شاید تنها نقطه قابل اتکای قالیباف برای بقا در صحنه سیاسی کارکرد وی بهعنوان یک نیروی اجرایی موفق اصولگرا باشد که پرواضح است از این بابت هم عملکرد دوازدهساله آقای قالیباف و حقایق و افشاگریهایی که در رابطه با دوره مدیریت وی هر روزه در حال مطرحشدن است، نشاندهنده عدم کامیابی او بهعنوان یک نیروی اجرابی کارآمد است. حتی اگر این فرض را در نظر گرفته که تنها بخش کمی از اتهامات واردشده توسط اشخاصی همچون دکتر حافظی و شورای شهر فعلی تهران در رابطه با عملکرد آقای قالیباف ازجمله عقد قراردادهایی غیرشفاف در زمان تصدی وی، حجم بالای استخدامهای بیضابطه و بدهی هنگفت شهرداری به دولت و بخش خصوصی صادق باشد، در این صورت نمیتوان نمره قابل قبولی به عملکرد او بهعنوان شهردار تهران داد.»
در حالیکه ناامیدسازی اصولگرایان از باقر قالیباف در نوشتههای جریان اصلاحات بهوضوح دیده میشود؛ صادق زیباکلام همچنین درباره اثر افشاگریهای اصلاحطلبان درباره قالیباف و تاثیر آن در آینده سیاسی وی نوشته است: «شهردار سابق تهران، امروز چه در اذهان عمومی مردم و چه در طیفهای مختلف سیاسی بهویژه اصولگرایان بهعنوان یک نیروی سیاسی تمام شده به حساب میآید و هیچگونه آینده و جایگاه سیاسی را چه در میان اصولگرایان چه خارج از محدوده این طیف نمیتوان برای او متصور شد.
آنچه مشخص است اینکه آقای قالیباف امروز چه در میان اذهان عمومی جامعه و چه در میان اصولگرایان و دیگر طیفهای سیاسی بهعنوان یک نیروی سیاسی و اجرایی پایان یافته است و نمیتوان برای او آیندهای مشخص متصور بود. مصطفی درایتی، از فعالین اصلاحطلب نیز در راستای ناامیدسازی جریان اصولگرا از آینده سیاسی قالیباف نوشته است: «از منظر دیگر گزارش نجفی آینده سیاسی قالیباف را مجهول کرده است. او که سابقهای طولانی در شهرداری تهران داشته، اکنون باید براساس گزارش شهردار تهران به افکار عمومی پاسخگو باشد. قالیباف همواره سعی میکرد از سکوی شهرداری برای پریدن به پاستور استفاده کند که البته هر بار ناکام ماند. واقعیت آن است که باتوجه به شکستهای پیاپی آقای قالیباف از نمایندگان جریان اصلاحات و عملکرد نهچندان شفاف وی در شهرداری تهران او دیگر فاقد آینده سیاسی روشن است. قالیباف را باید تمامشده پنداشت و جریان اصولگرا نیز اگر بخواهد آینده سیاسی خود را به قالیباف گره بزند، نمیتواند دستاورد موفقی در ورود به عرصه سیاسی داشته باشد. زمانی که یک شخص چندین بار خود را در معرض رای مردم قرار میدهد، دیگر نمیتواند به عاملی برای ایجاد کنش سیاسی در کشور یا پویایی یک جریان سیاسی از منظر داخلی تبدیل شود. هرچند این فرد دارای سابقه فراوانی باشد. بسیاری از اصولگرایان نیز به این نتیجه خواهند رسید که دوران قدرتمندی سیاسی قالیباف به سرآمده است. در نتیجه اگر جریان اصولگرا آینده خود را با قالیباف پیوند بزند، دچار خطای استراتژیکی شده است. بازیکردن با یک مهره ناموفق میتواند یک جریان سیاسی ناموفق را در معرض نابودی قرار دهد.
گذشته از اینکه قالیباف در آینده در میان اصولگرایان چه وزنی خواهد داشت و آیا اصولگرایان تمایل دارند رای خود را در سبد قالیباف بریزند یا نه، واقعیت آن است که قالیباف اکنون باید در مقابل عملکرد خود در شورای شهر تهران پاسخگو باشد. بدهکارکردن شهرداری تهران آنهم به میزان درآمد سه سال این نهاد چیزی نیست که از دید مردم مورد غفلت قرار بگیرد. از این گذشته نهادهای قضایی و نظارتی نیز به گزارشات شهرداری کنونی تهران درمورد عملکرد گذشته شهرداری ورود کنند تا سره از ناسره جدا شود.»
هر چه باشد به نظر میرسد که محمدعلی نجفی دیگر زمان زیادی برای ماندن در بهشت ندارد.
آیا او در سال 97 در بهشت خواهد ماند؟ نگاه حزبی و جناحی او به قالیباف شاید نشان از واهمهاش برای ماندن در ساختمان شهرداری دارد.
بهتر بود او به جای سیاهنمایی سعی میکرد، از کارآمدی قالیباف در اداره الگو بگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید