سیدحسین نقویحسینی در گفتوگو با مثلث
برجام منطقهای چیزی جز بیراهه نیست
تحولات منطقه غرب آسیا طی سالهای اخیر بسیار پیچیده بوده است. این پیچیدگی منجر به بروز اختلافات و منازعاتی در این منطقه گردیده است. ایالات متحده آمریکا و کشورهای غربی نیز با همراهی رژیمصهیونیستی در حال تقویت و گسترش دامنه منازعات امنیتی و سیاسی در منطقه هستند. در چنین شرایطی نسخههای مختلف و متنوعی برای برخورد با تحولات منطقه ارائه شده است. یکی از این موارد، تکیه بر برجام منطقهای است. اما آیا برجام منطقهای میتواند الگوی مناسبی برای حل و فصل معضلات جاری در منطقه باشد؟ در این خصوص گفتوگویی با سیدحسین نقویحسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاستخارجی مجلس شورای اسلامی صورت دادهایم که از نظرتان میگذرد.
طی دو سال اخیر، مباحث متفاوتی در خصوص مسائل جاری در منطقه مورد تاکید و تبیین قرار گرفته است. در این میان برخی معتقدند که میتوان از برجام بهعنوان الگویی برای حل و فصل بحرانهای جاری در منطقه استفاده کرد. نظر شما در این خصوص چیست؟
جهت پاسخدهی به این سوال باید مروری بر تجربه برجام داشته باشیم. بهطور کلی برداشت دولت یازدهم از آغاز به کار خود این بود که گره مشکلات داخلی کشور را باید در عرصه بینالملل و خارج از کشور جستوجو کرد. دولت معتقد بود اگر گرههای سیاست خارجی باز شود، مشکلات داخلی کشور نیز مرتفع خواهد شد. از این رو دستگاه دیپلماسی کشور نهایت وقت و تلاش خود را برای بازشدن این گرهها به کار گرفت. الگوی بازشدن این گرهها نیز برجام بود. تصور دستگاه دیپلماسی این بود که برجام مولد تحولات زیادی در حوزه سیاست خارجی و داخلی کشورمان خواهد بود. حتی رئیسجمهور کشورمان تامین آب آشامیدنی، معضل اشتغال جوانان و حل و فصل مساله محیطزیست را نیز به برجام ربط میداد. در نهایت شاهد بودیم ایران و اعضای 1+5 به توافق نهایی در این خصوص دست پیدا کردند.
منتقدین معتقد بودند که اگر توافق هستهای با رعایت خطوط قرمز و منافع ملی نظام صورت گیرد، توافقی مفید خواهد بود اما در قبال برجام چنین قاعدهای صادق نبود. با این حال حامیان دولت چنین نظری نداشتند و آن را دستاوردی بزرگ برای حل معضلات کشور میدانستند. هماکنون که حدود یکسال و نیم از اجرایی شدن برجام میگذرد، حتی برخی حامیان این سند معتقدند که تصورشان نسبت به برجام اشتباه بوده و اهداف تعریف شده در این خصوص محقق نشده است. در برخی موارد آنها میگویند که نباید به آمریکا اعتماد میکردیم و در برخی موارد مطرح میکنند که سیستم داخلی هم ظرفیت استفاده و بهرهبرداری از فرصتهای برجام را ندارد. اما نکته اصلی اینجاست که همه این موارد قبل از برجام و در دوران مذاکرات هستهای محرز و قابل پیشبینی بود. بهعنوان مثال بدعهدی ایالات متحده آمریکا در قبال برجام موضوعی قابل پیشبینی بود. ما میدانستیم که ایالات متحده آمریکا دشمن جمهوری اسلامی ایران بوده و بدعهدی آن در قبال تعهدات بینالمللی نیز موضوعی مسبوق به سابقه است.
در سال 2016 میلادی دونالد ترامپ با رویکرد سلبی خود نسبت به برجام وارد رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا شد و در نهایت در این انتخابات توانست هیلاری کلینتون از حزب دموکرات را شکست دهد. رویکرد دولت جدید آمریکا در قبال برجام را چگونه ارزیابی میکنید؟
همان گونه که اشاره کردم، امروز حتی برخی حامیان برجام نیز اعتراف میکنند که توافق هستهای به جایی نرسیده است. طرف مقابل یعنی ایالات متحده آمریکا نیز عملا از برجام عبور کرده است. گویا اساسا برجامی وجود نداشته و اجرا شدن یا نشدن آن نیز اهمیتی برای واشنگتن و کاخ سفید ندارد. آنها سعی دارند با وضع تحریمهای غیرهستهای به بهانههایی مانند حمایت از تروریسم، موضوعات حقوق بشری و...، شرایط را به قبل از برجام بازگردانده و حتی شرایطی بدتری را در این خصوص در تقابل با جمهوری اسلامی ایران ایجاد کنند.
با توجه به مسائلی که به آن اشاره کردید، آیا میتوان از برجام بهعنوان الگویی مناسب در حل و فصل معضلات منطقهای و دیگر مسائل جاری در حوزه سیاست خارجی کشورمان یاد کرد؟
خیر. همان گونه که اشاره شد، برجام الگوی موفقیتآمیزی نبوده است. در چنین شرایطی چگونه میتوان این الگو را بهعنوان چارچوبی برای حل معضلات منطقه در نظر گرفت؟ مگر برجام معضلات قبلی را حل کرد که هماکنون بخواهد به الگویی برای گامهای بعدی تبدیل شود؟ ما در منطقه، شاهد توطئههایی از سوی ایالات متحده آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و عربستان سعودی هستیم. آنها با توطئههای خود عملا توافق هستهای را نیز ناکام گذاشتهاند.
بهعنوان مثال شما به ماجرای توتال نگاه کنید. شرکت توتال به فرانسویها تعلق دارد. بهطور کلی فرانسویها دو توافق مهم اقتصادی با ما صورت دادهاند که در هر یک از آنها میلیاردها دلار به جیب آنها میرود. یکی توافق خودروسازی و دیگری توافق توتال. اما در همین حال فرانسویها نهایت تلاش خود را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران صورت میدهند. آنها از یک سو با ما قرارداد میبندند و از سوی دیگر، از گروهک تروریستی منافقین حمایت کرده و میزبانی نشست آنها را بر عهده میگیرند. به راستی این بازی دوگانه چه معنایی دارد؟ آیا فرانسویها میخواهند با ایران همکاری کنند یا دست به براندازی نظام جمهوری اسلامی بزنند؟ این قاعده در خصوص ایالات متحده آمریکا و دیگر دشمنان جمهوری اسلامی ایران نیز صادق است. اتفاقا برجام الگویی است که نشان میدهد نمیتوان به ایالات متحده آمریکا و کشورهای غربی اعتماد کرد. بنابراین، طرح مسائلی مانند برجام 2 و برجام منطقهای چیزی جز بیراهه نیست.
دیدگاه تان را بنویسید