میرسلیم، شبهاتی داشته است
موضع موتلفه متفاوت است
برخی اصولگرایان میگویند باتوجه به اینکه جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی پذیرای احزاب نیست باید دنبال سازوکاری رفت که حزبمحور باشد. بر همین اساس درباره انتخابات مجلس آینده باید از الان فکر و ساختار مناسبی تدوین کرد اما به نظر من رفتن به سمت جریانات حزبمحور، یک اقدام یکطرفه نیست. تا قانون اصلاح و نقش احزاب پررنگ نشود این اقدامات یکطرفه خیلی جواب مثبت نمیدهد. قطعا اگر سازوکاری شکل بگیرد که عناصر نماینده از درون احزاب بالا بیایند، شناخته شده، آزمایش پس داده، پاسخگو و برنامهمحور باشند، نیازمند فراهم بودن بسترهایی است.
در این میان شاید این سوال پیش آید که موتلفه بعد از انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم چطور میخواهد نسبتش را با جبهه مردمی نیروهای انقلاب تعریف کند؛ آیا به آن نزدیک میشود یا از آن فاصله میگیرد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی از ابتدا هدفش عبور از تحزب و اصولگرایی بود. به همین خاطر هیچ ائتلاف حزبی در آن وجود ندارد و فقط نیروهای انقلابی در آن مجموعه هستند.
البته سه نفر از اعضای شورای مرکزی موتلفه یعنی آقای نبیحبیبی، دبیرکل و خانمها فاطمه رهبر و لاله افتخاری در شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بهعنوان شخصیت حقیقی -نه شخصیت حقوقی- حضور دارند.
گرچه آقای نبی حبیبی، خانم رهبر و خانم افتخاری دیدگاههای حزب موتلفه را در شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نمایندگی میکردند؛ منتها آنها بهعنوان شخصیت حقیقی حضور یافتند با این قید که ما بدون مشورت حزب موتلفه نه چیزی را میپذیریم و نه موضعی را اتخاذ
میکنیم. بعد از انتخابات همچنان آقای حبیبی و خانمها رهبر و افتخاری با جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی همکاری میکنند. البته جلسات شورای مرکزی آنجا خیلی کمبرگزار میشود.
هماکنون برخی اصولگرایان صحبت از آن میکنند که باید طرحی نو درانداخت. چون جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی قدرت لازم برای مدیریت جریان اصولگرایی را ندارد اما دیدگاه موتلفه همچنان میخواهد رویکرد حزبی خودش را دنبال کند چون یک حزب باسابقه است، نمیتواند در هر جریان غیرحزبی هضم شود. ضمن آنکه فقط ائتلافش با جریانات شناسنامهدار امکانپذیر است. بر همین مبنا موتلفه در جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی هضم نشد و فقط ائتلاف کرد. به عبارت دیگر موتلفه با جبهه مردمی نیروهای انقلاب در موضوع حمایت از آقای ابراهیم رئیسی ائتلاف کرد، ولی در جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی هضم نشد. اصولا آن مجموعه احزاب را نمیتوانست در درون خود هضم کند، بلکه اشخاص و نیروهای انقلاب را عمدتا جمع کرد. بر همین اساس موتلفه فقط درباره حمایت از نامزد نهایی با جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ائتلاف کرد.
تجربه نشان میدهد در هر دورهای همانطور که تا به حال اتفاق افتاده، به اقتضای شرایط خاص سیاسی سازوکار اجماع نهایی میشود. در این مرحله به نظر میرسید که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بهرغم نواقص و اشکالاتی که دارد، ولی به لحاظ جمع کردن نیروها و روند دموکراتیکی که طی کرد، موفقتر از دورههای قبل بود. همین که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی توانست نیروهای انقلاب را روی حمایت از یک نامزد متمرکز کند، خودش موفقیت برای نیروهای انقلاب محسوب میشود. از مزایای جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی این بود که از پایین به بالا شکل گرفت و بدون ملاحظات حزبی از سطح کشور طبق یک روند دموکراتیک برای جذب نیروهای انقلاب اقدام کرد. به نظر میرسد موفقیتش نسبت به مدلهای قبلی 7+8 و 5+6 بیشتر بود چون توانست همه گرایشهای سیاسی را پوشش دهد اما حرکتش نواقصی هم داشت که باید در آینده برطرف شود تا بتواند کاملتر عمل کند.
در واقع پایداری این مجموعه نیازمند یکسری اصلاحات جدی است. مثلا ترکیب شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی باید اصلاح شود، ضمن آنکه روال قانونی فعالیت مجموعه نیز باید روشن شود. اگر جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی میخواهد جبهه باشد، جبهه مرکب از چندین تشکل شناسنامهدار حزبی است، بعد باید ثبت شود و طبق قانون مجوز فعالیت داشته باشد. اینها مسائلی است که به لحاظ حقوقی و تشکیلاتی باید رعایت شود. نکته دیگر آنکه نوع ساماندهی در استانها و ترکیب استانها باید جامع و فراگیر باشد. ضمن آنکه باید فصلالخطاب در آن مشخص و نقش روحانیت در تشکیلات کاملا شفاف و روشن شود چون امروز نقش روحانیت در جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی شفاف و روشن نیست.
البته برخی این انتقاد را مطرح میکنند که «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی به نوعی عبور از روحانیت بود» در صورتی که این طور نمیشود گفت چون در نهایت نظر روحانیت مورد تایید قرار گرفت. ولی فرآیند تصمیمگیری مقداری نیازمند دقت بیشتر است.
نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که صحبتی از آقایی میرسلیم در روزهای گذشته انعکاس گسترده رسانهای داشت که گفت «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی از امکانات یک نهاد نظامی استفاده میکرد»، این موضع حزب موتلفه نبود، اینها حرفهای شخصی آقای میرسلیم بود. در واقع آقای میرسلیم ابهامات و شائبههایی داشت و بر آن اساس چنین مطالبی را بیان کرد که درست هم نبود. حزب موتلفه با این حرفها مخالف است و در شورای مرکزی حزب موتلفه نیز تذکر جدی به آقای میرسلیم داده شد.
درباره اینکه حزب موتلفه برای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی چه میکند نیز باید بگویم قطعا روندی که حزب در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری شروع کرد و بهعنوان تشکیلات مستقل حزبی وارد عرصه شد، این روند در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم ادامه پیدا خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید