گفتوگوی مثلث با عضو شورای شهر پنجم
چگونه به نجفی رسیدیم؟
محمد سالاری، عضو شورای شهر چهارم و پنجم تهران نحوه رسیدن به نام محمد نجفی برای تصدی کرسی شهرداری تهران را در گفتوگو با نشریه مثلث تشریح کرد. او صریحا اعلام کرد در انتخاب شهردار گرایش حزبی لحاظ نشده است و این انتخاب براساس معیارهایی بود که منتخبان دوره پنجم شورای شهر تهران احصا کردند و
شورای شهر پنجم تهران از هفته آینده کار خود را آغاز میکند اما آنچه مشخص است، مهمترین چالش خود را در آغاز کار پشت سر گذاشت که آن هم انتخاب شهردار تهران بود. در این رابطه بفرمایید که برای رسیدن به نام آقای نجفی چقدر تصمیمگیری اعضای شورا و چقدر کارکردهای حزبی موثر بود؟
به هر حال رسانههای سیاسی همه میدانند که ترکیب شورای شهر پنجم تهران برآمده از جریان اصلاحات، یکی از جریانات سیاسی اصلی کشور است و این گفتمان سیاسی را نمایندگی میکند. آقای دکتر نجفی هم دارای کارنامه بسیار روشن، هم در حوزه مدیریتعالی کشور و هم در حوزه اعتدال است.
ما تصمیمات خودمان را به اطلاع مردم عزیز کشور و شهروندان عزیز تهرانی میرسانیم. بر همین اساس اعلام شد جدا از بحث توانمندی و اینکه باید شهردار تهران در تراز ملی از قبیل وزرا و معاون رئیسجمهور و نمایندگان شاخص مجلس باشد، اعضای شورای شهر پنجم 17 مورد مشخصات و ویژگیهای عمومی شهردار تهران را احصا کردند که از جمله آنها موضوعاتی مثل اصلاحطلب بودن، پاکدستی، برنامه محوری، اعتقاد به خرد جمعی و اعتقاد به اجرای مصوبات شورا بود. اما چرا شهردار تهران باید اصلاحطلب باشد؟ چون اساسا مردم تهران در انتخابات گذشته با انتخاب شان این پیام را دادند که نمایندگان اصلاحطلب میتوانند در پارلمان شهری در عرصه تصمیمگیریها کنشگری کنند. ما هم باید برای تحقق این پیام شهروندان تهرانی، شهرداری را انتخاب میکردیم که ضمن داشتن مشخصات و شاخصهای لازم برای مدیریت بهینه، رویکرد اصلاحطلبی نیز داشته باشد و از کارنامه مشخصی در این زمینه برخوردار باشد. بنابراین دقیقا ما به انتخابآقای نجفی اقدام کردیم.
فرق آقای نجفی با آقای مهرعلیزاده چه بود که آقای نجفی را انتخاب کردید و آقای مهرعلیزاده انصراف دادند؟
بالاخره همه افراد و اشخاص و شخصیتهای کشور و شهروندان تهرانی قطعا یکسری تفاوتهایی با هم دارند. برای ما فرق و تفاوت این آقایان که بخواهیم آن را احصا کنیم و بگوییم، مطرح نبود. بلکه دنبال شاخصهایی بودیم و گفتیم کاندیداهایی که با این شاخصها تطبیق دارند، میتوانند به آن سازوکاری که برای رسیدن به شهردار نهایی است، بهعنوان کاندیدا وارد شوند و بنابراین براساس همین سازوکار منتخبان شورای شهر پنجم در ابتدا 24 نفر را پیشنهاد دادند و در بین این افراد رایگیری شد و منتخبین شورای پنجم براساس شاخصها افراد را تطبیق دادند و 7 نفر به مرحله دوم راه پیدا کردند که دو نفرشان در ترکیب کابینه قرار گرفتند. آقایان مهرعلیزاده و نجفی هم جزو آن پنج کاندیدا بودند که به مرحله پایانی راه یافتند. نهایتا ضمن اینکه اعتقاد داشتیم آقای مهندس مهرعلیزاده یکی از مدیران بسیار ممتاز و برجسته کشور است و سوابق بسیاری خوبی هم در گذشته در کارنامه خود دارد، برآیند نظر منتخبین شورای شهر پنجم این بود که آقای دکتر نجفی گزینه ایدهآلتری برای نحوه اداره شهر تهران است.
خود شما عضو شورای شهر چهارم هستید و سال 92 هم وقتی میخواستید انتخاب کنید بین آقایان مهرعلیزاده و محسنهاشمی، آقای محسن هاشمی را اصلاحطلبان شورای شهر چهارم انتخاب کردند. الان هم بین آقای نجفی و آقای مهرعلیزاده به آقای نجفی رای دادند. این اتفاقات باعث میشود این ایده در فضای رسانهای شکل بگیرد که حزب کارگزاران خیلی در انتخاب گزینه نهایی شهردار، تاثیرگذاری دارد، شما که از نزدیک در هر دو پروسه حضور داشتید، بفرمایید آیا این طور است؟
خیر، این مبتنی بر ذهنیت فکری برخی است که دارند. این قیاس اصلا یک قیاس معالفارق است. بالاخره آن زمان رقابت بین آقای هاشمی و آقای مهرعلیزاده و چند نفر دیگر از کاندیداها بود ولی الان وضعیت دیگری است. بههرحال منتخبین شورای پنجم در حوزه سیاسی اعتقاد به کار تخصصی و کارشناسی دارند و به هیچ عنوان برایمان موضوع حزبی و گروهی در اولویت نیست. بنابراین ما همه کاندیداهای شهرداری تهران از جمله آقایان مهرعلیزاده، مرعشی و نجفی و خانم کولایی را فراتر از نگاه حزبی موردبررسی قرار دادیم.
کاندیداها از گروههای مختلفی بودند و ممکن است برخی هم به لحاظ دیدگاه نزدیک به یک حزبی باشند. هم دوستان کارگزاران و آقای نجفی خودش اعلام کرد که او یک زمانی عضو حزب کارگزاران بوده و الان ارتباط تشکیلاتی با این حزب ندارد.
آیا آقای نجفی را در سال 1400 در قامت نامزد ریاستجمهوریخواهیم دید؟
این بحثهایی است که فکر میکنم الان نباید پاسخ بدهیم. ما آقای نجفی را بهعنوان شهردار تهران انتخاب کردهایم. ایشان هم در مصاحبهشان در حضور خبرنگاران اعلام کرد که چهار سال آخر دوره مدیریتم است و تمام سعی و تلاشم این است که در راستای حل مشکلات و اداره شهر تهران بتوانم با کمک شورا و مردم تهران موفق شوم. من فکر نمیکنم که آقای نجفی در برنامههایشان چشماندازی برای انتخابات ریاستجمهوری تعریف کرده باشد. بهویژه اینکه این بحثها الان اولویت ما نیست. اولویت ما همین است که شهردار منتخب و همه ذینفعان این شهر در راستای حل مشکلات شهر گام بردارند.
پس، اینکه تحلیل میشود کارگزاران با آوردن نجفی در قامت شهردار تهران و از آن طرف جهانگیری در قامت معاون اول رئیسجمهور، دست بالایی را برای انتخابات 1400 ریاستجمهوری دارد، به نظر شما تحلیل درستی است یا اشتباه؟
ببینید! این بحثی است که باید از خود دوستان کارگزاران سوال شود ولی تحلیل من این است، دوستانی که در کارگزاران حضور دارند اساسا فی ما هو خودشان، یعنی فرد فرد آنها و تعداد قابلتوجهی از اعضای حزب کارگزاران که البته به دهههای گذشته برمیگردد، جزو مدیران بنام و ارشد کشور بوده و هستند. بنابراین نمیتوان گفت که صرفا حضور آنها در حزب کارگزاران باعث شده که امروز آقای دکتر جهانگیری در قامت معاون اول قرار بگیرد و آقای دکتر نجفی بهعنوان شهردار تهران یا آقای محسن هاشمی در شورای شهر تهران.
من فکر میکنم به هر حال اینکه امروز ما شاهد حضور برخی از اعضای فعلی و قبلی حزب کارگزاران یا سایر احزاب اصلاحات در بعضی از مسندهای عالی مدیریتی کشور هستیم، مبتنی بر ظرفیت فردی و شخصی و توانمندیهای شخصی آنهاست تا اینکه صرفا بحث حضورشان در حزب مطرح باشد. ضمنا همانطور که تشکیل یک حزب یا تشکل سیاسی کنشگری در حوزه رفتن به سمت قدرت و تاثیرگذاری در فرآیند مدیریتی کشور است، قطعا این هم تاثیر داشته ولی افرادی که شما نام بردید، جدا از اینکه عضو حزب کارگزاران هستند به لحاظ فردی و شخصی دارای سوابق مدیریتی قابل توجهی بودند و هستند.
در مورد انتخابات هیات رئیسه چطور رفتار خواهد شد؟ قبلا این طور مطرح میشد که اگر آقای هاشمی بهعنوان یکی از گزینههای مطرح برای شهرداری تهران ورود نکند، ریاست شورا را برعهده خواهد داشت. آیا اینجا هم به نفع جریان یا گزینه مطلوب حزب کارگزاران انتخاب خواهد شد؟
اگر این را مفروض سوالات خودتان قرار دهید، فرض غلطی است و بهرغم اینکه من عضو حزب کارگزاران نیستم و عضو یک حزب اصلاحطلب دیگری هستم ولی اعتقادم بر این است که همکاران ما فراتر از بحث حزبی بودن و حضورشان در حزب میخواهند در اداره شهر تهران موفق شوند. به هر حال آقای محسن هاشمی هم اخیرا عضو کارگزاران شده و رئیس شورای مرکزی کارگزاران است ولی آقای محسن هاشمی بالاخره فردی است که جدا از اینکه عضو حزب کارگزاران است یک شخصیت ملی و فراملی در کشور محسوب میشود. او در مجموعه مسئولیتهایی که در گذشته داشته، اساسا نگاه و دیدگاهش صرفا حزبی نبوده، هرچند که کار حزبی هم انجام میدهد. بنابراین نمیتوان شخصیت آقای محسن هاشمی را به حضورش در حزب سیاسی کارگزاران محدود کرد.
در مجموع ما هنوز در این خصوص تصمیمی نگرفتهایم و اساسا جلسهای به صورت جدی در خصوص رئیس شورا و بقیه ارکان شورا نگذاشتهایم ولی قطعا در اولین جلسه این موضوع را مورد بررسی قرار خواهیم داد. دوستان دیگر غیر از آقای هاشمی هم از همکاران ما دارای این ظرفیت برای حضور در منصب ریاست شورا هستند که مبتنی بر مصلحت شهر و شهروندان تصمیم خواهیم گرفت. مطمئن هستم با توجه به فضای اجماعی که در بین منتخبین شورا است، نهایتا از بین این افراد انشاءالله روی ریاست یک نفر اجماع خواهیم کرد. مثل همان اجماعی که در خصوص شهردار تهران انجام شد.
درخصوص انتخاب مناصب شهرداری چطور رفتار خواهد شد؟ آیا با نظر شورای شهر اتفاق میافتد یا شهردار اختیار تام در این زمینه دارد؟
اساسا در خصوص انتصاب مدیران شهرداری تهران این جزو اختیارات شهردار تهران طبق قانون است و اعضای شورای شهر تهران حق دخالت ندارند. برای ما بهعنوان منتخبین شورای پنجم مهم این است که افرادی که در مناصب مختلف مدیریتی قرار میگیرند، اعم از شهرداران مناطق یا معاونتهای شهردار و اعضای هیاتمدیره شرکتها، میتوانند در راستای اجرای مصوبات شورا شامل اجرای طرح جامع، طرح تفصیلی، برنامه پنجساله و رویکردی که منتخبین شورا جهت نحوه اداره شهر اتخاذ میکنند، موفق باشند.
اما اگر مدیرانی باشند که در حوزه تحقق استراتژی و رویکرد شورای پنجم که منطبق بر قوانین است، مشکل داشته باشند، بهعنوان استفاده از اختیارات نظارتی قطعا در این خصوص ورود خواهیم کرد ولی اینکه این ورود به مفهوم انتصاب یا معرفی یک فرد باشد، خیر این اتفاق نمیافتد. به منظور موفقیت شهردار منتخب خودمان تلاش میکنیم و در عین حال هیچگونه رودربایستی نداریم چون جایگاه شورا اعم از جایگاه قانونگذاری و جایگاه نظارت بر عملکرد مدیریت شهری و مدیران شهرداری تهران خط قرمز است ولی تاکید بر این خطوط قرمز به مفهوم معرفی افرادی برای انتصاب توسط شهردار تهران نخواهد بود.
آیا کسانی مثل خانم کولایی، آقای مهرعلیزاده و دیگران که انصراف دادند تا آقای نجفی به شهرداری تهران برسد، در مسئولیتهای مدیریت شهری به کار گرفته خواهند شد؟
بههرحال اینکه آیا از توانمندی این دوستان در حوزه اجرایی و مدیریت شهری استفاده شود یا نه، جزو اختیارات شهردار محترم است. قطعا یکی از اولویتهای مهم شورای پنجم است که از مجموعه ظرفیتها استفاده کند.
کاندیداهایی آمدند به صورت جدی نسبت به ارائه برنامههایشان اقدام کردند و انصافا برنامههای بسیار خوبی ارائه دادند، نه تنها باید این برنامهها را مورد توجه قرار داد بلکه از سایر دیدگاههایی که در دانشگاهها، فضاهای کارشناسی، جریان اصلاحات و اعتدال وجود دارد نیز باید استفاده شود. منتها اینکه آیا این افراد باید در شهرداری تهران مسئولیتی داشته باشند، از اختیارات شخص شهردار تهران است و خود ایشان باید به این سوالات پاسخ دهد.
دیدگاه تان را بنویسید