گفتوگوی مثلث با احمد خرم
باید ائتلاف را ادامه بدهیم
احمد خرم معتقد است رویکرد تعاملی جریان اصلاحطلب با جریان اعتدالگرا در انتخابات مجلس سال 98 نیز برای تأمین منافع ملی باید ادامه پیدا کند اما پیش از ورود به عرصه انتخابات تمام ابعاد این تعامل روشن و شفاف شود. وزیر دولت اصلاحات میگوید: «همکاریهای تعاملی دو جبهه اصلاحات و اعتدال، منازعات، مناقشات و تخریبها را کاهش میدهد چون آن طیفهایی که رویکرد تند دارند، این تعامل باعث تضعیف آنها میشود.»
انتخابات سال 96 این نتیجه را برای اصلاحطلبان داشت که تمامی یا اکثریت کرسیهای شورای شهر را در کلانشهرها به دست آوردند. به نظر شما اصلاحطلبان باید در انتخابات مجلس یازدهم که سال 98 برگزار میشود با چه رویکردی به صحنه رقابت بیایند، همچون سال 96 فهرستهای انتخاباتی خود را یکدست از نیروهای اصلاحطلب بچینند یا آنکه مانند سال 94 با اعتدالگرایان ائتلاف کنند؟ در کدام حالت اصلاحطلبان بهتر میتوانند پاسخگوی پایگاه رای اجتماعی خودشان باشند؟
سال 94 در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ائتلافی صورت نپذیرفت، بلکه مبنای حرکت و ورود به صحنه رقابت، تعامل اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل بود. در واقع رویکرد جریان اصلاحات تعامل با حفظ رویکرد اصلاحطلبی و طرح شعارهای اصلاحطلبانه بود. این رویکرد تعاملی برای اولینبار اتفاق افتاد و باید گفت موضعگیریها و رویکردها عقلانیتر و منطقیتر شد.
معتقدم این مملکت را باید نیروهای معتدل اداره کنند. تندروی در هر جبههای مذموم است. تندروی و خشونت جامعه را دچار استبداد و دیکتاتوری میکند بنابراین رویکرد تعاملی، مورد تایید در سیاست داخلی و خارجی است.
مساله انتخابات شورای شهر یک انتخابات محلی است و بُعد ملی و کشوری ندارد، بنابراین نماینده شورای شهر با نماینده مجلس آن شهر تفاوت میکند. گرچه نماینده مجلس منطقهای انتخاب میشود ولی به محض انتخابشدن نماینده کل مردم ایران است و باید با ملینگری حفظ منافع ملی را دنبال کنند اما نماینده شورای شهر در محدود مدیریت شهری رسالت و وظیفهای برعهده دارد بنابراین باید جمع جبری شوراها را به حساب آورد یعنی باید دید در کل شهرهای کشور به چه نسبتی از نیروهای دو جبهه اصولگرایان و اصلاحطلبان رای آوردند. مردم انتظارات خود را درباره شورای شهر و شهردار خوب میدانند و مسائل را به خوبی لمس میکنند. بهداشت شهری، بهداشت روحی و روانی شهروندان، مسائل عمرانی و اجتماعی در محدود شهر کاملا برای مردم قابل لمس است و به کسانی رای میدهند که توقعات شان را برآورده کنند.
البته در انتخابات شورای شهر مردم برای اولین بار در کلانشهرها عمدتا لیستی رای دادند. این تعاملی که هر دو جبهه در انتخابات مجلس دهم با یکدیگر داشتند، با این هدف بود که اکثریت کرسیها در اختیار نمایندگان با رویکرد اعتدالی قرار بگیرد، همانطور که در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 و سال 96 چنین هدفی دنبال شد. البته سال 96 با ردصلاحیت نامزد تندرو در انتخابات ریاستجمهوری نگرانیها از بازگشت تندروی به عرصه اجرایی کشور برطرف شد.
یعنی آقای احمدینژاد؟
بله. البته هنوز جامعه سیاسی ما به تعامل برای دستیابی به اهداف مثبت در راستای حفظ و تقویت منافع ملی سمتگیری ندارد. دههها مانده به اینکه ما مبنای تصمیمگیریمان حفظ و ارتقای منافع ملی باشد. هنوز جامعه سیاسی ما بیشتر فردی و جناحی فکر میکند تا به منافع ملی.
به نظر شما اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی آینده همچون انتخابات شوراهای پنجم فهرستی یکدست اصلاحطلب بدهند یا آنکه مثل سال 94 با فهرستی تعاملی مرکب از اصلاحطلبان، اعتدالیون و اصولگرایان میانه وارد صحنه رقابت
شوند؟
بستگی به شرایط سال 98 دارد. اگر شوراهای شهر و شهرداران کلانشهرهایی که اصلاحطلبان در آنها مسئولیت مدیریت شهری را به دست گرفتند و همچنین دولت، توفیق پیدا کنند، نگاه مردم به جبهه اصلاحطلبی تقویت میشود. در آن صورت اصلاحطلبان میتوانند از موضع قدرت وارد تعامل شوند که این یک اتفاق مثبت برای جریان اصلاحات است.
بیشتر توضیح میدهید؟
یعنی تعامل میکنند، به شرط اینکه اگر در لیست اصلاحطلبان افرادی از اصولگرایان معتدل هستند، در لیست اصولگرایان معتدل نیز افرادی از اصلاحطلبان باشند.
معنای تعامل این نیست که یک طرف کوتاه بیاید و طرف دیگر کار خودش را بکند و با دید جبههای و جناحی به مسائل بنگرد. به نظرم انتخابات سال 94 یک پالسی از طرف اصلاحطلبان به اصولگرایان معتدل بود که ما آمادهایم با شما تعامل داشته باشیم.
البته در انتخابات سال 96 هم بخشی از اصولگرایان معتدل به آقای روحانی رای دادند و این حرکتی که در سال 94 انجام شد، این حرکت کمرنگترش در سال 96 نیز وجود داشت. بالاخره آقای ناطق و آقای لاریجانی در جبهه اصولگرایان معتدل تعریف میشوند، حمایت آنها از آقای روحانی که تنها کاندیدای اصلاحطلبان بود قابل کتمان نیست.
قطعا وقتی بخش کوچکی از اصولگرایان به آقای روحانی رای دادند، تعامل داشتن دو جبهه خط مقبولی است. منازعات، مناقشات و تخریبها را کاهش میدهد چون آن طیفهایی که رویکرد تند دارند، این تعامل باعث تضعیف آنها میشود.
دیدگاهی است که بیشتر آقای عارف و فراکسیون امید به آن اعتقاد دارد و میگوید. یکسری از اصولگرایان یا اعتدالگرایانی که سال 94 در داخل لیست امید قرار گرفتند و وارد مجلس شدند، با عبور از گیتهای مجلس راه خود را جدا کردند و پایبندی به گفتمان نشان ندادند که براساس آن گفتمان وارد مجلس شدند، نظر شما چیست؟
حرف درستی است.
بر اساس همین تحلیل آقای عارف و بخشی از اصلاحطلبان معتقدند نباید سال 98 اقدام مشابهی همچون سال 94 انجام شود. آنها معتقدند باید کل فهرستی که از جریان اصلاحات بیرون میآید، مرکب از نیروهای اصلاحطلب باشد و نه آنکه به تعبیر شما مانند سال 94، تعاملی با مشارکت اعتدالیون بسته شود، استدلال هم این است که اگر عدهای با فهرست اصلاحطلبان وارد مجلس شوند اما بعد بخواهند راه دیگری پیش گیرند و در بزنگاهها حتی گفتمان رقیب را تقویت کنند، این اتفاق پایگاه اجتماعی جریان اصلاحات را تضعیف و سرخورده میکند بهطوریکه شاید دیگر انگیزه و رغبتی برای حضور دوباره پای صندوقهای رای نداشته باشند، این دیدگاه را چطور ارزیابی
میکنید؟
این حرف درستی است و بر همین اساس میگویند عملکرد ملاک است. رای پیشنیاز و عملکرد بعد از رای، ملاک اصلی، حمایت شدن است. اگر اصولگرایانی که در لیست اصلاحات آمدند و برای ورود به مجلس دهم رای آوردند، در لیست قرار نمیگرفتند، قطعا رای نمیآوردند چون مردم لیستی رای دادند و در تهران کامل لیست امید رای آورد. مساله اعتماد به جریانهای سیاسی داشت سوسو میزد و حرکتش شروع شد، تداوم رویکرد یادشده این حرکت را کور میکند، ضمن آنکه اعتماد بین دو جبهه را کاهش میدهد.
دو جبههای که به ظاهر دنبال خدمت و توسعه کشورند و نشان دادند این مساله برایشان مهم است، با چنین اتفاقاتی اهداف و اظهاراتشان مورد خدشه قرار میگیرد. اگر در دوران انتخابات هر دو جبهه مواضع تعاملی دارند، بعد از انتخابات و راهیابی به مجلس نیز باید این رویکردشان ادامه پیدا کند. متأسفانه در مجلس دهم این مساله دیده نشد.
اما دیدگاه دیگری هم در جریان اصلاحات وجود دارد و آن اینکه نمیتوان از الان گفت لیست را میتوان یکدست اصلاحطلبی بست چون شورای نگهبان همچون دورههای گذشته امکان دارد در تایید صلاحیت نامزدها انقباضی عمل کند، آن موقع کار برای اصلاحطلبان سخت میشود اگر بخواهند فقط از نامزدهای اصلاحطلب تایید صلاحیت شده در انتخابات حمایت کنند چون به فرض اگر 100 نامزد اصلاحطلب تایید صلاحیت شوند اصلاحطلبان فقط برای 100 کرسی از 290 کرسی مجلس رقابت میکنند و به دیگر کرسیها کاری ندارند، حال آنکه میشود نامزدهای تایید صلاحیتشده غیراصلاحطلب اما نزدیک به گفتمان اصلاحات را مورد حمایت قرار داد تا فضای مجلس آینده به آنچه مدنظر اصلاحطلبان است نزدیکتر باشد. دیدگاه مقابل که مربوط به آقای عارف و بخش دیگری از اصلاحطلبان است میگوید حمایت از نامزدهای غیراصلاحطلب ریسک بزرگی است چراکه امکان دارد آنها بعد از ورود به مجلس رویکرد دیگری از خود نشان دهند که در این صورت اصلاحطلبان نمیتوانند پاسخ منطقی به افکارعمومی به ویژه پایگاه رای خود بدهند چون در یک معادله دوسر ضرر وارد شدند. هم از اعتبارشان هزینه کردند و هم به نتیجه مدنظرشان نرسیدند. نظر شما
چیست؟
شورای نگهبان به نحوه بسته شدن لیستهای جناحها کاری ندارد و کار خودش را میکند. لیست هم بعد از اعلام تایید صلاحیتها بسته میشود. اصولگرایانی که در لیست اصلاحات آمدند و این رویکرد را نشان دادند، در واقع اقتضایی عمل کردند و عملکردشان مطابق آنی نبود که قبل از انتخابات قول و قرارش را گذاشتند چون در انتخاب ارکان مدیریتی مجلس حتی روسای کمیسیونها طور دیگری رفتار کردند.
به نظر من عقل حکم میکند که تعامل بین دو جریان مثل سال 94 انجام شود اما این تعامل میتواند شدت و ضعف داشته باشد.
حالا اینکه سال 98 کدام درجه از تعامل را شاهد باشیم، بستگی به آن دارد که کدام یک از طیفهای دو جریان در انتخابات احتمال تفوق و برتریشان وجود دارد. معتقدم باید مبنا منافع ملی باشد نه منافع جناحی. اگر قرار است لیستی تعاملی بسته شود باید همه زوایای آن مشخص باشد تا بعد از آنکه نامزدهای حاضر در فهرست رای آوردند و وارد مجلس شدند، کسی منکر اهداف ترسیمی نشود. بعضیها با برخوردهای سیاسیکارانه خودشان در مقطع انتخابات مواضع طرف مقابل را تایید میکنند تا در فهرست مورد اقبال مردم قرار بگیرند اما بعد که روی کرسیهای مجلس نشستند طور دیگری عمل میکنند، بنابراین قبل از بسته شدن فهرست باید کاملا توقعات مشخص باشد.
یعنی نمیشود که در انتخابات مجلس یک جبهه سیاسی، جبهه دیگر را تقویت کند و در واقع برای جبهه رقیب خود کرسی بیافریند اما بعد جبههای که از این تعامل و همکاری سود برده به توقعات جبهه شریکش جامه عمل نپوشاند، پس ابعاد تعامل و همکاری بین جبههای باید کاملا شفاف و روشن باشد.
دیدگاه تان را بنویسید