گفتوگوی مثلث با حمیدرضا ترقی
دوگانگی اصلاحطلبانه
حمیدرضا ترقی معتقد است: اولا کسی که این همهپرسی را در اقلیم کردستان عراق برگزار کرد، کسی است که از دو سال گذشته تاکنون جایگاه قانونی در آن منطقه ندارد و اجازه تشکیل مجلس را نمیدهد. کسی که اجازه تشکیل مجلس منتخب مردم را در کردستان عراق نمیدهد و بهطور غیرقانونی حاکم بر اقلیم کردستان است. از نظر آقای زیباکلام آیا اقدامات بارزانی مصداق استبداد نیست؟
وقتی همهپرسی استقلال اقلیم کردستان عراق برگزار شد، برخی چهرههای اصلاحطلب همچون آقای زیباکلام و نقیب زاده این اقدام را حق مردم آن منطقه خواندند، به نظر شما مساله یادشده روی سیاست داخلی ایران نیز تاثیر خواهد داشت؟
اصولا این نوع همهپرسیها اگر در قالب روابط و قوانین بینالمللی باشد، برای کشورهای دیگر هم که عضو جامعه بینالملل هستند، قابل قبول است. متأسفانه یک دوگانگی در موضعگیریهای برخی اصلاحطلبان همچون آقای زیباکلام مشاهده میشود چون از یک طرف میگویند ما باید پایبند به قواعد بینالمللی و دیپلماسی جهانی باشیم اما از طرف دیگر کاری را که در کردستان خلاف قوانین بینالمللی انجام شده تایید میکنند. عین کاری که الان آمریکا میکند و نگاهش به دموکراسی در واقع دوگانه است. دموکراسی در عربستان را نمیپذیرد اما میخواهد به زور سرنیزه دموکراسی را بر دیگر کشورها تحمیل کند. این نوع سیاستهای دوگانه اصولا در مشی، مرام و ذات لیبرالها است که این اصلاحطلبان لیبرال داخل کشور نیز از همین مشرب استفاده میکنند. آنچه مسلم است اولا کسی که این همهپرسی را در اقلیم کردستان عراق برگزار کرد، کسی است که از دو سال گذشته تاکنون جایگاه قانونی در آن منطقه ندارد و اجازه تشکیل مجلس را نمیدهد. کسی که اجازه تشکیل مجلس منتخب مردم را در کردستان عراق نمیدهد و بهطور غیرقانونی حاکم بر اقلیم کردستان است. از نظر آقای زیباکلام آیا اقدامات بارزانی مصداق استبداد نیست؟ آیا این براساس یک روند دموکراسی چنین کاری را کرد؟ چطور اینجا دموکراسی نفی میشود اما از آن طرف میگویند دموکراسی حق مردم است؟
نکته دیگر آنکه چه کسی بر این همهپرسی نظارت کرد که مشخص شود نتیجهاش درست است یا غلط؟ به چه کسی از بیرون اجازه دادند که بیاید و نظارت کند. قوانین بینالمللی میگوید اگر همهپرسی در جایی میخواهد برای استقلال صورت بگیرد اول باید کشور مادر با آن موافقت کند. وقتی طبق قواعد بینالمللی موافقت کشور مادر در این همهپرسی نبود پس برگزاریاش چه معنایی دارد؟ اگر قرار به این مشی باشد تمام سیاستهای منطقهای و خاورمیانهای آمریکا هم در طرح خاورمیانه بزرگ و هم در طرح خاورمیانه جدید به راحتی باید انجام شود و آقای زیباکلام باید همه این تجزیهها را تایید کند. اگر کسی بداند پشت پرده این همهپرسیها استراتژی تجزیه منطقه توسط آمریکا و حامی اصلیاش اسرائیل است دیگر چنین مواضعی نمیگیرد. در مجموع طبیعی است که این نوع تجزیه در عراق تاثیر قابل توجهی بر وضعیت اجتماعی ایران و ترکیه و عراق دارد و یک اسرائیل دومی در منطقه به وجود میآید که انرژی و توان نیروهای این سه کشور را برای آینده به خودش مشغول خواهد کرد و مانع توسعه کردستان خواهد شد. موقعیت کردها را در این کشور تضعیف میکند. کردها در سه کشور ایران، عراق و ترکیه از موقعیت خوبی برخوردار هستند، از آزادی و امکانات بهره میبرند، تلاشهای تجزیهطلبان به موقعیت کردها آسیب خواهد زد و نگاه این کشورها را به کردها تغییر خواهد داد. این تغییر نگاه به ضرر کردها تمام خواهد شد و تنها کسی که از این مساله سوءاستفاده خواهد کرد اسرائیلیها و آمریکاییها هستند چون تجزیه کشورهای اسلامی در منطقه را دنبال میکنند و میخواهند بعد از نابودی داعش یک مساله جدیدی را در منطقه برای هرز دادن انرژی و توان کشورهای اسلامی به وجود بیاورند، بنابراین من امیدوارم این افراد اصلاحطلب که چنین صحبتهایی میکنند اولا مقداری نگاهشان را عمیقتر کنند، از برخوردهای سطحی و کاملا عوامانه نسبت به این نوع تحولات
در منطقه دست بردارند.
این موضع برخی از چهرههای اصلاحطلب را میتوان به پای کل جریان اصلاحات نوشت؟ یعنی بگوییم این یک موضع جریانی است؟
قطعا این موضع در زیرساختها و رسوبات فکری اصلاحطلبان است. این طور نیست که بدون ریشه باشد. ریشههای لیبرالیسم دارد که در عرصه سیاسی در واقع اینها باید همگرا با غرب عمل کنند. خود این همگرایی با غرب ایجاب میکند که چیزی را که غرب میپسندد آنها هم بپسندند، بنابراین اگر غرب این را در باطن بهعنوان یک پروژه دنبال میکند، آنها هم از این سیاست باید به شکلی تبعیت کنند، پس این در ذات جریان غربگرا در کشور ایران است.
تا آن حد خواهد رفت که بخواهند بهرهبرداری سیاسی یا انتخاباتی از آن انجام دهند؟
قطعا همین طور است. کسانی که در شهرهای کردنشین مثل سنندج و مهاباد چراغهای ماشین روشن کردند یا خوشحالی نشان دادند در انتخابات به چه کسانی رای میدهند؟ دقیقا وقتی آنها را در آن محلها شناسایی کنیم میبینیم همان کسانی هستند که به اصلاحطلبان رای میدهند. این نشان میدهد که اینها بیرابطه نیست. در بحث انتخابات این طور موضعگیریها در یک طیفی طرفدار دارد و اینها برای جذب آرا چنین خودعزیزیهایی را انجام میدهند.
دیدگاه تان را بنویسید