عذرحاج داود را خواستند گفتوگو مثلث با حسن نوروزی
حجتالاسلام حسن نوروزی از جمله نمایندگان مجلس هشتم بود که برای حمایت از دولت محمود احمدینژاد فراکسیون انقلاب اسلامی را تشکیل داد؛ فراکسیونی که بعدها پایهگذار جبهه پایداری شد. او امروز بعد از یک دوره غیبت دوباره ردای نمایندگی مجلس شورای اسلامی را بر تن کرده و سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس است. با حسن نوروزی، عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس دهم درباره شخصیت حاج داود احمدینژاد به گفتوگو نشستیم. او معتقد است: «از زمانی که داود احمدینژاد به دلیل فشارهای جریان انحرافی دولت نهم را ترک کرد، وضعیت محمود احمدینژاد در برابر جریان انحرافی شکنندهتر شد و رفتارها و رویکردهای این جریان همچنان آسیبرسان به شخصیت محمود احمدینژاد است.»
داود احمدینژاد وقتی فوت شد مسئولان عالی رتبه نظام پیام تسلیت دادند. شما عضو فراکسیون انقلاب اسلامی و از حامیان دولت نهم در مجلس هشتم بودید، آقای داود احمدینژاد از سال 84 تا سال 87 ریاست بازرسی ویژه رئیسجمهور را برعهده داشت، او را چطور دیدید و شناختید؟
حاج داود یک چهره فعال بسیجی متدین بود. او دورهای در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت کرد. هیچ نوع انحرافی نداشت و هیچ نوع مشکلی برای نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاد نکرد، خدمت خالصانهای را انجام داد و بسیار صادقانه در راه انقلاب و شهدا قدم برداشت. در حقیقت خیلی از بسیجیها و نیروهای انقلاب اسلامی داود احمدینژاد را میشناختند، قبل از آنکه محمود احمدینژاد را بشناسند. حاج داود احمدینژاد وقتی رئیس بازرسی ویژه ریاستجمهوری بود، چند مرتبه به دفترش مراجعه کردم و او را شخصی دقیق، پرتلاش، بیریا، متواضع و خاکی دیدم. آقای داود احمدینژاد خیلی تلاش کرد تا انحراف را از اطراف آقای محمود احمدینژاد بزداید. او چهرهای ضدانحراف بود و تابع محض و محکم ولایت فقیه محسوب میشد. اعتقاد خیلی زیادی به این داشت و براساس آگاهی و شناخت عمل میکرد. در حقیقت چوب ایستادگی در مقابل جریان انحراف و نفاق داخلی را خورد چون جریان انحراف موفق شد حاج داود احمدینژاد را از آقای محمود احمدینژاد کنار بزند و دور کند.
آقای داود احمدینژاد چه نقشی در رئیسجمهور شدن برادرش ایفا کرد؟
او هماهنگکننده استانی بود. در واقع او بود که زنگ میزد و سعی میکرد چهرههای انقلابی را برای نزدیک شدن به آقای احمدینژاد متقاعد کند. به هر حال حاج داود وقتی دریافت که برادرش به جریان انحراف نزدیک شده، از او فاصله گرفت و بجد راه خودش یعنی راه امام و رهبری را دنبال کرد. ما حاج داود را بهعنوان یک شخصیت فرهیخته میشناختیم و حق مطلب هم این بود که در یک جای مناسب خاکسپاری شود. پیکر او در دور ضریح امام رضا (ع) طواف داده شد. خوش به حالش.
موضوع استعفای آقای داود احمدینژاد از ریاست بازرسی ویژه ریاستجمهوری زمانی اتفاق افتاد که آقای احمدینژاد به پیشنهاد آقای مشایی، آقای کردان را برای وزارت کشور دولت نهم در نظر گرفت، علت اختلاف آقای داود احمدینژاد با کردان و مشایی چه بود؟
آقای داود احمدینژاد با کردان مشکلی نداشت. در واقع تعاریفی که آقای محمود احمدینژاد از آقای مشایی میکرد و میگفت او انسان عارفی است، مورد قبول آقای داود احمدینژاد نبود. او اعتقاد داشت «آنها روی اخوی من خیلی تاثیرگذاری داشتند و مقداری ذهن او را منحرف کردند، بهطوری که برادرم آنها را به ما ترجیح میدهد.» من در جایی به حاج داود گفتم: «مگر میشود امام و رهبری را یک طرف و مشایی را یک طرف گذاشت؟» حاج داود با ناراحتی، سوز و آه گفت: «متأسفانه جریان انحراف بر اخوی من تاثیرگذاریها و الهاماتی داشتند. اینها خیلی منحرف هستند، تاثیرات عجیبی گذاشتند و برادرم را دعایی کردند. نمیدانیم چه کار باید کنیم؟» در کل ما حاج داود احمدینژاد را چهرهای خدوم، فعال، بیدار، ضدانحراف، ضدجریانات ملیگرایی و اصلاحگرایان افراطی که از خط رهبری عبور میکنند میشناختیم. به عبارت دیگر روبهروی هر جریان سیاسی که از مرز ولایت مطلقه فقیه عبور میکرد میایستاد، فرقی هم نداشت مصداقش چه کسی باشد، برادرش بخواهد از خط ولایت عبور کند یا شخص دیگر حاج داود احمدینژاد بهشدت نسبت به این افراد اظهار نگرانی و انزجار داشت. حتی من سال 1394 در حوزه مشهد مسئولیتی داشتم. از حاج داود دعوت کردم، او نیز با وجود کسالت آمد و درباره مواضع امام و رهبری و روشنگری نسبت به جریان انحرافی، فتنه و افراطیهای اصلاحطلب و اصولگرا سخنرانی کرد. معتقدم آقای داود احمدینژاد یک شخصیت مصلح، منتقد، مومن، انقلابی و متعهد بود اما آقای محمود احمدینژاد نتوانست از چنین ظرفیت بزرگی در چهار سال دولت دهم استفاده کند و وضعیتش را شکننده کرد، شکنندگیهایی که هنوز جریان اصلاحات در حال سوءاستفاده از مصادیق آن است.
نگرانیهای آقای داود احمدینژاد را چقدر واقعی دیدید؟
نگرانیهای او نگرانیهای بحق بود.
چطور شد شما آقای داود احمدینژاد را برای سخنرانی دعوت کردید؟
او را چهره انقلابی، بسیجی و رزمنده میدانیم که برای روشنگری طلاب حوزه نسبت به مسائل، آقای داود احمدینژاد را دعوت کردیم.
آیا صحبتهای آقای داود احمدینژاد بر طلاب حوزه علمیه مشهد تاثیر داشت؟
بله، صددرصد. آقای داود احمدینژاد با افتخار روشنگری و تبیین مواضع کردند. این مساله برای طلاب جوان حوزه علمیه مشهد خیلی ارزشمند بود.
آقای داود احمدینژاد چرا در دولت نماند تا بیشتر برادرش را در مقابل جریان انحراف محافظت کند؟
نگذاشتند. من شنیدم عذر او را خواستند. وقتی عذر کسی را از جایی میخواهند، طبیعی است که دیگر در آنجا نمیماند.
اما اعلام شد خود آقای داود احمدینژاد از ریاست بازرسی ویژه ریاستجمهوری استعفا داد، مگر این طور نبود؟
تا آنجایی که میدانم به او گفته بودند آنجا را ترک کند و او نیز آنجا را ترک کرد.
اگر آقای داود احمدینژاد به عقب برمیگشت همین مسیر را طی میکرد؟
آقای داود احمدینژاد را شخصیتی ضدانحراف و ضد جریانی که با رهبری تقابل دارند، میدانیم.
وقتی آقای داود احمدینژاد به کل از دولت آقای احمدینژاد سال 87 جدا شد مسیر چسبندگی آقای احمدینژاد به آقای مشایی بیشتر شد یا فرقی نکرد؟
قطعا بیشتر شد. نهایتا دیدیم منجر شد او در سال 90، 11 روز خانهنشینی را تجربه کند. آقای جوانفکر هم گفت فردا زنجیره انسانی از تجریش تا راهآهن تشکیل میشود. توهماتی در ریاستجمهوری پیدا شد که آثارش را هم هنوز در حرکتهای انحرافی آقای مشایی میبینیم.
به نظر شما فوت آقای داود احمدینژاد، آقای محمود احمدینژاد رئیسجمهوری سابق کشورمان را به خودش آورد؟
این را باید از خودش پرسید اما در مجموع حضور شخصیتی همچون حاج داود انقلابی و بسیجی در کنار آقای احمدینژاد جزو لوازم کار آقای احمدینژاد بود و فراریدادنش از بازرسی ویژه ریاستجمهوری ضربه شکنندهای را به او وارد کرد. امروز هم از دست دادن چنین برادر معتقد فعال، کمر جریان عملی آقای احمدینژاد را شکست. توصیه میکنم آقای احمدینژاد حتما یک مرتبه دیگر برگردد و گذشته خود را مطالعه کند چون حاج داود تنها فردی نبود که از دولت آقای محمود احمدینژاد جدا شد. حاج داودهای بسیاری بودند که حامی آقای محمود احمدینژاد بودند و به وجود او در جایگاه ریاستجمهوری افتخار میکردند و دوست داشتند که جریان انحراف در کنار آقای احمدینژاد نباشد. رویکرد جریان انحراف به سمت ملیگرایی، ترجیح دادن ایرانگرایی به اسلامگرایی، مشی افراطی و کار براساس دعانویسی بود. آقای احمدینژاد اگر میخواهد در جریان سیاسی انقلاب کار کند، باید همچون برادرش از جریان ضد انقلاب تبری بجوید.
دیدگاه تان را بنویسید