در میان اصلاحطلبان خطر سرخوردگی بدنه اجتماعی گوشزد میشود
سرنوشت 24 میلیون رای
هفته نامه مثلث :اوضاع در جناح اصلاحطلب متفاوتتر از همیشه شده است؛ آن هم درست در شرایطی که گمان میشد پیروزی حسن روحانی در انتخابات جای پای آنها را در قدرت رسمی استوارتر از 4 سال خواهد کرد
اکنون آنها پیش روی خود یک دوگانه تعیین کننده میبینند. اینکه با حسن روحانی که حالا دگرگون شده است باقی بمانند و به قول برخی تصمیمسازان اصلاحطلب پروژه اصلاحطلبان را پیش ببرند یا اینکه به تجویز برخی دیگر از چهرههایشان از او جدا شده و به اصلاحطلبی فکر کنند.
هر چه هست حالا یک دوگانه تعیین کننده میان آنها پدید آمده که سرنوشت سرپرستی 24 میلیون رای را درهالهای از ابهام فرو برده است.
تشکیک در ائتلاف
مدت کوتاهی پس از اینکه بهزاد نبوی ائتلاف با روحانی را منکر شد و گفت: «تا آنجا که من اطلاع دارم حتی ائتلافی با آقای روحانی صورت نگرفته که ایشان نسبت به مفادش عهدشکنی کرده باشد. علت رای اصلاحطلبان به آقای روحانی، صرفا به دلیل مصالح کشور و نظام بوده است.» و حمیدرضا جلاییپور و سعید شریعتی، هر دو از جناح موسوم به اصلاحطلب مقابل نبوی ایستادند و جلاییپور نوشت: «روند پیروزی بخش در سه انتخابات گذشته نه وادادگی و نه میانمایگی اصلاحطلبان که شکل گیری ائتلاف نانوشته میانهروها (متشکل از اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانهرو) در سیاست رسمی ایران با ابتکار اطلاح طلبان بوده است، یا در گذشته ائتلاف نانوشته رئیس دولت اصلاحات،هاشمی، ناطق و الان ائتلاف رئیس دولت اصلاحات، روحانی، ناطق.» و سعید شریعتی نیز درباره ائتلاف با روحانی گفت: «ائتلاف اصلاحطلبان و میانهروها برای منزوی کردن جریان تندرو در کشور اتفاق افتاد که در این زمینه موفقیتهایی هم حاصل شد.» به ناگاه از جناح موسوم به اصلاحطلبی صدایی بلند شد که با گفتههای اشاره شده تفاوت جدی داشت. صاحب این صدا عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان بود که در یادداشتی در روزنامه آفتاب یزد نوشت: «از انتخابات مرحله دوم که ایشان (روحانی) رای بسیار چشمگیرتری هم آورد و میتوان گفت عملا روحانی با حمایت و سازماندهی تشکیلات اصلاحطلبان به قدرت رسید؛ به نظر میرسد یک مقدار فاصله معناداری را برای خودش به وجود آورده است... من فکر میکنم بیشتر آقای روحانی آینده بعد از چهار سال دوم خود را برنامهریزی میکند. آقای روحانی چهرهای است که باتوجه به مختصاتی هم که دارد برای حضور در آینده قدرت و سیاست کشور برنامه دارد و کسی است که اگر مخیر شود میان حضور در قدرت سیاسی و یا جامعه مدنی انتخابش گزینه اول خواهد بود.» بیان چنین نظری در زمانی که پس از وقفهای کوتاه دوباره رابطه و نسبت جناح موسوم به اصلاحطلبان با دکتر روحانی و دولت دوازدهم از موضوعات جدی این جناح شده؛ افزون بر اینکه تاثیر جدی بر تعریف این رابطه و نسبت دارد، دریچهای است برای مسائل چند سال بعد مربوط به آنها و روحانی. اما به تازگی افرادی همچون تاجزاده، کواکبیان و رسولی به این سوال، پاسخهای متفاوتی داشتهاند. ایلنا در این باره نوشته است: «مصطفی تاجزاده در واکنش به ادعای برخی تحلیلگران در خصوص گردش به راست رئیسجمهور پس از انتخابات و علت این رویکرد جدید اعلام کرد: «شخصا با این پیشفرض که روحانی چرخش به راست داشته، مخالفم و معتقدم رئیسجمهوری پس از انتخابات نهتنها چرخش به راست نکرده، بلکه اساسا نمیتواند گردش کند.» همین خبرگزاری در متن مصاحبه دیگری با حسن رسولی، عضو شورای شهر پنجم تهران نوشته است: «رسولی در پاسخ به سوالی مبنیبر اینکه برخی از فعالان سیاسی معتقدند آقای روحانی قصد بازگشت به اردوگاه اصولگرایان را دارد، عنوان کرد: «معتقدم یکی از مهمترین خصوصیات افکار عمومی امروز ایران به برکت توسعه اطلاعات و گسترش رسانهها، افزایش فهم یا سواد سیاسی است.» او افزوده بود: طی ماههای پس از برگزاری انتخابات، آقای روحانی با هر توجیهی که هنوز توضیح ندادهاند نسبت به کسانی که برای وی مایه گذاشتند غیرعادلانه برخورد کردند! خبرآنلاین هم در قسمتی از مصاحبه تازه خود با مصطفی کواکبیان به او گفته است: «شاید یک نگاه دیگر هم این باشد که اصولگرایان در تلاش برای تعامل با روحانی هستند، حالا یا استراتژی مقطعی آنهاست یا...»و کواکبیان پاسخ داده بود: من تصور نمیکنم که اصولگراها به این اعتقاد داشته باشند که آنها به سمت حسن روحانی آمدهاند. در واقع وقتی با اصولگراها صحبت میکنیم، معتقدند که آقای روحانی به سمت آنها آمده است. اگر واقعا اصولگراها به سمت روحانی آمده باشند باید غنیمت بشماریم.» خبرآنلاین در ادامه میپرسد: «شما فکر میکنید این یک تاکتیک موقت است یا برنامه بلندمدتی دارند؟» و پاسخ شنیده بود: «فکر میکنم که آقای روحانی، باید به پایگاه رایش را توجه کند. بالاخره همه اصولگراها در جمنا جمع شدند و به آقای رئیسی رای دادند. کدام اصولگرا بوده است که به آقای روحانی رای بدهد. یک نمونه و یک حزب بگویید. در مقابل همه اصلاحطلبها یکصدا پشت آقای روحانی آمدند و همه به آقای روحانی رای دادند. این پایگاه رای نباید از دست برود، در غیر اینصورت اعتماد مردم از دست میرود و در انتخابات بعدی مردم حاضر نمیشوند. نه اینکه در انتخابات بعدی مردم به سمت اصولگراها بروند، اصلا در انتخابات حاضر نخواهند شد.
جدایی چپها و روحانی؟
«علی صوفی»، عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آرمان امروز گفته است: «جریان سیاسی که موجب پیروزی رئیسجمهور شده است، هیچگونه وابستگی به روحانی ندارد. جریان اصلاحات به لحاظ سیاسی جریان مستقلی از روحانی است و تنها در دو انتخابات ریاستجمهوری گذشته از روحانی حمایت کرده است، در نتیجه تنها خوشعهدی و بدعهدی از روحانی باقی خواهد ماند. اصلاحطلبان جریان سیاسی قدرتمندی هستند و مردم نیز به این جریان نظر مثبت نشان دادهاند.»
صحبتهای صوفی در حالی اظهار شد که چندی قبل از او، موسویلاری، وزیر کشور دولت اصلاحات به سایت جماران گفته بود: قاعدتا اصلاحطلبان و رئیسجمهوری با هم «مرتبط هستند و از همدیگر جدا نمیشوند؛ حتی اگر انتقادی هم داشته باشند به صورت دوستانه مطرح میکنند.»البته میتوان نتیجه گرفت که حرفی که صوفی زده است نهتنها به هیچ وجه دوستانه نبوده، بلکه میتوان از آن با عنوان دودی یاد کرد که از دهانه آتشفشان جدایی دولت و اصلاحطلبان بلند شده است و فوران آن را خبر میدهد.
علویتبار: ما توجیهگر کابینه نیستیم/روزنامه
شرق: آیا روحانی آمادگی تنها ماندن را دارد؟!
علیرضا علویتبار، از فعالان اصلاحطلب چندی قبل در مصاحبه با روزنامه اعتماد در اشاره به تحلیل خود از کابینه دوم رئیسجمهور روحانی گفت: «ما نباید توجیهکننده ضعفهای کابینه باشیم. بهخصوص که ممکن است در تعیین معاونانی که لزوما احتیاج به رای مجلس ندارند اتفاقات ناخوشایندتری هم بیفتد. بنابراین ما در مقام توجیه کننده نیستیم.»
شاید در روزگاری نه چندان دور این «اصولگرایان» باشند که همچون اواخر دولت اصلاحات، مجبور به دفاع از رئیسجمهور روحانی در مقابل حامیان سابقی باشند که بیرحمانه از او عبور کردهاند.حمیدرضا جلاییپور، اصلاحطلب دیگریست که چندی قبل به بهانه کابینه، انتقادات تندی را علیه رئیسجمهور روحانی روا داشت و در اشاره به یکی از چهرههای نزدیک به روحانی (واعظی) گفته بود که او با اصلاحطلبان مشکل شخصی دارد.
او درعینحال تصریح کرده بود: «بعید است مشکلات روحانی با نهاوندیان، واعظی و آشنا پر شود. گزارش روزنامه اصلاحطلب قانون علیه رئیسجمهور روحانی هم سروصدای زیادی را ایجاد کرد.»
این رسانه در اشاره به مراسم تحلیف روحانی و سخنان رئیسجمهور در این مراسم، از چیزی به نام «توهم روحانی» سخن گفته و نوشته بود: همه میدانند که روحانی بیشک مدیون پشتیبانی وکمکهایی است که آیتالله هاشمیرفسنجانی به وی کرد و سبب شد مردم و سایر جریانهای سیاسی به حمایت از شیخ دیپلمات وارد عرصه شوند. اما گویی خاک، این محبتهای آیتالله را بسیار سرد و روحانی آنها را فراموش کرده است. فرضیه دیگر نیز آن است که گویی روحانی مانند برخی، دچار توهم شده که 24 میلیون رای به دلیل محبوبیت شخص اوست. به نظر، این خیال سبب شده که روحانی به خودمحوری برسد و حتی یادی نیز از بزرگان خود نکند. نمود اصلی این نوع تفکر آقای روحانی را در مراسم تنفیذ و تحلیف مشاهده کردیم. روحانی که مدام در برنامههای تبلیغاتیاش ذکر هاشمی میگفت، در این دو مراسم از زمین و زمان تشکر کرد ولی یاد آن مرحوم نیفتاد.
نمیشود به کدهای طلاق سیاسی اصلاحطلبان از روحانی حرف زد اما جمله کلیدی و نکته مهمی که روزنامه شرق در سرمقاله خود به آن اشاره کرد چیزی نگفت!
شرق در اشاره به چیزی به نام «تنهایی روحانی» گفته بود: اینک دولت روحانی به مرحلهای رسیده که ناگزیر است با برخی واقعیتهای تلخ روبهرو شود، اگرچه اصلاحطلبان همچنان از دولتش حمایت خواهند کرد و اصولگرایان معتدل نیز بیش از گذشته به او نزدیک خواهند شد، نمیتوان توقع زیادی از آنان داشت. روحانی هرچه بهسوی آینده گام برمیدارد، این اتحادها و ائتلافها شکنندهتر میشود. این سوال اساسی در حال شکلگیری است که آیا روحانی آمادگی تنها ماندن را دارد یا نه؟»
حسامالدین آشنا مجاهد شنبه
از عبدالله نوری که در اشاره به کابینه دوم روحانی گفته بود: جمله خود ایشان (روحانی) را تکرار میکنم که شما نمیتوانید رای خود را از 24 میلیون نفر بگیرید و حرف آن 16 میلیون نفر را عمل کنید، البته حقوق آنها باید محفوظ باشد. فاصلهگرفتن از وعدههای انتخاباتی قطعا پیام امیدبخشی نسبت به 24 میلیون رایدهنده نخواهد داشت. تا عبدالله ناصری، عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که از کابینه اول روحانی با کنایه ناکارآمد و ناهماهنگ یاد کرده است و تا روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد که چندی قبل صراحتا از این نوشت که «حسامالدین آشنا مجاهد شنبه است»! همگی نشانههایی دارند از اتفاقات تازه. همین تازگیها روزنامه اعتماد با تیتر یک «چالش تغییر» از موضوع جداشدن حسن روحانی از اصلاحطلبان و نزدیکی آن به اصولگرایان سخن گفت، موضوعی که بهنظر میرسد جهت بارکردن هزینه دولت روی دوش اصولگرایان کلید خورده است. این در حالی است که اصلاحطلبان چه در انتخابات سال 92 و چه در انتخابات اردیبهشت امسال بهطور تمام قد از حسن روحانی حمایت کردند و حتی برای رای آوردن روحانی از دوپینگ سیاسی بهرهگیری کرده و یک اصلاحطلب را بهعنوان کاندیدای ضربهگیر و پوششی روحانی در عرصه انتخابات به میدان آوردند. کاندیدای اصلاحطلبی که نقش خود را بهخوبی ایفا کرد و اینک در دولت بهعنوان معاون اول در حال فعالیت است. این روزنامه اصلاحطلب دراینباره نوشت: «انتقادات بدنه رای روحانی به او از ایام چینش کابینه آغاز شد و در جریان معرفی وزیر علوم به اوج خودش رسید. در آن ایام خیلیها گفتند روحانی در انتخابات راهنمای چپ زده اما بعد از انتخاب به سمت راست چرخیده است. معیار آنها مقایسه شعارهای تندوتیز روحانی در سفرهای انتخاباتیاش بهویژه در هفته آخر تبلیغات ریاستجمهوری با نحوه چینش کابینه بود.»
با این اوصاف، دولت روحانی با کمک اصلاحطلبان روی کار آمد و باید گفت که اگر این دولت در دور دوم خود از ائتلاف با اصلاحطلبان هم عبور کند، فرقی در نتیجه انتخابات سال 96 رخ نمیدهد و این اصلاحطلبان بودهاند که باعث روی کارآمدن دولت روحانی هستند و در هزینههای این دولت شریک هستند.
فرجام یک ائتلاف، آینده ائتلاف
هرچه هست حالا بحث بر سر این است که اصلاحطلبان چه راهی را انتخاب خواهند کرد. یا ترجیح میدهند که برای پیشبرد پروژهای که تعریف کردهاند از اصلاحطلبی گذشته و به قول برخی چهرهای اصلاحطلب تاکتیک را به استراتژی ترجیح دهند و یا اینکه براساس ایدئولوژی ترجیح میدهند حتی به قیمت ریسک کردن و شاید دورماندن از قدرت برای قدرت گرفتن رقیب ازخود هزینه نکنند. به نظر این مساله اکنون بحثی مهم میان اصلاحطلبان است. این بحث سرنوشتی تعیینکننده دارد.
دیدگاه تان را بنویسید