عباس عبدی :رسانه ملی را با دهها هزار پرسنل به روزی نشاندند که در برابر یک رسانه کوچک فرامرزی خلع سلاح شد/هرچه گفتیم امثال مرتضویها خیرخواه حکومت نیستند ،خندیدند و گذاشتند کارش را بکند/چاپلوس ها و مجیزگو ها، اقدام به حذف دیگران کردند/افراد جاهل و قدرتپر
کدخبر:
22147
گروهی دیگر در برابر مسائلی همچون حضور زنان در ورزشگاهها یا برگزاری یک کنسرت و یا... چه قشقرقی که به پا نکردند، ولی هیچگاه زحمت برخورد با یک فساد و ظلم را به خود نداند.
به گزارش مثلث آنلاین عباس عبدی در روززنامه اعتماد نوشته است:
در فرهنگ دینی بسیار گفته شده است که: «مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود.» به نظر میرسد که منظور از این حدیث، تاکید بر حداقلی از بینش و دانش به عنوان یک ویژگی فرد مومن است. نتیجهای که میتوان گرفت این است که اگر کسی یا کسانی از یک سوراخ نه دو بار که چند بار گزیده شوند، میتوانیم بگوییم که مومن شناخته نمیشوند. حالا اگر خود فرد نیز دستش در سوراخ گزیده نشده باشد ولی ببیند که دست دیگران گزیده شده است، باز هم باید احتیاط کرده و درس بگیرند. سال گذشته در همین روزها کتابی را با آقای دکتر گودرزی منتشر کردیم به نام «صدایی که شنیده نشد»، این کتاب در اصل پژوهشی است که در سال ١٣٥٣ از طرف مجموعهای از استادان ارتباطات برای رادیو تلویزیون وقت به مدیریت دکتر اسدی و دکتر تهرانیان انجام شد. پژوهش با هدف خاصی برای رادیو تلویزیون آن زمان انجام شده است، ولی مضمون مهمی در آن است که برخی از افراد تیزبین آن زمان متوجه آن شدند و امروز که پژوهش را میخوانیم این مضمون روشنتر از همیشه دیده میشود. در واقع پژوهش به زبان بیزبانی، اعلام میکرد که اتفاقاتی در راه است. این صدا خیلی بلند نبود. ولی اگر گوشهای تیزی وجود میداشت، احتمالا آن را میشنید. امروز همه تعجب میکنند که چرا کسی در آن زمان متوجه ماجرا نشد. آن زمان گذشت، ولی امروز نه آن صداهای ضعیف، که چندین سال است فریادهای بلند از سوی بسیاری از صاحبنظران مطرح است که با عدد و رقم میگویند مجموعه مطالعات موجود نشان میدهد که شاخصهای ذهنی و عینی، هیچکدام مطلوب نیست، و به نظر ما حتی مهمتر از شاخصهای عینی، شاخصهای ذهنی است. شاخصهای امید به آینده، اعتماد به دیگران و حکومت، ارزیابی از اخلاقیات جامعه، ارزیابی از عدالت، ارزیابی از وضع آینده، نگرش نسبت به مشکلات اقتصادی و اجتماعی، مساله فساد و... هیچکدام در موقعیتهای مطلوبی قرار ندارند، سهل است که در وضع نامطلوب قرار دارند. شاخصهای عینی نیز نیازی به بیان نیست. وضع رشد اقتصادی، بیکاری، تورم و مسائل دیگر از جمله آلودگیهای هوا، ترافیک، وضع آب و... همه و همه میتوانند آسیبزننده به ثبات و آرامش روانی فرد و جامعه باشند. در کنار همه اینها فقدان انسجام اجتماعی نیز اهمیت خاص خود را دارد که در عمل برنامهریزی را بلاموضوع کرده و شاید هم ریشه بخشی از این مشکلات است.
این نتایج نه تنها قابل تعبیر و تفسیری غیر از آنچه که نشان میدهند نیستند، بلکه، بسیار واضح و روشن هستند که نیاز به تفسیر پیچیده داشته باشند و بارها و بارها از طرف محققان و افراد مطلع در علن یا در جلسات محدود بیان شدهاند. ولی حیف و صدحیف که برخی افراد جاهل و قدرتپرست که ذرهای درک و شعور فهم بدیهیات را ندارند، با خودشیرینیهای گوناگون به رد و نفی این بدیهیات میپردازند و مانع از آن میشوند که کوششی در خور برای حل مشکلات صورت گیرد. گروهی از آنان طی ٨ سال منابع کلان کشور را به باد دادند و شغلی ایجاد نکردند، گروهی دیگر هر کس هرچه گفت با انگهای گوناگون آنان را به سکوت فراخواندند. همهشان با تکیه بر چاپلوسی و ریا و مجیزگویی و با هدف برخورداری از سفره گشوده شده، اقدام به حذف دیگران کردند. رسانه ملی کشور را با دهها هزار پرسنل و امکانات به روزی نشاندند که در برابر یک رسانه به نسبت کوچک فرامرزی خلع سلاح شد. گروهی دیگر در برابر مسائلی همچون حضور زنان در ورزشگاهها یا برگزاری یک کنسرت و یا... چه قشقرقی که به پا نکردند، ولی هیچگاه زحمت برخورد با یک فساد و ظلم را به خود نداند. هرچه گفتیم امثال مرتضویها خیرخواه کشور و حکومت نیستند و دیر یا زود از عملکرد آنان ضربهای خواهید خورد که هیچگاه قد راست نکند، خندیدند و گذاشتند کارش را بکند.
در حل سادهترین مسائل کشور در ماندهاند، آنگاه مدیریت جهانی را پیش روی مردم میگذارند و کلا مسائل کشور را به سخره گرفتند و در مقابل بسیاری دیگر، خون دل خوردند و دم فرو بستند که میدانستند وضع منطقه چگونه است و چه سرنوشتی تمدن ایرانی را تهدید میکند و از این سکوت استنباط مناسبی نشد و فرصتها مثل ابر از دست رفت. در این میان نیز برخی هرچه کوشیدند نقارها را برطرف و وحدت نسبی ایجاد کنند؛ کینههای کهنه شده مانع شد. گذشت، آنچه گذشت. باز هم میتوان گذشته را به پشت سر انداخت، مشروط بر اینکه حداقل اینبار چشم خیلیها بر واقعیات جامعه باز و تصمیمات شایسته برای آینده کشور اتخاذ شود. این بحران اکنون آشکار شده و نباید خود را متوقف به آن کنیم؛ بیش و پیش از چیز باید برای خروج موثر و بادوام از چنین بحرانی اندیشه کرد.
منبع : روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید