بغض جهانگیری در مراسم سالگرد هاشمی: آیت الله اصرار می کرد روحانی کاندیدا شود /هاشمی بعد از ردصلاحیت قهر نکرد /جملهای که هاشمی بعد از ردصلاحیت به جهانگیری گفت
کدخبر:
22318
معاون اول رئیس جمهور با بیان اینکه مرحوم هاشمی رفسنجانی از لحاظ سیاسی یک آرمانگرای واقع بین بود، گفت: هاشمی تا آخرین لحظات از ستون های اصلی انقلاب دفاع کرد.
اسحاق جهانگیری صبح امروز در نخستین کنگره سالگرد آیتالله هاشمی رفسنجانی گفت: قبل از هر چیز این غم جانکاه و مصیبت بزرگ را به همه بزرگواران، بیت آیتالله هاشمی و همسر عزیز و فداکارشان، فرزندان و اخوان عزیزشان تسلیت عرض کنم.
به گزارش مثلث آنلاین اهم اظهارات وی را به نقل از خبرگزاری ها بخوانید؛
* هر منصفی که به تاریخ ایران بنگرد، از سالهای دور تا آخرین لحظات حیات آیتالله هاشمی، نام ایشان را در میان فعالترین و تاثیرگذارترین روحانیون، مبارزان، سیاستمداران، روحانیون، نذسزلت و... مثال میزند، اظهار داشت: اگر میخواهیم پنج روحانی، سیاستمدار و مدیر برجسته را نام ببریم، حتما آیتالله هاشمی برجستهترین است.
*در هیچ صحنهای از مبارزات انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، سازنندگی، اصلاحات و اعتدال را نمیتوان یافت که هاشمی در میانه آن نباشد. این وسعت حضور و قدرت تجزیه و تحلیل مطالب از سوی دیگر، به آیتالله تفکر چند بعدی و مدیریتی همه جانبه داده بود.
* آیتالله هاشمی از نظر معرفتی، عالمی روشنبین بود و قرآن در کانون فهم او قرار داشت، آیتالله هاشمی هیچ از آموختن و تدبر در آموزههای دینی غافل نبود. او تا روزهای پایانی حیات، گروهی داشت که به صورت منظم در مسائل قرآن تحقیق میکرد که بخشی از آنها منتشر شده است.
* آیتالله هاشمی به لحاظ فرهنگی ایران را عمیقا میشناخت و در اندیشه به فکر توسعه ایران بود، آیتالله هاشمی برای توسعه ایران الگوی خود را امیرکبیر قرار داد. امیرکبیر در قبل از پیروزی انقلاب برای آیتالله هاشمی به عنوان کسی که به سازندگی ایران پرداخت، سرمشق شد و کتاب امیرکبیر را نوشت. ارتباطات و مطالعاتش به گونهای بود که وجب به وجب ایران را میشناخت و جزء به جزء فرهنگ ایران را آشنایی داشت.
* آیتالله هاشمی از لحاظ سیاسی آرمانگرای واقعبین بود، ایشان آرمانهای بزرگی برای ایران تصور کرده بود ولی در عین حال، واقع بین بود. انقلابی جامعنگر بود. تا مرز شهادت رفت ولی لحظهای تردید در راه مبارزه نداشت ولی در عین حال، همه حرکاتش از جامعیت برخودار بود.
*آیتالله استراتژیستی توسعهگرا بود. او در دولت، مجلس، مدیریت جنگ، پیشبرد صلح، توسعه روابط بینالمللی و منطقهای، اصلاحات و اعتدال نقش کارسازی داشت.
*در اوایل انقلاب که لازم بود نهادهای انقلابی شکل بگیرد، آیتالله هاشمی در هر کجا که حضور یافت، آن نهاد هم توسعه یافت، ایشان وقتی به مجلس رفت، مجلس در راس امور قرار گرفت. وقتی به دولت رفت، دولت در خط مقدم سازندگی و توسعه کشور قرار داشت.وقتی به مدیریت جنگ رسید، گرهگشای جنگ شد و وقتی نیاز بود صلح را پیش ببرد به امام گفت اجازه بدهید من قطعنامه و صلح را اعلام کنم، آنگاه شما مرا به خاطر عدم مدیریت درست جنگ محاکمه کنید.
*آیتالله هاشمی مسائل منطقهای را به بهترین نحو ممکن حل کرد، در دوران آیتالله هاشمی در ریاست جمهوری بهترین روابط را با کشورهای عربی داشتیم که با تدبیر ایشان بود. با تدبیر ایشان در همین سالن کنفرانس اسلامی با حضور همه سران کشورهای اسلامی برگزار شد.
*آیتالله هاشمی سیاستمداری مبتنی بر مردم بود، ایشان بر انتخابات باور داشت و تاکید بر انتخاباتی آزادی داشت که حقوق مردم رعایت شود و از انتخابات با مشارکت بالا صحبت میکرد. از رویکردهای اصلی ایشان این بود که علیرغم حضور در بالاترین مسئولیتهایی که مورد نقد مردم قرار میگرفت همواره خود را در معرض رای مردم قرار میداد زیرا فکر میکرد با رای مردم بهتر میتواند عمل کند.
*در انتخابات سال ۹۲ به صحنه آمد ولی ناباورانه ردصلاحیت شد. فکر میکردند با رد صلاحیت او صحنه را ترک میکند ولی او قهر نکرد و عافیتطلبی نکرد ولی ایشان با تدبیر، رئیسجمهور درست کرد. من آن زمان رئیس ستاد ایشان بود. در همان موقع نزد ایشان رسیدیم و گفتم تکلیف چیست؟ گفت فلانی من همان هاشمی دیروز هستم با کمترین تغییر. با همان نزدیکی با رهبری. ستادها را جمع کنید. حتی اعتراض هم نکرد. ایشان تدبیر کرد و آقای روحانی را رئیسجمهور کرد.
*ایشان برای انتخابات مجلس ۹۴ و انتخابات خبرگان و آن رای عظمیی که مردم به ایشان دادند، فکر کرده بود. برای انتخابات ۹۶ از اوایل ۹۵ فکر و برنامهریزی میکرد و من حداقل سه بار با ایشان صحبت کردم و چه اصراری که آقای روحانی در انتخابات ۹۶ کاندیدا شوند.
*با رای بالایی که مردم در انتخابات مجلس خبرگان به آیتالله هاشمی دادند همه دیدند که مردم همچنان ایشان را قبول دارند، در مراسم بدرقه موج عظیمی او را بدرقه کردند.
*آقای هاشمی نظریه توسعه داشت و برای تکنوکراتها یک الگو و سرمشق بود، آیتالله هاشمی مفهوم توسعه را میفهمید. فنسالاران زیادی دور آیتالله هاشمی جمع شدند. آقای هاشمی اقتصاد را اینگونه میدید که هم باید به روستاها رسیدگی کرد و هم کارهای بزرگ انجام داد.
*در زمان جنگ یک میلیارد دلار برای اداره کشور بود. در آن دوران سخت، آیتالله هاشمی رفسنجانی به دنبال ساخت مترو بود. نمایندگان مجلس پیش او رفتند. گفتند مشکلات زیاد است، وقت مترو نیست. ایشان سعی کرد ما را قانع کند و در خطبه نمازجمعه درخصوص مترو صحبت کرد و بعد از خطبه کسی جرات نکرد حرفی بزند.
* طرحهای بزرگ ما از سد و فولاد گرفته تا پروژههای عظیم در زمان مدیریت آیتالله هاشمی راهاندازی شد. ایشان مشاوری صادق برای امام و رهبری بودند و تا آخرین لحظات از ستون اصلی انقلاب دفاع کردند و اصرار داشتند از انقلاب باید دفاع کرد.
*آیتالله هاشمی سند هویت انقلاب است، نمیتوان از او گذشت. آیتالله هاشمی رفسجانی مرد عبور از بحران بود. هاشمی مرد صبر و امید بود. کسی او را ناامید ندید و برای روزهای سخت برنامه داشت. مرد مدارا و تدبیر بود و همیشه در میانه میدان بود.
* امروز ایران پیش از همیشه به اندیشه و مشی آیتالله هاشمی رفسنجانی احتیاج دارد، مشی که به اعتدال فکر میکند، مشی که برای جلوگیری از فرسایش کشور برنامه داشته باشد و مشی که از حذف نیروهای انسانی کشور ممانعت میکرد.
*آیتالله هاشمی از هیچ تهمتی هراس نداشت. شجاعانه وارد میدان میشد. وقتی اصلاحطلبان فکر میکردند برای حذف رقیب، هاشمی مانع است، با آن مخالف کردند. بعد ۸۸ نیز مانع حذف اصلاحطلبان شد و ایستاد. بعد ۸۸ با ایشان صحبت میکردم. ایشان گفت میخواهند جریان قوی از انقلاب حذف کنند اما من ایستادم و نمیگذارم.
دیدگاه تان را بنویسید