گفتوگوی مثلث با منصور حقیقتپور
اصلاحطلبان نتوانستند به خواستههای مردم پاسخ دهند
منصور حقیقتپور میگوید: «مردم عاشق چشم و ابروی نیروهای جریانات سیاسی نیستند. اگر ببینند که در عمل به وعدهها جریان غالب موفق نبوده در انتخابات بعدی به سمت رقیب گرایش پیدا میکنند. مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی معتقد است: «اصلاحطلبان نتوانستند انتظارات مردم را برآورده کنند، اولویتهایی در نظر گرفتند که این اولویتها با اولویتهای جامعه همخوانی نداشت و همپوشان نبود.»
بعضی وقتی کمپین پشیمانی و ناآرامیهای اخیر را کنار هم میگذارند، میگویند بدنه جریان اصلاحطلبی دارد راه خودش را میرود و از شخصیتهای سیاسی این جریان جدا میشود. به نظر شما آیا اصلاحطلبان دچار ریزش پایگاه اجتماعی شدهاند؟
وقتی مسئولیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در کشور قبول میکنند، طبیعی است که دیگر اینجا زمان شعاردادن نیست. اینجا نیاز به اقدام متناسب با اثربخشی است و فضا با فضای انتخاباتی و با فضاهای قبل از انتخابات بسیار فرق میکند. الان من احساس میکنم وقتی جریان پیروز در معرض این امتحان قرار میگیرد، مردم به این اقدامات نمره میدهند، خب طبیعی است که شاید یک جریان سیاسی نتواند نمره کامل را پر کند و اینجاست که مقداری ریزشها اتفاق میافتد و احتمال دارد بعضی از رایدهندگان دلزده شوند و به سوی جریانات رقیب سوق پیدا کنند. در گذشته هم همینطور بود و الان مطلق نمیتوانیم بگوییم خود اصلاحات در این معرض قرار گرفته است؛ ما هم در دوره اصولگرایی بالاخره پاسخگوی صددرصدی نیازهای مردمی نبودیم، درواقع ما هم مقداری شاید اقداماتمان کافی نبود که نتوانستیم انتخابات مجلس، شورا و ریاستجمهوری را فتح کنیم. اگر ما تمرین دموکراسی کنیم و اجازه دهیم که مردم هم برنامهها و عملکرد ما را ارزیابی کنند و بعد به ما نمره دهند، اتفاق مناسبی است این جزو قاعده بازی دموکراسی است؛ اگر جریان غالب سیاسی توانست برنامههای پیشنهادی خود را اجرایی کند، خب مردم دوباره تاییدش میکنند، ولی اگر شعاری داد که هزینه و خرجی ندارد اما در عمل موفق به تحققش نشد، طبیعی است که مردم تصمیمگیری در زمان انتخابات میگیرند. من احساس میکنم که دو تای دیگر از این برفها در تهران داشته باشیم، مردم در قیاس بین آقای قالیباف و غیرقالیباف، قدر قالیباف را خواهند فهمید. فقط کافی است تعداد شاخههای درختهای شکسته تهران را اعلام کنند. بسیج امکانات و نیروها در دوران قبل پیشبینی شده بود، مراکزی که باید نمکپاشی کنند، برای این کار تجهیز و آماده بودند، در زمان لازم امکانات را پای کار میآوردند و کمتر غافلگیر میشدند، ولی این تیم جدید در شورای شهر و شهرداری به نظر من نمره قبولی نگرفت. درست است حالا نمره 18 دادند، ولی من فکر میکنم این نمره 18 با تقلب است و اگر این را بخواهیم درست ارزیابی کنیم، نمره 18 نیست. حالا نگاه کنید ما در فروردین اجرای طرح ترافیک را خواهیم دید. بالاخره چند سال آقایان دیگری اجرا کردند، با کموکاستی و محسنات و معایبش، حالا این آقایان میخواهند اجرا کنند. خدا نکند حادثهای مثل پلاسکو رخ دهد. مردم فرق یک شهردار جهادی پای کار را با یک آدم ستادی میفهمند. قطعا این نمرات و ارزیابیها را در دوره بعدی برای نوشتن تعرفهها مدنظر قرار خواهند داد.
یعنی مردم حتی در انتخابات مجلس هم این را نشان خواهند داد؟
هر چیز در قیاس خودش. امسال اگر مجلس بودجه خوب ببندد، اقدامات موثری کند و برای رفاه مردم اقدامات خوبی انجام دهد، بله، خب مردم ارزیابی میکنند که الان این 290 نفر نماینده محترم چقدرشان به شعارهایی که قبل از انتخابات دادند، پایبند هستند و دارند عمل میکنند. حتما همهشان درباره سادهزیستی شعار دادند. زمان انتخابات مردم میسنجند که آیا آنها سادهزیستی میکنند؟ قطعا برای رفع این مسائل توسعهای منطقه، شعار دادند. شعاردادن کار سختی که نیست، عملکردن مهم است. یک نمایندهای در دوره انتخابات به ما میگفت من مشکلات فلان استان را با صنعت خودروسازی حل میکنم و 50 درصد خودروسازی ایرانخودرو را به آنجا منتقل میکنم. زمان انتخابات مجلس آینده به او میگویم «شما توانستی یک دوچرخهسازی به استان خودت ببری؟» در دوچرخهسازی 50 نفر کار میکنند. پس عمل به وعده به این راحتی نیست، در عمل به وعدهها، هزار تا مشکل و مانع بر سر راه است.
به نظر شما اصلاحطلبان در انتخابات آینده اعم از مجلس، شورای شهر و ریاستجمهوری، مثل سالهای 92 تا 96 توفیق خواهند داشت؟
الان خیلی زود است که آدم بخواهد ارزیابی کند. یک مقدار زود است، ما باید یک مقدار دیگر هم صبر کنیم. ما مردم هوشمندی داریم، مردم عاقل هستند، برآورد میکنند و باید مقداری هم دقت کنند که دیگر بر اثر آن شعارهای انتخاباتی و وعدههای رنگارنگ آرای خودشان را در صندوق نیندازند. امروز ما کارآمدی میخواهیم، امروز ما اقداماتی میخواهیم که اقدامات موثر و تاثیرگذار بر اقتصاد، فرهنگ، امنیت و مسائل مختلف باشد و این هم لازمهاش انسجام حکومت، بهرهگیری از ظرفیتهای علمی کشور، فضادادن به همه تفکرات و اندیشهها و گوشدادن به تمام حرفها و انتخاب بهترین اینهاست.
یک تحلیلی است که میگوید اصلاحطلبان سال 84 تا 92 را از سال 98 برای خودشان تکرارشده خواهند دید. به نظر شما چنین چیزی درست است؟
این قاعدهای در دموکراسی است. یک دوره جریانی میرود و کارش میگیرد و مردم به نامزد یا نامزدهای او رای میدهند، یک دور میروی، اما در دورهای هم کارش نمیگیرد، مردم که عاشق چشم و ابروی نیروهای یک جریان سیاسی نیستند. مردم میخواهند مشکلشان حل شود، بیکاریشان حل شود، تورم حل شود، مسائل دیگر حل شود، امنیتشان بالا برود، عمران و آبادی اوج بگیرد؛ مردم دنبال این حرفها هستند.
به نظر شما از بیرون که نگاه میکنید، اصلاحطلبان توانستهاند به این خواسته مردم جواب دهند؟
نه.
به نظر شما گیرشان سر مسائلی بود که نتوانستند؟
به خیلی از موارد میشود اشاره کرد. یکی اینکه خط انتظاری که برای مردم ایجاد کردند، آن سطح توقع و انتظاری که برای مردم ایجاد کردند، سطحی بود که با ابزار و امکانات موجود کشورمان همخوانی نداشت. بحث بعدی اولویتهایی در نظر گرفتند که این اولویتها با اولویتهای جامعه ما همخوانی ندارد و همپوشان نیست. امروز مردم ما بحثشان بحث اشتغال، بیکاری و تورم است و اینها باید در اولویت قرار بگیرد، نه حقوق شهروندی. ما مخالف حقوق شهروندی نیستیم، حقوق شهروندی را باید در کنار بقیه موارد قرار داد و قضاوت کرد. حقوق شهروندی یعنی مشکل بیکاری را حل کنیم، یعنی ما در هر خانوادهای یک نفر را مشغول به کار کنیم. تلاش دارد میشود، ولی این تلاش ناکافی است. مردم دنبال تصمیمات درست حاکمیت میگردند. حاکمیت باید درست تصمیم بگیرد. ما الان داریم میبینیم که این در بعضی از حوزهها اتفاق نمیافتد. مثلا موضوع مشکل تخممرغ قابل پیشبینی بود، چند میلیون مرغ مادر بر اثر مریضی آنفلوآنزا معدوم شدند و مشخص بود که ما مشکل تخممرغ پیدا خواهیم کرد. خب این کاری نداشت که یک ماه یا دو ماه قبل پیشبینی میشد و واردات انجام میدادند تا نگذارند در جامعه التهاب ایجاد شود یا همین قیمت سوخت، اگر مجلس ورود نمیکرد و اگر ما میرفتیم دنبال بنزین چهار هزار تومانی، پنج هزار تومانی در کشور، چه اتفاقی میافتاد؟
آقای حقیقتپور! همین نکاتی را که شما اشاره میکنید، برخی میگویند اصلاحطلبان دارند با یک ظرافتی از دولت آقای روحانی فاصله میگیرند تا پاسخگوی عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم نباشند.
خب این قابل قبول نیست. شما فکر میکنید اگر آرای اصلاحات نبود، نتیجه انتخابات همین میشد؟ الان هم نمیشود زیر بار این قصه برویم. به نظرم به جای این کار باید کمک کنیم این دولت موفق شود حتی اگر به اسم اصلاحات نوشته شود.
شما خودتان بخواهید قیاسی داشته باشید بین سالهای 78، 88 و 96 که یکسری ناآرامیها در کشور رخ داد، ارتباط جریان اصلاحات با اینها را چطور دیدید؟
در این ماجرای سال 96 اثری از جریانات سیاسی داخلی بهعنوان طراح ندیدم. قطعا عواملی غیر از جریانات سیاسی داخلی در این ماجرا نقش داشتند. بله، بعضی از جریانات شاید کاتالیزوری بودند برای این اتفاقات، یعنی اشتباهاتی که آنها کردند و نقد آنچنانی که از حاکمیت، دولت و حکومت انجام دادند، به این قضیه کمک کرد، ولی در سازماندهی و شروعش بعید میدانم. جریان اصلاحات در قصه 88 به ذهنم میرسد که تا یک حدی به دشمن جناح داد. من هنوز آنقدر نظر بدبینانه نسبت به بعضی از جریانات ندارم، اینها آمدند غائله روز عاشورا را راهاندازی کردند. ولی جناح دادند، فضا را طوری باز کردند که دشمن بیاید هرچه دلش خواست بگوید و هر کاری خواست بکند. در این قسمت شاید مقصرند، چون اجازه دادند که خیلی از دشمنان انقلاب که نه اصلاحطلبان را قبول دارند و نه اصولگراها را، از این فضا استفاده کنند و آرمانها و آن موارد ارزشی ما را زیر سوال ببرند.
در سال 78 چطور؟
جناحی از اینها در ایجاد آن غائله نقش داشتند؛ بله در کوی دانشگاه اینها بالاخره بینقش نبودند و خود همینها بودند که به آن اقدامات دامن زدند.
دیدگاه تان را بنویسید