گفتوگوی با مثلث محمدصالح جوکار
باید از ظرفیت نظامیان استفاده کنیم
هرچند زمانی مردم یزد را در مجلس نهم نمایندگی میکرد اما جنسش نظامی است؛ از آنجایی که فرماندهی سپاه پاسداران یزد را به عهده داشت، بیش از آنکه فردی سیاسی شناخته شود، فردی نظامی است. وقتی صحبت حضور نظامیها در ساختمان پاستور مطرح شد، محمدصالح جوکار یکی از حامیان این موضوع بود که معتقد بود که اقتدار نظامیها میتواند رافع مشکلات امروز کشور باشد. جوکار میگوید اگر رضایی و قالیباف در انتخابات شکست خوردند، دلیلش نظامی نبوده است؛ البته او یک اعتقاد دیگری هم داشت و آن اینکه هر فردی که بتواند در یک نقطه موفق عمل کن در عرصه دیگر هم میتواند پیشتاز باشد. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگو است.
این روزها بحثها بر سر رئیسجمهور نظامی داغ است و موافقان و مخالفان زیادی دارد؛ آیا شما با حضور نظامیها در سطح ریاستجمهوری موافق هستید؟
به اعتقاد من نظامیهایی که بخواهند به سطح سیاست بیایند دیگر نظامی نیستند. ما امروز در مجلس نظامیانی داریم که یا بازنشست شدند یا استعفا دادهاند و در حال حاضر در مجلس در حال خدمت هستند. در پستهای دیگر هم وضع به همین منوال است. بخش مهمی از مسئولیتها از ابتدای انقلاب تاکنون توسط نیروهایی بر عهده گرفته شده که در سپاه تربیت شدهاند و امروز مسئولیتهای مختلفی در کشور از وزارت تا دیگر منصبها به عهده دارند. اساسا اینکه یک نظامی رئیسجمهور شود صحیح نیست اما نظامیان ما این قابلیت را دارند که بتوانند در مصدر امور قرار گیرند و قابلیتهای خود را به منصه ظهور برسانند.
اینکه گفته میشود در شرایط امروز تنها یک فرد نظامی میتواند کشور را نجات دهد، آیا شما با چنین تحلیلی موافق هستید؟
اینکه ما قائل به دو مفهوم نظامی و غیرنظامی شویم و این دو موضوع را جدا کنیم برای من مفهومی ندارد. ما بسیجیانی داشتیم که در سالهای دفاع مقدس تا سطح فرماندهی هم خدمت کردند اما بعد از سالهای جنگ به کارهای غیرنظامی پرداختند. این بازمیگردد به قابلیتهایی که فرد دارد، اگر شخصی شایسته باشد برای صدارتها و مقامات و مسئولیتها در هر زمینهای شایستگی دارد. ما امروز نظامیهایی داریم که برای مثال حقوق خواندهاند خب میتوانند در این حوزه فعالیت کنند. اینکه پستهای سیاسی کشور را تنها برای سیاسیون منحصر بکنیم و دیگران را کنار خط نگه داریم قابل قبول نیست، بلکه هر کسی براساس شایستگیها و قابلیتهایش باید به کار گرفته شود تا بتواند قابلیتهای خود را ارائه کند. مبنای شایستهسالاری هم همین است نه اینکه حتما یک فرد غیرنظامی باشد، بلکه نظامی هم میتواند باشد؛ البته به این معنا نیست که آن فرد با لباس نظامی بیاید. کافی است یک نگاهی به اطرافمان داشته باشیم، میبینیم که در کشورهایی بهخصوص کشوری مانند آمریکا پستهای کلیدی به افرادی داده میشود که زمانی مسئولیتهای نظامی داشتهاند، بنابراین ما میبینیم در همه دنیا از ظرفیت نظامیان به خوبی استفاده میکنند.
ما بعد از پیروزی انقلاب عملا هیچ نظامی را ندیدیم که بتواند در راس امور قرار بگیرد، آیا روش و منش آنها بسیار متفاوت از دولتهای قبل خواهد بود؟
من فکر نمیکنم خیلی متفاوت از دولتهای گذشته باشند، فقط میتوان گفت شاید نظامیها عزم جدیتری برای رفع مشکلات مردم داشته باشند و در شرایط کنونی میتوانند بر مشکلات فائق میآیند. این به این معنا نیست که اگر روی کار بیایند روحیه نظامیگری را نشان خواهند داد. امروز در میان نمایندگان شخصی وجود ندارد که روحیه نظامیگری داشته باشد. بنابراین این موضوعات در دنیا طبیعی است و در کشور ما هم میتواند رخ دهد، بنابراین این چیزی نیست که بخواهند در رسانهها به آن بپردازند. همین امروز وزارت کشور را نگاه کنید؛ افرادی که واقعا موثر هستند و در درجات بالایی در بخشهای خصوصی و غیرتخصصی به کار گرفته شدهاند، سابقه نظامی دارند. ما امروز افرادی را داریم که بسیجی هستند دیگر این افراد را نمیتوانیم بگوییم روحیه نظامیگری دارند، بنابراین این تحلیلها مورد پسند نیست.
شما میگویید در مورد حضور نظامیها فضاسازی شده است اما یک واقعیت هم هست و آن گرایش و اقبال مردم است.
مگر فقط همین افراد بودند که در انتخابات شرکت کردند و مردم به آنها اقبال نشان ندادند؟ ما خیلی از افراد داریم که سابقه نظامی نداشتند اما مردم از حضور آنها استقبال نکردند. این دلیلی نمیشود که بگوییم چون این افراد نظامی بودند، مردم به آنها اقبال نشان ندادند؛ همانطور که گفتم امروز هم در مجلس نمایندگان زیادی از نظامیها داریم که زمانی در ارتش یا سپاه خدمت کردهاند، بنابراین این موضوع خودش مهر نقضی است بر این ادعا. بنابراین رای مردم است که تعیینکننده است. به هر حال این افراد شایستگی داشتند و خدمات خوبی ارائه کنند.
یعنی شما این راینیاوردن را به دلیل نظامیبودن نمیدانید؟
نه، من ارتباطی نمیبینیم. اتفاقا کسانی که در سالهای دفاع مقدس در سنین پایین داوطلب شدند و برای کشورشان جانفشانی کردند، به اعتقاد من آن مسئولیتهایی که به عهده آنها سپرده شده است را با همان روحیه جهادی امور بهخوبی جلو میبرند.
به نظر شما مصداق رئیسجمهور نظامی در کشور ما چه کسی میتواند داشته باشد؟
خیلی از افراد هستند که شایستگی زیادی دارند؛ نمیخواهم از آنها اسم ببرم اما این کشور تنها خلاصه نشده به افرادی که به مصدر حکومت بیایند و در آنجا دست به خرابکاری بزنند. من افراد زیاد و قویتر از مسئولان فعلی سراغ دارم که نمیخواهم از آنها اسمی ببرم.
گاهی در فضاهای غیررسمی برخی اسامی مطرح میشوند، این گمانهزنیها تا چه حد میتواند درست و قابلاعتنا باشد؟
من بهطور کلی میگویم ما در مجموع باید نگاه کنیم هر کسی در هر پستی موفق باشد در جای دیگر هم میتواند موفق باشد و این به سوابق افراد بازمیگردد. البته این استدلال را خیلی از افراد با آن موافق نیستند و اتفاقا میگویند یک نفر ممکن است در بخشی فرد موفقی باشد اما در حوزه دیگر اینگونه نباشد؟من معتقدم ویژگی مدیریت با روحیه جهادی و برنامهریزی اگر در فردی جمع شده باشد، این فرد میتواند موفق باشد. ما افراد را به نظامی و غیرنظامی تقسیم نمیکنیم، بلکه با این ویژگیها آنها را از یکدیگر تفکیک میکنیم.
دیدگاه تان را بنویسید