3سال مشقتآور در فاصلهایکوتاه روحانی، تلگرام و برجام را از دسترفته می بیند
محمد دین پرور در مثلث نوشت:
«کاری که در دولت حسن روحانی در خصوص برجام شد، مهمتر از کاری بود که مرحوم مصدق برای ملیشدن صنعت نفت کرد؛ چراکه در ملی شدن صنعت نفت، نفت بهدست آمد ولی در برجام امنیت.» این اظهارات سخنگوی حزب کارگزارن است در اندک زمان باقیمانده تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته. البته او تنها کسی نبود که حسن روحانی را به مصدق تشبیه کرده بود. خیلیهای دیگر هم بودند که وقتی روحانی به برجام رسید، تصاویر و نام او را در کنار نخستوزیر دوران قبل از انقلاب قرار دادند. حالا شرایط تغییر کرده، اما هنوز هستند کسانی که روحانی را تشبیه میکنند به مصدق. با این تفاوت که حال و روز او را شباهت میدهند به روزگاری که مصدق دیگر در اوج نبود؛ وقتی که آمریکا به او پشت کرد.
روحانی جدید
شاید آن روز که حسن روحانی در دوران باراک اوباما با خوشحالی تمام در قاب تلویزیون ظاهر شد و امضای برجام را یک پیروزی تاریخی اعلام کرد، هرگز تصور نمیکرد به فاصله اندکی و با تغییر رئیسجمهور در آمریکا او دوباره باید در قاب تلویزیون ظاهر شده و تمام تلاشش را بکند تا خروج آمریکا از برجام را تنها خارج شدن یک مزاحم برای مردم تفسیر کند.
اوضاع برای حسن روحانی حالا که سه سال تا پایان ریاستجمهوریاش فاصله دارد بسیار سخت شده است. او اکنون نه برجام دارد نه تلگرام و نه حمایت بخش قابلتوجهی از حامیان سابقش را.
اشتباهات مصدق
زمانی که برخی حامیان دولت بر انجام مذاکرات اصرار میکردند و میگفتند آمریکا قابل اعتماد است، بسیاری از دلسوزان باتجربه و دوراندیش با یادآوری خیانتهای آمریکاییها هشدار میدادند که این آمریکا قابل اعتماد نیست. در این میان رهبر معظم انقلاب نیز هشدارهای فراوانی در این مورد داده بودند. حضرت آیتالله خامنهای سال گذشته با انتقاد از کسانی که معتقدند «در مقابل آمریکا، قدری کوتاه بیاییم تا دشمنی آن کم شود» افزودند: «تجربیات تاریخی از جمله ماجرای دکتر مصدق نشان میدهد آمریکاییها حتی به کسانی که به آنها امید میبندند، رحم نمیکنند.» ایشان در همین زمینه افزودند: «مصدق برای مبارزه با انگلیسیها سراغ مذاکره با آمریکا رفت و به آنها اعتماد کرد اما همین آمریکاییها بودند که ضد او کودتا کردند.» رهبر انقلاب در جمعبندی این بخش از سخنانشان تاکید کردند: «آمریکاییها حتی به امثال دکتر مصدق هم راضی نمیشوند، آنها نوکر، توسریخور و سرسپرده میخواهند تا مثل دوران محمدرضا پهلوی بر کشور مهم و پرمنفعت ایران حکومت کنند.»
جبهه ملی هم درس نگرفت
حمید روحانی هم در اظهارنظری در این مورد گفته بود: «برخی سیاستمداران از آمریکا صد بار گزیده شدهاند اما همچنان تجربه و عبرت نگرفتهاند؛ اگر کسانی که امروز دنبال مذاکره با آمریکا بودند از تاریخ انقلاب درس گرفته بودند امروز شاهد برجامی یکطرفه نبودیم.» روحانی با بیان اینکه تجربه برجام تجربه سنگینی برای کشور بود عنوان کرد: «قبل از دولت یازدهم افراد زیادی به آمریکا اعتماد کردند و از آنها ضربه خوردند؛ مصدق هم ضربه اصلی را از اعتماد به آمریکا خورد و در نهایت سرنگون شد؛ جبهه ملی هم در کودتا درس نگرفت و به آمریکا اعتماد کرد که در نهایت منجر به منزوی شدن خودشان شد.» وی در ادامه افزود: «نهضت آزادی هم معتقد بود که باید با آمریکا تفاهم داشت و بدون آمریکا نمیتوان در دنیای امروز دوام آورد که در نهایت آنها هم از اعتماد به آمریکا ضربه اساسی خوردند و امروز هم میبینیم که لیبرالیستهایی که به اسم اسلام و با لباس روحانیت اندیشههای لیبرالیستی را دنبال میکنند، ضربه سنگینی به کشور زده و حیثیت ایران را زیر سوال بردند.» وی با بیان اینکه از ابتدا برخی بهدنبال برجام شماره دو و سه بودند عنوان کرد: «امروز برخی از برجام عبرت نگرفته و اگر جو کشور با آنها همراه شود، منتظر هستند که در اولین فرصت سراغ مذاکره با آمریکا رفته و دست خود را به طرف آنها دراز کنند.»
روحانی عنوان کرد: «آنها در مذاکرات تنها به برجام یک بسنده نکرده و به آمریکا قول داده بودند که بعد از اجرای برجام یک، مراحل بعدی را در قالب برجام دو و سه پیش ببرند؛ امروز هم برخی بهدنبال فرصت برای مذاکره مجدد با آمریکا هستند اما در شرایط فعلی که مردم از برجام خیری ندیدهاند قدرت بیان نظرات خود را ندارند.»
وی افزود: «مذاکرهکنندگان نهتنها از تاریخ درس نگرفتند، بلکه از دستور رهبر انقلاب هم سرپیچی کردند چراکه رهبر انقلاب بارها اعلام کردند که اگرچه مانع مذاکرات نمیشوند، اما مذاکره بیفایده است و به آمریکا اعتمادی نداشته و آدم عاقل کار بیهوده نمیکند.»
آیا اصلاحطلبان، روحانی را تنها میگذارند؟
این سوال مهمی است که شاید ذهن رئیسجمهور را هم به خود مشغول کرده است. بخش قابل توجهی از بدنه اجتماعی او متعلق به اصلاحطلبان است و اگر آنها او را ترک کنند او برای تداوم کارش با مشکلات متعددی مواجه خواهد شد.
عباس عبدی در این مورد میگوید: «راهبرد اصلی جریان اصلاحات درصورت برهم خوردن برجام همان مسیری است که باید در گذشته در آن حرکت میکرد که برجام دچار این مشکل نشود.
چرا برجام دچار مشکل شد؟ تنها مشکل برجام روی کار آمدن ترامپ نبود که نمیخواهد مساله آن است که ما باید روی وحدت سیاست داخلی خود دست بگذاریم. ما اگر در داخل وحدت نداشته باشیم، ممکن نیست بتوانیم سیاست خارجی موثری را پیش ببریم. زمانی که وحدت داخلی ما خدشهدار شد و به آن اهمیت ندهیم، نتیجه این میشود که ترامپ به خود اجازه میدهد هرکاری را انجام دهد. بنابراین مساله ما در سیاست داخلی رسیدن به وحدت است. چه برجام باشد، چه نباشد راهبرد ما باید بازسازی سیاست داخلی باشد. کشوری که سیاست داخلی آن به سیاست خارجی گره خورده و تحت تاثیر آن است، استقلال خودرا از دست داده. موضوع حائز اهمیت آن است چنانچه ما در مسیری حرکت کنیم که قدرت داخلی و سیاسی خود را تقویت کنیم، دیگر تحت تاثیر ماندن یا نماندن برجام نخواهد بود. برجام یا هر توافق دیگری زمانی موثر است که بازتاب سیاست داخلی باشد. اگر جریان اصلاحطلب خطمشی خود را در این مسیر قرار دهد، بعید است با مشکل مواجه شود. اگر برجام نبود مشکلات بسیار عمیقتر از
امروز بود. ظاهرا برخی علاقه دارند نگاه به خارج را تعمیم دهند. آن کسانی که از طریق نگاه به خارج میخواستند مسائل داخل را حل کنند امروز باید پاسخگوی این موضوع باشند. دیدگاه دیگری بود که نگاه متفاوتی به خارج داشت. این عده همیشه نگاه به خارج داشته و متصور بودند که بازیچه بیگانه هستند، بنابراین هر دو دیدگاه باید از این موضوع درس گرفته تا بازیچه سیاست خارجی دیگران نشوند.»
غلامرضا ظریفیان هم در این مورد میگوید: « نباید فراموش کرد که این مسائل رخداده در برجام به صورت غیرمترقبه بوده و جامعه هم این موضوع را درک خواهد کرد چراکه اصلاحطلبان یا روحانی مدعی نشده بودند پس از برجام تمام زمام امور بینالملل را به دست خواهند گرفت.
ایران در توافقنامه برجام یک سوی ماجراست و سوی دیگر ٦ قدرت بزرگ جهانی قرار دارد. این موضوعی است که مردم هم میدانند و هم درک میکنند گرچه به هر حال خروج از برجام پیامدهایی دارد، البته نباید فراموش کرد که تصور تبعات خروج از برجام بیشتر از آن چیزی است که رخ خواهد داد. وقتی جامعه با واقعیت روبهرو شود نگرانیهای ایجادشده هم تعدیل خواهد شد. مسئولان هم باید به مردم اطلاعات درست بدهند و اجازه ندهند روز به روز نگرانتر شوند. اما بهطور کلی نمیتوان گفت تاثیر برجام بر بدنه اجتماعی حامی دولت یا اصلاحطلبان چیست و آیا تاثیر مستقیمی دارد یا خیر اما اصولگرایان هم نباید از آسیبرسیدن به موقعیت اصلاحطلبان خوشحال باشند چرا که اگر مردم از اصلاحطلبان ناامید شوند اقبالی به اصولگرایان نخواهند داشت و کل مجموعه ضرر میبیند.»
به هر حال هرچه هست به نظر میرسد اصلاحطلبان تمایل چندانی ندارند هزینههای از بین رفتن برجام را در کنار روحانی بدهند. آنها احتمالا فاصلهگذاریهای بیشتری را با روحانی آغاز خواهند کرد. روزهای سخت روحانی در راه است.
دیدگاه تان را بنویسید