حشمتالله فلاحتپیشه در گفتوگو با مثلث
مردودی اروپا
معادلات مربوط به توافق هستهای تا حدود زیادی پیچیده شده است. بسیاری از تحلیلگران مسائل بینالملل با استناد به تاثیرپذیری مستقیم شرکتهای اروپایی از ایالات متحده و دستورات و تصمیمات وزارت خزانهداری آمریکا، پیشبینی کردهاند که مقامات اروپایی عملا نمیتوانند تضمینهایی علنی را برای ادامه برجام ارائه دهند. برخی دیگر نیز معتقدند که «برجام» حکم متغیری مستقل را در سیاستها و رفتارهای اتحادیه اروپا ندارد و هر آن، ممکن است تروئیکای اروپایی و دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا بر سر این موضوع تغییر رویه یا معاملاتی دیگر صورت دهند. سوال اصلی اینجاست که آیا اروپا در عمل میتواند اقدامی در راستای حفظ توافق هستهای، آن هم بدون دخالت آمریکا صورت دهد؟ در این خصوص گفتوگویی با دکتر حشمتالله فلاحتپیشه، استاد دانشگاه و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی صورت دادهایم که از نظرتان میگذرد.
«برجام منهای آمریکا» واژه و عبارتی است که این روزها زیاد در عرصههای سیاسی و تحلیلی شاهد شنیدن آن هستیم. آیا اساسا به نظر شما پس از خروج رسمی دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا فرصتی برای حفظ برجام و تحقق برجام منهای آمریکا باقی مانده است؟
واقعیت امر این است که توافق هستهای بدون حضور ایالات متحده آمریکا، دیگر اساسا «برجام» نیست زیرا کشورهای اروپایی در موضوعات مختلفی از جمله مساله هستهای ایران استقلال رای و نظر نداشته و در طول سالهای قبل نیز عملا تابع واشنگتن بودهاند. همگان به یاد دارند که برای نخستین بار مذاکرات بر سر پرونده هستهای ایران، با حضور ایران و تروئیکای اروپایی آغاز شد و در این مذاکرات، وزرای امور خارجه سه کشور اروپایی، یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس نقش پررنگی ایفا میکردند.
با این حال در آن مذاکرات نیز کشورهای اروپایی هرگونه موضعگیری و تصمیمی در مواضع خود را با ایالات متحده و دولت این کشور هماهنگ میکردند. یکی از اصلیترین دلایل شکست مذاکرات آقای روحانی (که آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند) با طرف اروپایی نیز همین بود. مشکل این بود که اساسا ایالات متحده آمریکا تعهدات مشخصشده در مذاکرات را نمیپذیرفت. در دور بعدی مذاکرات، ایالات متحده آمریکا به صورتی جدی وارد معادله شد و روسیه و چین نیز مواضع خود را در خصوص پروندهای هستهای کشورمان به صورتی شفافتر بیان میکردند. شکلگیری مذاکرات ایران و اعضای 1+5 در همین راستا قابل تفسیر و تحلیل
است.
رویکرد دولت ترامپ در ماههای منتهی به تصمیم نهایی وی در خصوص خروج از توافق هستهای با ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا تروئیکای اروپایی در این بازه زمانی، عملکرد مناسب و مطلوبی در راستای جلوگیری از اعمال تصمیمی سلبی ترامپ در قبال برجام داشتند؟
واقعیت امر این است که ترامپ از ابتدا برجام را قبول نداشت و سند توافق هستهای با ایران را به ابزاری برای تفهیم اتهام علیه کشورمان تبدیل کرده بود. او بهگونهای رفتار میکرد که گویا کشورمان باید پاسخگوی موضوعاتی دیگر مانند مساله موشکی خود باشد. نوع عملکرد کشورهای اروپایی را نیز باید در چنین فضایی مورد تحلیل قرار داد. کشورهای اروپایی به جای عمل به وظایف خود در برجام و بازخواست ایالات متحده آمریکا به دلیل توجهنکردن به تعهداتش وفق توافق هستهای صورت گرفته با ایران، در حال فشار آوردن به ایران (برای پذیرش توافق ثانویه و الحاقی و قبول محدودیتهای بیشتر در برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای) بودند. در هر حال، خروج ایالات متحده آمریکا عملا باعث شکست توافقنامه مذکور (برجام) شده است. این در حالی است که کشورهای اروپایی در حال حاضر سعی دارند توافق هستهای را به عنوان یک دستاورد سیاسی حفظ کنند. بهطور کلی، برجام دارای نقاط قوت و ضعف متفاوتی است. پاشنه آشیل این توافق، بندهای 11 تا 13 قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد بوده است که بر اساس آن، اگر ایالات متحده از توافق هستهای به صورت یکطرفه خارج شود، کمیت این توافقنامه لنگ خواهد زد.
سایر طرفهای دخیل در برجام (دیگر اعضای 1+5) در این معادله بیشتر نقش میانجی را ایفا کرده و راهبرد مستقلی از خود نداشتهاند. این قاعده در خصوص تروئیکای اروپایی نیز صادق است.
نحـــوه واکنـــــش شرکتهایی مانند بوئینگ و ایرباس را در قبال وضع دوباره تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه ایران چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا اتحادیه اروپا و خصوصا تروئیکای اروپایی در عمل گامی برای بیاثرکردن تحریمهای ثانویه ایالات متحده آمریکا علیه کشورمان برداشته است؟
واقعیت امر این است که ایالات متحده آمریکا روی صنایع مهم در دنیا، از جمله صنعت هواپیماسازی سرمایهگذاری هنگفتی صورت داده است. هماکنون واشنگتن از این سرمایهگذاری کلان، به عنوان ابزار و اهرم فشاری برای اعمال قدرت بر این شرکتها و دیگر کشورها استفاده میکند. در این میان، شرکتهای ایرباس و بوئینگ نیز عملا و علنا اعلام کردهاند که تابع تصمیمی ایالات متحده آمریکا در قبال
برجام هستند.
از این رو باتوجه به نوع قراردادهای بینالمللی، جبران خسارت ایران از لغو قراردادهایی که با این دو شرکت بسته شده است، باید از سوی کشورمان و وزارت راه و شهرسازی پیگیری شود. این نخستین آزمون شرکتهای اروپایی در مقابل ایالات متحده آمریکا (در دوران پس از خروج واشنگتن از برجام) بود. کشورمان باتوجه به درخواستهای مکرر اروپاییها بعد از خروج آمریکا از برجام موضع منعطفی اتخاذ کرده و از طرف اروپایی خواسته تا در عمل، مقابل ایالات متحده آمریکا و وضع تحریمها علیه کشورمان ایستادگی کند. با این حال رفتار شرکتهای ایرباس و بوئینگ نشان از عدم ایستادگی اروپاییها در مقابل آمریکا دارد. آنچه مسلم است اینکه ایالات متحده آمریکا باید برای لغو قرارداد ایرباس و بوئینگ خسارت پرداخت کند اما فراتر از این موضوع، لغو این قرارداد زمینه ناامیدی جمهوری اسلامی نسبت به مواضع اروپایی را در پی
خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید