گفتوگوی مثلث با ناصر سقای بیریا
اصلاحطلبان میخواهند خود را تبرئه کنند
ناصر سقای بیریا دارای مدارک تحصیلی دکترای رهبری تربیتی و مطالعات فرهنگی از دانشگاه هوستون در ایالت تگزاس و کارشناسیارشد از دانشگاه مکگیل در مونترال کاناداست. وی در سوابق کاری خود تصدی سمتهایی همچون، مشاور رئیسجمهور در امور روحانیت در دولت نهم و دهم، ریاست دفتر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضو هیات علمیموسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی(ره)، سرپرست مرکز تعلیمات اسلامی و امامجمعه در ایالت تگزاس و نماینده تامالاختیار رهبری در آمریکا را برعهده دارد. سقایبیریا از نزدیکان و شاگردان آیتالله مصباحیزدی در زمره منتقدان روحانی و دولت او قرار دارد. با او در مورد آنچه صادق زیباکلام و برخی اصلاحطلبان درباره بهاتمامرسیدن دوره طیف اعتدال میگویند گفتوگو کردیم. او با بیان نقدهایی نسبت به دولت و اصرار حسن روحانی به تداوم رویه فعلی معتقد است که تاثیر عدم موفقیت روحانی بر انتخابات 98 و 1400 مشهود خواهد بود.
آقای سقای بیریا، اخیرا آقای زیباکلام در مصاحبهای گفتهاند: «دولت آقای روحانی، علی لاریجانی، اصولگرایان معتدل و میانهرو و اصلاحطلبان دیگر هیچکدام در برابر گردباد سهمگین ناشی از منتفیشدن برجام توان ایستادن نخواهند داشت و به حاشیه عرصه سیاسی کشور رانده میشوند. دوره جریان اعتدال و میانهروی تمام شد و درصورت منتفیشدن برجام به دهه 80 برمیگردیم، به این معنا که حسب آنچه میخواهیم جلو میرویم و دیگر برای ما اهمیتی نخواهد داشت که آژانس و اتحادیه اروپا چه میکنند. حتی اگر آقای روحانی از ریاستجمهوری استعفا ندهد و اصرار داشته باشد تا 1400 بماند، عملا زمام امور کشور در دست او نخواهد بود.» در واقع او مثل برخی اصلاحطلبان معتقد است که پایان برجام به معنای پایان آقای روحانی خواهد بود. نظر شما در این مورد چیست؟ اساسا فکر میکنید چرا آقای روحانی حالا که با بن بست مواجه شده تغییر رویه نمیدهد و پروژه جدیدی را برای تداوم ریاستجمهوریاش تعریف نمیکند؟
دقت کنیم که رهبر معظم انقلاب بارها در مورد مذاکرات تذکر دادند. ایشان روی چند محور اساسی تاکید میکردند هم به آقای روحانی این نکات را در جلسات خصوصی گفته بودند و هم در جلسات عمومی در سخنرانیها میفرمودند. رهبری مکرر چند نکته را میفرمودند. اولین مساله عدماعتماد به دشمن خصوصا آمریکا بود. این مساله بارها مطرح شده بود و اخیرا هم ایشان یادآوری کردند که من به آمریکا اعتماد نداشتم و گفتم به آقایان که اعتماد نکنید و اکنون هم میگویم که به اروپا اعتماد نکنید. متاسفانه الان هم توجه نمیشود. اکنون ما صلابتی در این زمینه نمیبینیم که دولت قاطعانه مطالبه کند و روی مساله بایستد و بگوید که شما قطعا باید تضمین بدهید. آنها اظهاراتی داشتهاند و شرط و شروطی گذاشتهاند که خطقرمزهای نظام ماست. دولت چندان با این مباحث برخورد نکرده است. صرفا میگویند شما باید زودتر جواب بدهید اعتماد نکنید. دولت باید اولتیماتوم و اخطار بدهد. باید بگوید اگر این خواسته و نظر شماست ما قبول نمیکنیم. من از دولت دوازدهم و شخص آقای روحانی تعجب میکنم که چرا روی مساله اینقدر اصرار دارد. این تحلیل هم که میگویند چون ایشان تمام بنای کار خود را روی برجام گذاشته بود و حالا به نتیجه نرسیده کاری دیگر نمیتواند انجام دهد و یک فرد تمام شده است. خیر! او هنوز هم وظیفه دارد. او در وسط یک دوره ریاستجمهوری است، معنا ندارد که بگوییم او همه امیدش را به برجام بسته بود. نباید اینگونه باشد.
چرا ایشان تغییر رویه نمیدهد؟
مگر شخص ایشان مطرح است؟ او مثل کسی است که اتوبوسی را در شرایط خطرناک رانندگی میکند و یک رهبر بصیر هم به او میگوید چه بکند و چه نکند. حتی برای یک انسان معمولی هم قابل فهم است که مصالح انقلاب بر چه چیزهایی استوار است. نباید توجه نکنیم و بگوییم که چون به برجام امید بسته بودیم اگر غیر از آن قدم برداریم هستی ما از بین میرود پس دست برنمیداریم. این پذیرفته نیست. اگر دولت دوازدهم واقعا در ادعاهای خودش صادق است باید در عمل آن را ثابت کند. بدیهی است که اگر ملت ببیند یک مسئول یک گروه یا یک جمعی بهدنبال چیزهای دیگری غیر از منافع انقلاب و نظام و ملت هستند تجدیدنظر خواهند کرد. در هر نظامی چنین اتفاقی خواهد افتاد، یعنی عدهای به دولت دوازدهم رای دادند تا مشکلات حل شود و تحریمها برداشته شود. چه اتفاق افتاده است؟ روزبهروز اوضاع بدتر شده است. اکنون رسیده است به جایی که بالاخره اکنون دلار چندبرابر شده است. سکه به چه روزی افتاده است؟ یکشبه که به اینجا نرسیده است. اینها نتیجه اقدامات متوالی و عدم توجه به هشدارهاست. معلوم است که اگر ملت به این کارنامه نگاه کنند به این طیف دیگر اقبال نخواهند داشت.
در واقع شما حرفهای آقای زیباکلام را تایید میکنید و معتقدید که با این روند دوران ایشان به پایان رسیده است؟
کسی که گفته این پایان خط است درست گفته، او درست فهمیده است. فرق نمیکند کسی که این حرف را گفته اصولگرا باشد یا اصلاحطلب. هر کسی که به آینده این ملت و به آینده این انقلاب ایمان دارد و دلسوز است این مطلب را میفهمد و صحه میگذارد بر مساله. تاکید میکنم که این یک موضوع جناحی نیست. مساله فراتر از اینهاست. اصل انقلاب و نظام در خطر است. همه باید تلاش کنند اصل نظام را نگه دارند. مردم پشت سر نظام و رهبری هستند. این وسط یک خلایی وجود دارد. مسئولان هستند که سیاستها را اجرا نمیکنند و به هشدارها توجه نکردند. راهحل منطقی این است که کسانی که از شجاعت و صلابت بیشتری برخوردارند آنها جایگزین شوند و کشور را از این وضع خارج کنند. کشور ما واقعا هیچ کمبودی ندارد و میتواند روی پای خودش بایستد. میتوانیم به نیروها و ظرفیتهای داخلی خودمان تکیه کنیم. در این صورت است که میتوانیم همه این چالشها را پشتسر بگذاریم.
بعضیها اتفاقی که برای آقای لاریجانی در مجلس افتاد و رای پایین او در انتخابات هیاترئیسه را مربوط به همین تحولات میدانند. در واقع میگویند از آنجا که آقای لاریجانی هم از مدافعان برجام بوده او هم هزینه اقدامات و کارنامه آقای روحانی را پرداخت میکند. تحلیل شما در این رابطه چیست؟
طبیعی است کسانی که به هر حال نسنجیده یا بهطور مطلق از یک رویکرد دفاع و حمایت میکنند آن هم رویکردی که رو به ضعف و ازبینرفتن است با این وضع مواجه شوند. به هر حال اینها نماینده مردم هستند وقتی که بین منتخبینشان میروند و بازخورد میگیرند متوجه گلهمندی از این افراد مورد اشاره میشوند. اینها در تصمیمگیریها و در رایگیریها موثر است. به هر حال رویکردهای حزبی و جناحی در مردم ما وجود ندارد. مردم نگاه میکنند به صحنه آن هم بدون حب و بغض. هیچ کس نباید احساس کند فعال مایشاء است و مردم بدون توجه به عملکردشان به آنها اقبال دارند. ممکن است این اقبال از سوی مردم یا نمایندگان باشد. مردم به حقایق توجه دارند و متوجه امور هستند. مسلم است که وقتی عملکرد صحیح نباشد مردم روی آرا و انتخابهایشان تجدیدنظر میکنند. آن تحلیلی که اشاره شد هم در انتخابات مجلس و هم در انتخابات ریاستجمهوری تاثیرگذار خواهد بود.
نکتهای که در این میان قابل توجه است اینکه اصلاحطلبان به صورت واضحی فاصلهگذاری با دولت و شخص آقای روحانی را آغاز کردهاند. در واقع نمیخواهند هزینه اقدامات او را بدهند. حتی برخی این مصاحبه آقای زیباکلام و مصاحبه آقای سعید حجاریان را در همین راستا ارزیابی میکنند. دیگر چهرههای اصلاحطلب هم نقدهای محسوسی از دولت را کلید زدهاند. نظر شما در مورد این فاصلهگذاری چیست؟ آیا در ذهن مردم این مساله که اصلاحطلبان از دولت جدا هستند شکل خواهد گرفت؟
اصلاحطلبان احتیاط میکنند. وقتی میبینند این کشتی در حال غرقشدن است نمیخواهند کنارش بایستند. برای همین است که فاصله میگیرند. نمیخواهند با این موج بروند. حتی من هم فکر میکنم اظهارات آقای زیباکلام هم در همین راستا است. ایشان هم تا حالا سفت و سخت طرفدار ارتباط با غرب بود. چطور شد که یکباره چنین تحلیلی را ارائه میدهد؟ این هم میشد در همان موج تلقی شود. آن افرادی که صاحبنظر هستند مورد توجه مردم هم هستند. یک نوع پیشدستی هم به شمار میرود. میخواهند بگویند ما قبلا گفته بودیم. میتوان این تلقی را داشت که جناح اصلاحطلب میخواهد به نوعی خودش از این روند تبری بجوید چرا که میبیند به نتیجه نرسیده است. میبیند این اتومبیلی که با سرعت به سمت دیوار میرود و ممکن است به دیوار بخورد میخواهند بگویند که ما گفتیم به دیوار میخورد. من حرف آخرم این است که هر کسی و هر طیفی میخواهد به انقلاب اسلامی و به نظام جمهوری اسلامی خدمت کند، ویژگیای که باید داشته باشد این است که اولا به مردم تکیه کند. باید پشت سر رهبر باشد. رهبری که بر همه ثابت شده چه ویژگی و تیزبینیای دارد. نباید به خارج از مرزها دل خوش کنیم. کسی که میخواهد خدمت کند باید از جنس مردم ایران باشد. ممکن است کسی چندصباحی بیاید و مانوری هم بدهد اما اگر همجنس و همراستا نباشد حذف خواهد شد و در واقع مردم او را حذف خواهند کرد.
دیدگاه تان را بنویسید