هفته نامه مثلث / مصطفی صادقی:
فرصت اصلاحات از دست رفته، همین! / چرا رئیس دولت اصلاحات ناامید شده است
پیشروها با بدنه همسخن شده و برای تصمیمسازان و لیدرهای جناح اصلاحطلب مشکل ایجاد کردهاند. آنها دیگر راس را بر نمیتابند؛ میخواهند سیاستورزی کنند. با محافظهکاری نسبتی ندارند و خواستهایشان حداکثری است. کار هم بالا گرفته؛ دیگر مباحث در اتاق بسته باقی نمیماند
یکبار ساسان آقایی خط به خط مرور میکند آنچه در جلسات محرمانه گذشته و بعد از او دیگران هم سر صحبت را باز میکنند. می گویند خاتمی گفته است: «به میرحسین موسوی گفتم راهم تعامل با نظام است نه راهی که تو میروی.» این جمله را همین روزنامهنگار اصلاحطلب نقل کرده است. همین یک جمله او هم کافی بود تا رئیس دولت اصلاحات یکبار دیگر حملات بیامان پیشروها را تجربه کند. حالا باز بدنه علیه راس شده است. این البته به معنای آن نیست که همه بدنه و همه پیشروها مثل هم فکر میکنند و با هم همسخن شدهاند. جدال سنگین آنها با یکدیگر در فضای مجازی به خوبی نشان میدهد که آرایش سیاسی حتی در میان بدنه هم یکسان نیست. شاید همین است که یک اصلاحطلب دیگر ماجرای ملاقاتش را با خاتمی اینگونه شرح داده است: «به دیدن محمد خاتمی در دفتر کارش رفتم، خیلی او را افسرده یافتم و خیلی آرام گفت: گمانم فرصت اصلاحات از دست رفته و نمیشود کاری کرد.»
چالشهای یک جناح
سوال این است که چه شده که حتی خاتمی هم برای اصلاح اصلاحات ناامید است ؟ باید چالشهای فراروی اصلاحطلبان را مرورکرد. مساله اول همین شورش بدنه علیه راس است. آنها دیگر نمیخواهند سرنوشت خود را شب انتخاباتی کنند و حیاتشان را به یک «تکرار» میکنم گره بزنند. میخواهند از همین حالا تکلیفشان را مشخص کنند. همین هم هست که از همیشه عجولتر شدهاند. میخواهند تسویههای درونی را کلید بزنند و جای پایی برای خود ردیف کنند تا در تصمیمسازی سهمی داشته و دیگر عاقبتشان به چند تصمیمساز قدیمی گره نخورد.
این اما مساله اول است.
خاتمی و دیگرانی که مثل او در راس جناح قرار گرفتهاند، دیدهاند که دولت مستقر چگونه راهش را از آنها جدا کرده است. دیگر آن باهمبودگی دیده نمیشود تا آنجا که یک چهره اصلاحطلب از توقف دیدارهای خاتمی و روحانی خبر داده است. حرفهای روحانی هم دیگر بوی اصلاحطلبی نمیدهد. خاتمی درست گفته شاید برای اصلاح روابط با دولت هم دیگر دیر شده باشد. نکته دیگر این است که راس جناح از دیماه به اینسو همه تلاشش را کرد تا به حاکمیت ثابت کند با براندازها فاصله دارد و نمیخواهد پلی برای مانور آنها در فشار به حاکمیت باشد. حاکمیت اما از آنها تنها این فاصلهگذاری را نمیخواهد. خواسته حاکمیت روشن است: «شفاف و صریح درباره انتخابات 88 سخن گفته شود.» سکوت و محافظهکاری به دلیل ترس از ریزش بیش از حد بدنه موجب شده آن فاصله میان حاکمیت و اصلاحطلبان همچنان باقی بماند. حال که بحث به اینجا رسید باید این موضوع را هم به میان آورد که سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان هم فاکتور ضعفهای دولت حسن روحانی را به پای اصلاحطلبان نوشته و هم معتقد است که اصلاحطلبان نتوانستهاند به وعدههای خود به آنها در مورد برآورد خواستهایشان عمل کنند. آیا همه جناح مثل خاتمی فکر میکند؛ «فرصت تمام شده است؟» این سوال را از هر اصلاحطلبی که بپرسی پاسخی متفاوت دریافت میکنی، همین تفاوت کار را سخت میکند. همین چندگانگی است که خاتمی را ناامید کرده است. فعلا میتوان یک پیشبینی داشت: «نبرد راس با بدنه جناح به همین زودی آرایش جدیدی پدید خواهد آورد.»
دیدگاه تان را بنویسید