ایران چگونه میتواند مقابل تهدیدها ایستادگی کند؟
هشدار انقلابی
مثلث/ مصطفی محمد زاده: حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان بار دیگر خطاب به مقامات آمریکایی و خصوصا رئیسجمهور این کشور در خصوص ماجراجویی در قبال ایران هشدار داده است. آنچه در این میان مورد توجه بسیاری از رسانههای دنیا قرار گرفته، یکی اشاره دوباره روحانی به «تنگه هرمز» و دیگری پیام قاطعانه و صریح رئیسجمهور کشورمان خطاب به دونالد ترامپ بوده است. رئیسجمهور با طرح این سوال از مقامات آمریکایی که «به ملت ایران اعلام جنگ میکنید و دم از حمایت میزنید؟» تاکید کرد: «بدانید ملت ایران آقاست و هرگز نوکر کسی نخواهد شد.»
رئیس قوه مجریه در بخشی دیگر از سخنان خود بار دیگر به تهدیدهای آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران واکنش نشان داد و با تاکید بر اینکه «تنگههای زیادی داریم؛ تنگه هرمز فقط یکی از آنهاست» خطاب به رئیسجمهوری آمریکا گفت: «آقای ترامپ! ما مرد شرف و ضامن امنیت آبراه منطقه در طول تاریخ هستیم؛ با دم شیر بازی نکن، پشیمانکننده است.»
در خصوص این اظهارات نکاتی وجود دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت:
نخست اینکه به لحاظ حقوقی، جمهوری اسلامی ایران حق جلوگیری از عبور و مرور کشتیها از تنگه هرمز را دارد. به عبارت بهتر، یکی از ترسهایی که ایالات متحده آمریکا و متحدان آن دارند، قدرت استیلای جمهوری اسلامی ایران بر تنگه هرمز (به لحاظ حقوقی) است. صورتبندی حقوقی این موضوع چندان دشوار به نظر نمیرسد. منطقه تنگه هرمز جزو آبهای سرزمینی ایران و عمان است و هیچ منطقه دریای آزاد در آن وجود ندارد. در این خصوص لازم است نیمنگاهی به حقوق بینالملل دریاها و اصل عبور بیضرر (به عنوان اصلی که مورد پذیرش ایران است) داشته باشیم. حقوق بینالملل دریاها برای عبور از تنگههای بینالمللی دو حالت عبور «بیضرر» (کنوانسیون 1958 ژنو) و عبور «ترانزیت» (کنوانسیون 1982 مونته گوبه) را به رسمیت شناخته است. طبق کنوانسیون «عبور بیضرر»، سایر کشورها حق دارند از آن عبور کنند، به شرطی که عبور آنها ضرری برای کشورها نداشته باشد. اما طبق کنوانسیون «عبور ترانزیت»، عبور و مرور همه کشورها آزاد است. ایران عضو این کنوانسیون نیست و بر اساس عرف موجود، نظام حقوقی حاکم بر تنگه هرمز، نظام «عبور بیضرر» است، پس از لحاظ حقوقی، ایران قادر و مجاز است مانع عبور کشتیهای دیگر کشورها از تنگه هرمز شود. به عبارت بهتر، در این معادله، اصل عبور ترانزیت به رسمیت شناخته نمیشود، بلکه اصل عبور بیضرر است که میتواند مبنا و معیار قرار گیرد. جمهوری اسلامی ایران بارها عنوان کرده است که در صورت عدم صدور نفت ایران به بازارهای جهانی، دیگر کشورهای منطقه (مخصوصا همپیمانان آمریکا مانند عربستان سعودی) نیز نمیتوانند نفت خود را به بازارهای جهانی صادر کنند. این یک واکنش قاطعانه در مقابل کنشهای غیرحقوقی و عهدشکنیهای ایالات متحده آمریکا و متحدان آن در قبال توافق هستهای با ایران محسوب میشود.
نکته دوم، به موقعیت خاص تنگه هرمز و ویژگیهای خاص آن بازمیگردد. ویژگیهای خاصی که دشمنان جمهوری اسلامی ایران نیز نسبت به آن آگاه هستند. تنگه هرمز، پرترددترین تنگه دنیا به طول 158 کیلومتر و عرض 56 تا 180 کیلومتر است. حدود 20 میلیون بشکه نفت در روز از این تنگه ترانزیت میشود و به عبارتی 40 درصد صادرات نفت از شرق آسیا تا غرب آمریکا وابسته به این تنگه است و 68 درصد ذخایر شناختهشده نفت و گاز دنیا در حوزه مرتبط با این تنگه یعنی خلیجفارس قرار دارد. تا کنون بارها اعلام شده است که اگر در تنگههرمز شرایط غیرطبیعی (جنگی یا هر شرایط غیرطبیعی دیگر) به وجود آید، شاهد افزایش تصاعدی قیمت نفت خواهیم بود. این موضوع میتواند بزرگترین نوسانات ممکن را در بازار نفت و انرژی به وجود آورد و اقتصاد دنیا را تحت تاثیر خود قرار دهد. اخیرا شبکه راشا تودی به بررسی آثار و تبعات بسته شدن تنگه هرمز بر اقتصاد جهانی پرداخته است.
ولادیمیر رویانکوفسکی، تحلیلگر سرمایهگذاری موسسه «گلوبال اف ایکس» در این خصوص به راشا تودی گفته است: «حداقل ظرفیت حمل و نقل اعلام شده تنگه هرمز روزانه حدود ۱۴ تانکر معادل ۱۷ میلیون بشکه نفت یا حدود نیمی از صادرات نفت خام جهان است که اگر متوقف شود، قانون عرضه و تقاضا قیمتها را به دو برابر و تا بشکهای ۱۶۰ دلار میرساند. اگر این گذرگاه آبی یک یا دو ماه بسته شود، امکان دارد تاجران نفتی نگران شوند و تمامی قراردادهای آتی موجود را خریداری کنند که قیمتها را به بیش از بشکهای ۲۵۰ دلار افزایش میدهد.»
نکته سوم، به واهمه خاص مقامات آمریکایی از عملیشدن موضوع بستهشدن تنگه هرمز باز میگردد. واقعیت امر این است که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا ضمن خروج از توافق هستهای با ایران و بر هم زدن برجام، تهدید کرده است که سختترین تحریمها را علیه ملت ایران اعمال خواهد کرد. بدیهی است که چنین اقدامی از سوی رئیسجمهور آمریکا از طرف ایران بیپاسخ نخواهد ماند. تنگه هرمز یکی از مکانها و موقعیتهایی است که میتوان پاسخ کارشکنی و تهدید ایالات متحده را در آن داد. بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان مسائل بینالملل متفقالقول هستند که دونالد ترامپ هرگز تصور طرح چنین مسالهای را از سوی ایران نداشته است. نوع مواجهه اخیر ترامپ با سخنان حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان نیز مورد خشم و عصبانیت (توام با شوک) رئیسجمهور آمریکا میباشد. از این رو به نظر میرسد در مقابل اقدامات و کنشهایی که ایالات متحده علیه کشورمان و برخلاف قوانین بینالمللی صورت داده است، هشداری به نام «بستهشدن تنگه هرمز»، باید همچنان بر سر آمریکا پایدار باقی بماند؛ هشداری که در حال حاضر حالت و وضعیتی بالقوه دارد اما میتواند تحت تاثیر هر گونه حماقت اقتصادی و سیاسی ایالات متحده علیه کشورمان از این وضعیت خارج شده و حالتی بالفعل پیدا کند. در این صورت، دونالد ترامپ با بزرگترین و البته غیرقابلحلترین بحران ممکن از زمان حضور خود در کاخسفید مواجه خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید