چرا اصلاحطلبان شاخص سئوال از روحانی را امضاء نکردند؟
فرصت برای روحانی
سوال از رئیسجمهور در مجلس در برهه کنونی نمیتواند فضایی برای پیشبرد مسائل جامعه باشد
مثلث/ علی صوفی: جریانی که این موضوع را پیش میبرد وابسته به جریان رقیب آقای روحانی است و به هر حال اصولگراها آن را مدیریت میکنند. حتی بعضی از کسانی که بهعنوان حامی دولت و معتدل تلقی میشدند هم دیده میشوند. بنابراین این جریان، جریانی است که فراکسیون امید و اصلاحطلبان از همراهی با آن امتناع کردهاند. بنابراین کاملا مشخص است که این در راستای ناکارآمد نشاندادن دولت و در واقع زیر سوال بردن است، نه توضیح خواستن برای مردم در رابطه با مشکلات موجود و اینکه یک راهحلی باشد برای خروج از بنبست، به هر حال برای آقای رئیسجمهور هم فرصتی است که بیایند توضیح دهند و احتمالا چیزهایی را که در برنامه تلویزیونی نمیتوانند توضیح دهند، در مجلس چون از ایشان سوال میشود، مجبورند جواب دهند و توضیح دهند. این میتواند فرصتی باشد برای آقای رئیسجمهور.
اما در این شرایط و به این شکل سوال از ایشان میتواند شائبه یک اقدام سیاسی را ایجاد کند، در شرایطی که همه میگویند باید یکدستگی ایجاد شود تا از این بحران عبور شود. من برداشتم این است که این یک اقدام سیاسی است و در راستای هماهنگی و همدلی و همبستگی که مورد نیاز جامعه است، در شرایط کنونی اصلا نیازی به طرح این سوالات نبود و میشد از طرح این سوالات امتناع میشد، به هر حال این روند فرصتی برای مخالفان آقای روحانی بود که بتوانند چنین اجماعی به وجود بیاورند.
اینکه چرا اصلاحطلبان سرشناس در مجلس این سوال را امضا نکردند، همین موضوع میتواند باشد. این اقدام یک موضوع سیاسی تلقی میشود و اصلاحطلبان نخواستند با این جریان همراهی کنند.
در روزهای اخیر به نظر میرسید تغییراتی در گفتار و رفتار آقای روحانی ایجاد شده و ایشان خیلی به حاکمیت نزدیکتر شدند و حرفهایی گفتند که چهرههای نظامی هم از او حمایت کردند. سوال این است که چرا با این وضعیت باز هم این سوال مطرح میشود؟ به هر حال آقای روحانی مواضعی را در مقابله با آمریکا و تهدیدات مکرر رئیسجمهور آمریکا و وزیر امور خارجه آمریکا بیان کرد که بین آنها و مسئولان کشور ما از جمله آقای رئیسجمهور ایجاد شد، البته یک پاسخ تندی هم به صحبتهای آقای ترامپ بوده است که ترامپ هم باز این پاسخ را به نوعی توئیت کرد و جواب داد. در این فضا این اشتراک نظر محسوس بود و ابراز هم شد و حمایتهایی هم از آقای رئیسجمهور که قبلا نمیشد، صورت گرفت اما این با آن سیاست عدهای که دنبال این بودند که از جریان وابسته به تندروها، رئیسجمهور را ساقط کنند، مغایرتی نداشت و برای آنها تفاوتی نمیکند. به هر حال آن یک مواضع خاصی بود و این هم یک جریانی که از ابتدای پیروزی آقای روحانی در انتخابات سعی بر این داشت که آقای روحانی را بزند. این جریان از قبل دنبال این بود که در دولت قبلی، آقای روحانی به نوعی رد صلاحیت شود یا اجازه پیدا نکند در انتخابات شرکت کند و بعد هم آن رقابت فشرده را در جریان انتخابات با ایشان داشتند و بعد از آن هم تخریب آقای روحانی را قطع نکردند و همچنان ادامه داشت. این هم در همان راستا ارزیابی میشود. از این رو این یک فرصت است برای آقای روحانی که به این سوالات جواب دهد. اصولا آقای روحانی در مقاطع مختلف سعی کردند که موانعی که بر سر راهشان وجود دارد یا مشکلاتی که پیش پای دولت است را مطرح کرده و تبیین کنند؛ مثل فرصتی که برای ارائه بودجه پیش آمد و ایشان بودجه قابل توجهی که 60 درصد آن در اختیار ایشان نبوده، آنها را مطرح کرده و گفته که 60 درصد از این بودجه در اختیار من نیست، فقط 40 درصد در اختیار من است. او بودجه نهادهای فرهنگی و جاهایی را که اصلا به دولت پاسخگو نیستند، مطرح کرد و در بندهای مختلف اشاراتی داشت به ناهنجاریهایی که در عرصههای مختلف مخصوصا عرصه اقتصادی کشور وجود دارد یا فسادهایی که از قبل شکل گرفت، یا کانونهای فسادی که وجود دارند. اینها را آقای رئیسجمهور قبلا هم به انحای مختلف اشاره داشتند؛ اما ایشان تلاش کردند جامعه را از این فضا دور کنند و سعی کردند اینها را مطرح نکنند. حالا سوالی که در مجلس میشود، فرصتی است که آقای رئیسجمهور در راستای تاکیدهایی که برای شفافسازی وجود دارد، اینها را در حال حاضر مجالی پیدا میکند تا در مجلس مطرح کند، همان مسائلی که به هر حال در رابطه با جریان وابسته به آن کانونهای فساد و قدرت مطرح کرده بودند. یعنی آنها باعث شوند که این محدودیتها از پیش پای رئیسجمهور برداشته شود و راحتتر بتوانند صحبت کنند.
متاسفانه این جریان خیلی تابع مصلحتهای نظام نیست، بلکه بیشتر نگاهش به منافع گروهی و آن مصلحتهای سیاسی خودشان هستند. یعنی دیده نشده تا الان که مثلا در یک جایی اینها متوقف شوند و بگویند ما الان چیزی نمیگوییم، به خاطر اینکه شرایط اینگونه است، بلکه برعکس؛ از شرایطی که پیش میآید و از فشارهایی که به مجموعه نظام وارد میشود، سعی میکنند استفاده کنند و در همان فضا به طرف مقابل ضربه بزنند. یعنی میگویند خیلی مهم نیست ما در شرایط تحریم هستیم، در شرایط بغرنجی هستیم. ما برای اینکه بتوانیم طرف مقابل را تحت فشار قرار دهیم، باید به مردم بگوییم بروید در خیابانها و اعتراض کنید.
این باعث میشود با شرایطی که وجود دارد، آقای روحانی و دولتشان آن انرژی و انگیزه لازم را برای ادامه کار نداشته باشند. طبعا میشود گفت آن روحیهای که قبلا در آقای روحانی و دولت دیده میشد، ضعیف شده، اما به هر حال در آن حدی نیست که آقای روحانی بخواهد میدان را خالی کند. موضوع مهم این است که چه تغییراتی لازم است آقای روحانی ایجاد کند تا آن فضای بهتر دوباره برگردد؟ اصل مطلب ارتباط با مردم است که من همیشه گفتهام که به نظر من آقای روحانی باید رویکرد مردمی و ارتباط با آن پایگاه رأی خود را تقویت کند و اعتماد آنها را جلب کند و با ارتباط صمیمانه و صادقانه با مردم، بتواند در مردم ایجاد امید کند. مردم اگر ببینند پشت پرده چیزی نیست یا زد و بندی نیست، بلکه در راستای انجام تعهداتی که برعهده رئیسجمهور است، بهویژه آن تعهداتی که در جریان انتخابات ایجاد شده و مردم به خاطر آن به آقای روحانی رو آوردند و به ایشان رأی دادند، مردم امیدوار میشوند و احساس میکنند اولا دولت عزمش جزم است برای تغییر اوضاع نابسامان و مبارزه با فسادهای گسترده و حامیان این کانونهای فساد. دوم اینکه دولت خودش به آینده امیدوار است و راهحلهایی برای آن دارد؛ ولو اینکه همه این راهحلها تابع متغیرهای قابل کنترل دولت نباشند، بلکه یکسری متغیرهای غیرقابل کنترل هم باشد که وابسته به کل حاکمیت است. اگر آقای روحانی بتواند این رویکرد را داشته باشد و با مردم صحبت کند، بعد آن تغییراتی هم که لازم است در کابینه خودش به وجود بیاورد، یعنی هر جا که احساس میکند بیانگیزگی است، هر جا که احساس میکند روحیه مسئولیتپذیری و روحیه مبارزه در راه انجام مسئولیت وجود ندارد، بخواهد تغییری ایجاد شود، در واقع برود سراغ نیروهایی که انگیزه دارند در هر شرایطی بدون طمع مادی، بدون حتی توجه به خطراتی که ممکن است پیش پایشان باشد؛ انسانهای شجاع، وارسته و امین و پاکدست را انتخاب کند و وارد میدان کند، چون هنوز فرصت باقی است. آقای روحانی هنوز سال اول دور دوم ریاست جمهوریاش تمام نشده و کار دولتش هنوز در شهریورماه گذشته آغاز شده و امسال شهریورماه به یک سال میرسد.
آقای روحانی سه سال دیگر هم وقت دارد و میتواند اوضاع را کنترل کند. اوضاع بینالمللی و فشارهایی هم که وجود دارد و تشکیل شورای عالی هماهنگی اقتصادی که زیر نظر آقای رئیسجمهور است و مورد حمایت مقام معظم رهبری است و متشکل از تمام قواست و میتواند تصمیمگیریهای لازم برای عبور از موانع موجود و بحرانهای موجود، تصمیمگیریهای خیلی عاجل و سریع انجام دهد و با هماهنگی قوا آنها را به اجرا درآورد. اینها فرصتهایی است که در اختیار آقای رئیسجمهور است و آقای رئیسجمهور میتواند از اینها استفاده کند. به نظر من اگر آقای رئیسجمهور در طول این سه محوری که خدمت شما عرض کردم، حرکت کنند، میتوانند بهطور نسبی موفق باشند.
دیدگاه تان را بنویسید