یک سخنرانی بسیار مهم و تعیینکننده هم برای دولت و هم برای مردم
روحانی میماند
رهبر معظم انقلاب هم در مورد اقتصاد سخن گفتند، هم در مورد سیاست خارجی و هم در مورد برخی مسائل سیاست داخلی کشور. حالا کسانی که بی مهابا میگفتند دولت حسن روحانی باید کنارهگیری کند، با خطاب مستقیم رهبر معظم انقلاب مواجه شدهاند که دولت باید بماند و کار کند البته با راهبردها و دورنمایی که ایشان آن را برای همگان تبیین کردند.
حالا دولت حسن روحانی در حوزههای مهمی که دچار چالش شده بود با استراتژی جدید حاکمیتی مواجه است و باید خود را برای پیشبرد امور و رفع چالشها با این خطمشی تطبیق دهد. به نظر میرسد حالا حسن روحانی که دولت اول خود را با رویای توافق با آمریکا به پایان رسانده و دولت دومش با شکست مذاکرات مواجه شده بود حالا دوره جدیدی را آغاز کرده که میتوان حتی از آن به عنوان دولت سوم یاد کرد.
نه مذاکره نه جنگ
اما سخنان رهبر معظم انقلاب را میتوان در چند محور اصلی مورد توجه و بررسی قرار داد.
یکی از محورهای صحبت ایشان مربوط به مذاکره با آمریکاست که بارها در دولتهای مختلف زمزمه شده و تاکنون گرهی از مشکلات کشور باز نکرده است. ایشان با نهی از مذاکره فرمودند: «با آمریکاییها به علت وجود استدلالهای دقیق، تجربه گذشته و ضررهای فراوان مذاکره با یک رژیم متقلب و زورگو مذاکره نمیکنیم و در پرتو وحدت و همدلی مردم و مسئولان، این مرحله را بهخوبی پشتسر خواهیم گذاشت.» درخواست برای مذاکره با آمریکا تقریبا در اکثر دولتهای بعد از جنگ تحمیلی به گوش میرسید. یکبار در دولت اصلاحات نمایندگان مجلس خواستار نوشیدن جام زهر رابطه با آمریکا شدند، در اواخر دولت احمدینژاد تلاشهایی برای مذاکره صورت گرفت و در دولت روحانی برای اولینبار وزرای خارجه دو کشور پشت یک میز نشستند و به انعقاد برجام منتهی شد. با خروج آمریکا از برجام، سوءنیت و قابل اعتمادنبودن آمریکا بار دیگر برای اکثریت ملت ثابت شد اما اقلیتی همچنان هستند که مجددا درخواست مذاکره با ترامپ، رئیسجمهور آمریکا را مطرح میکنند. تجربه 20 ساله حامیان این طرز فکر نتیجهای جز شکست در پی نداشته است. از تجربه همکاری با آمریکاییها برای آزادی گروگانهایشان در لبنان تا «برجام» همگی به ضرر ایران منتهی شد. ایشان ادامه دادند: «تأکید میکنیم جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد. البته آنها مساله جنگ را صریحا مطرح نمیکنند اما درصددند با اشاره و کنایه، «شبح جنگ» را ایجاد و بزرگ کنند تا ملت ایران و یا ترسوها را بترسانند. جنگی رخ نخواهد داد چرا که ما مثل گذشته هیچ وقت شروعکننده جنگ نخواهیم بود و آمریکاییها هم حمله را آغاز نمیکنند چون میدانند که صددرصد به ضررشان تمام خواهد شد زیرا جمهوری اسلامی و ملت ایران ثابت کردهاند به هر متعرّضی، ضربه بزرگتری
وارد خواهد کرد.»
رهبر انقلاب در ادامه تبیین طرحهای آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی و ملت ایران، به بحث پیشنهاد مذاکره پرداختند و افزودند: «آنها البته در این موضوع براساس یک بازی و روش پیشپاافتاده و بیارزش سیاسی عمل میکنند؛ یک نفر میگوید بدون پیششرط، نفر دیگر پیششرط میگذارد.» حضرت آیتالله خامنهای گفتند: «بر خلاف تصور عدهای در داخل، درخواست آمریکاییها برای مذاکره مساله جدیدی نیست و در ۴۰ سال اخیر بارها تکرار اما با پاسخ منفی ایران مواجه شده است. حتی ریگان، رئیسجمهور وقت آمریکا که نسبت به فعلیها مقتدرتر بود، در قضیه معروف به مک فارلین، او را مخفیانه برای مذاکره به تهران فرستاد که بعد از ۲۴ ساعت بدون نتیجه بازگشت.»رهبر انقلاب در تبیین استدلالهای ایران برای مذاکرهنکردن با امریکاییها گفتند: «آنها برای مذاکره فرمول خاصی دارند که باید آن را درک کرد و سپس به این سؤال پاسخ داد که آیا هیچ آدم عاقلی با این فرمول مذاکره میکند؟» ایشان حقیقت مذاکره را در عرف سیاسی «دادوستد» خواندند و خاطرنشان کردند: «آمریکاییها در هر مذاکره به پشتوانه قدرت سیاسی، تبلیغاتی و مالی خود تلاش میکنند هرگونه مقاومت در مقابل تحقق اهدافشان را ناکام بگذارند.» حضرت آیتالله خامنهای در ترسیم فرمول مذاکره به سبک آمریکاییها، افزودند: «آنها اولاً اهداف اصلی را کاملاً مشخص میکنند البته همه این اهداف را اعلام نمیکنند اما در طول مذاکرات با دبه و چانهزنی، همه اهداف را پیگیری میکنند. نکته دوم اینکه آمریکاییها از این اهداف اصلی یک قدم عقب نمینشینند. ایشان افزودند: »آمریکاییها در مذاکرات، با الفاظ ظاهراً اطمینانبخش فقط وعده میدهند اما از طرف مقابل امتیازات نقد میخواهند و وعده نمیپذیرند.»
این سخنان در واقع پایان بخش حرف و حدیثها در فصای سیاسی کشور بود آن هم در شرایطی که برخی میگفتند همچنان احتمال مذاکره با آمریکا وجود دارد .
در تحولی در این مورد، حسن روحانی در جلسه هیات دولت گفته است: «آمریکا نیز خود کاری کرده که شرایط مذاکره را از بین برده؛ با روند خوبی داشتیم مذاکره میکردیم اما خودش آن را تخریب کرده و پل را خراب کرده و آن طرف ایستاده و میگوید باید چگونه عبور کنم!؟ اگر میخواستید عبور کنید، چرا خراب کردید؟ اگر میخواستید همدیگر را ببینیم چرا پل را خراب کردید؟ خودشان پل را خراب کرده و آن طرف ایستاده و داد میزنند. این که نشد. اگر راست میگویید بیایید پل را دومرتبه درست کنید. پل را که درست کردید خود به خود و به طور طبیعی رفتوآمد درست میشود؛ خودت مؤثر و مخرب و عامل این کار هستی.»
در اظهار نظری دیگر فؤاد ایزدی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمریکا در گفتوگویی با اشاره به سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب، گفته است: «از سخنان مقام معظم رهبری مشخص بود که ایران هیچ وقت مشکلی با اصل مذاکره نداشته است، چه با آمریکا و چه با کشورهای دیگر، البته به این معنی که مذاکره یک مجموعه ابزارهایی است که کشورها برخی مواقع تشخیص میدهند باید از این ابزار استفاده کنند و ایران هم برخی مواقع از این ابزار استفاده کرده و برخی مواقع هم در ساعات مذاکره رکورد زده است.» وی ادامه داد: «به طور مثال ساعتهایی که آقای ظریف با آقای کری نشستند و مذاکره کردند بسیار زیاد و طولانی بود و حتی ما به غیر از بحث هستهای در سالهای گذشته در حوزه عراق و در حوزه افغانستان مذاکراتی داشتیم. پس این نکته اول است که کسی نباید ما را از مذاکره بترساند. نکته بعدی این است که کشورها مذاکره میکنند نه به خاطر مذاکره! هیچ کشور عاقلی مذاکره برای مذاکره را نمیپذیرد و مذاکره انجام میشود برای تامین منافع ملی.» این استاد دانشگاه تصریح کرد: «مذاکره باید برآوردی باشد که تا حدی یا به صورت تمام منجر به تامین منافع کشور شود ولی تجربهای که ما با آمریکاییها داریم این است که مذاکره با آنها منافع ملی ما را تامین نکرده است.»
همچنین عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم گفت: «آمریکاییها برخلاف روسها و چینیها در امور داخلی ایران دخالت میکنند و مذاکره، دخالت این کشور را تسهیل میکند.» نوذر شفیعی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم با اشاره به سخنان روز گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با اقشار مختلف مردم و تحلیل ایشان از نتیجه مذاکره با آمریکا، گفت: «در اینباره سه نکته قابل بررسی است؛ اول آنکه مقام معظم رهبری هم دیروز و هم در سخنرانیهای گذشتهشان مشخص کردند که مذاکره را به طورکلی به عنوان یک راهحل نهادینهشده جهت حل مشکلات سیاست خارجی و دیپلماسی کشور میدانند.» شفیعی در توضیح نکته دوم درباره سخنان رهبر معظم انقلاب، گفت: «ایشان به مذاکره با آمریکا براساس دو اصل اعتقاد ندارند؛ اول براساس بیاعتمادی نسبت به دولت آمریکا در زمینه خود توافقات، چرا که ما در طول مذاکرات مربوط به برجام شاهد بودیم که دولتمردان آمریکا کارشکنی میکردند و پس از توافق نیز درنهایت از آن خارج شدند.» وی افزود: «مبنای دوم مخالفت مقام معظم رهبری با مذاکره با آمریکا این است که آمریکاییها برخلاف روسها و چینیها در امور داخلی ایران مداخله میکنند، زیرا نظام جمهوری اسلامی ایران مورد قبول آنها نبوده و تا زمانی که این شکل و محتوا را داشته باشد از سوی ساکنان کاخ سفید با دخالت در امور داخلی مواجه خواهیم بود.» عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم، گفت: «در این صورت مذاکرهای با آمریکا دخالت این کشور را در امور داخلی ایران تسهیل میکند.» وی در ادامه و در تبیین نکته سوم در مورد اظهارات دیروز مقام معظم رهبری، خاطرنشان کرد: «برای افکار عمومی نتیجه مذاکره با آمریکا تجربه شده است؛ البته رهبری بیش از برجام نیز گفتند ما وارد مذاکره با آمریکا خواهیم شد، اما شما خواهید دید که این کشور قابل اعتماد نخواهد بود ولی من فعلا اجازه مذاکره را میدهم تا برای شما اثبات شود که نمیتوان با آنها گفتوگو کرد. سخن مقام معظم رهبری درباره ممنوعیت مذاکره با آمریکا براساس یک مطالعه و بینش عمیق و نیز مبتنی بر تجربه است.»
در تحولی دیگر عضو هیأترئیسه مجلس با بیان اینکه آمریکاییها جرأت جنگ علیه ایران را ندارد، گفته است: «آمریکا با راهاندازی جنگ علیه ایران قطعا در منطقه نابود میشود.» احمد امیرآبادی، نماینده مردم قم و عضو هیأترئیسه مجلس شورای اسلامی با اشاره به بیانات روز گذشته رهبر معظم انقلاب که فرمودند «جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد»، اظهار داشت: «آمریکاییها در طول سالیان گذشته چند جنگ را در منطقه راه انداختند و همیشه آغازکننده جنگ آمریکاییها بودند اما کسی که جنگ را پایان داد آمریکاییها نبودند. پس از آغاز جنگ آمریکا علیه عراق و افغانستان، آنان هم در باتلاق عراق گیر کردند و هم در باتلاق افغانستان؛ در آن مقطع خیلی ذلیلانه و با التماس سراغ جمهوری اسلامی ایران آمدند که ایران کمک کند تا آنان بتوانند از باتلاق عراق و افغانستان خارج شوند. آنچه واقعیت دارد این است که با وجود آنکه آن زمان رژیم بعثی بر عراق حکومت میکرد و در افغانستان نیز دولت متمرکز و محکمی وجود نداشت، اما باز هم آمریکاییها نتوانستند آنجا پیروز شوند، حتی مثل طالبان در افغانستان با مشکل مواجه شدند، فلذا الان چگونه میخواهند جنگی را در مقابل کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران آغاز کنند که قدرت اول منطقه بهخصوص در مسائل نظامی است و ارتش و سپاه قوی دارد، بسیج دلاور و مردمانی دارد که پای انقلابشان میایستند و تاریخ هم نشان داده که ملت ایران در مقابل تجاوز بیگانگان ایستادگی میکنند و پاسخ دندانشکنی به دشمنان میدهند. به همین دلیل آمریکاییها هیچ وقت جرأت راهاندازی جنگ علیه ایران را نخواهند داشت و این واقعیت است و اگر هم این دیوانگی را مرتکب شوند، قطعاً در منطقه نابود خواهند شد، به همین جهت آنان معمولا یکسری اینگونه مسائل را در جهان مطرح میکنند تا رعب و وحشت بیندازند و در این میان اگر مسئولان کشور ترسو باشند و ملتها پشتیبان حاکمیتشان نباشند، آنان به اهدافشان میرسند.» امیرآبادی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران کشوری مقتدر است و آمریکاییها جرأت جنگ علیه ایران را ندارد، تأکید کرد: «ملت عراق، پشتیبان دولتشان نبودند ولی وضعیت جمهوری اسلامی با آنها فرق میکند، مردم ایران پشتیبان نظامشان هستند و نظام متعلق به خودشان است، ما رهبر مقتدری داریم و سپاه، ارتش و بسیج دلاوری داریم، امکان ندارد جنگی علیه ایران راه بیفتد، همین الان در یمن، سوریه و عراق گیر کردند و به نوعی در پنهان و آشکار پیغام میفرستند و التماس میکنند که جمهوری اسلامی ایران به آنان کمک کند. طبق فرمایشات مقام معظم رهبری «برجام» یکی از مواردی بود که ما با آمریکا مذاکره کردیم، در برجام قولها و تعهداتی به ایران دادند اما وقتی ما نقدا به تعهداتمان عمل کردیم، آنان به هیچ کدام از وعدههایشان عمل نکردند، آنان در مذاکرات وعدههای محکم و شیرینی میدهند اما در عمل هیچ اتفاقی نمیافتد و زیر قولشان میزنند، بنابراین مسلم است که آمریکاییها قابل اعتماد نیستند، آنچه میتواند آمریکاییها را وادار به عقبنشینی کند، ایستادگی ملتها و مسئولان است که در طول تاریخ نیز به اثبات رسیده است، هر جا ملتها مقاومت کردند، آمریکاییها عقبنشینی میکنند. به نظر میرسد باید مقداری مراقبت و ایستادگی کرد، البته باید در داخل کشور نیز محکم شویم، مساله اقتصاد موضوع بسیار مهمی است و باید با مفسدین اقتصادی قاطعانه برخورد شود.»
دولت باید بماند
بخش دیگری از سخنان رهبر معظم انقلاب خطاب به افرادی بود که در نظامِ مردمسالار جمهوری اسلامی، راهحلهایی مانند استعفا یا برکناری دولت را مطرح میکنند. ایشان با تذکر درباره این مطالبه غیرمعقول و جریاناتی که آن را مطرح میکنند، فرمودند: «آنها که میگویند دولت باید برکنار شود در نقشه دشمن نقشآفرین هستند. دولت باید سر کار بماند و باقدرت، وظایف خود را در حل مشکلات انجام دهد.»
این سخنان بسیار بااهمیت بود. چراکه از چندی پیس اصلاحطلبان و محمود احمدینژاد درخواستهایی برای برکناری روحانی داشتند.
حالا اما با این سخنان راه برای طرح چنین خواستهای اشتباهی بسته شده است. سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در این مورد گفته است: «یکسال قبل انتخاباتی برگزار شد و رئیسجمهور با اکثریت آرا برگزیده شده و باید در چنین شرایطی که کشور با جنگ اقتصادی روبهرو شده، پای کار بایستد و وظایف خودش را باقدرت دنبال کند. اظهارات مقاممعظمرهبری، حکایت از این میکند که ایشان صد درصد به قانون اساسی پایبند هستند و کاملا به لوازم مردمسالاری دینی ملتزم هستند. بالاخره یکسال قبل انتخاباتی برگزار شد و رئیسجمهور با اکثریت آرا برگزیده شد و باید در چنین شرایطی که کشور با جنگ اقتصادی روبهرو شده، پای کار بایستد و وظایف خودش رابا قدرت دنبال کند.»مصباحیمقدم با بیان اینکه نباید در چنین شرایطی زیر پای دولت را خالی کرد، اظهار کرد: «در این شرایط مجلس و قوه قضائیه هم وظایفی دارند. لازم است رؤسای سه قوه نشستهای پیاپی بگذارند و نسبت به مشکلات ناشی از تحریمهایی که ممکن است در اثر لجبازیهای آمریکا به کشورمان تحمیل بشود، تدبیر کنند. ما شرایط بسیار بدتری را از آغاز پیروزی انقلاب تاکنون پشت سر گذاشتهایم و اظهار ناتوانی نکردهایم. دولتهای وقت هم ابتدا به عنوان دولتهای شرایط جنگ، کار خود را شروع نکردند، ولی بالاخره با جنگ روبهرو شدند و با قاطعیت هم توانستند با همت و عزم و حمایت ملت، مشکلات را برطرف کنند. اظهارنظرهایی مبنی بر اینکه مجلس منحل بشود یا دولت کنار رود، چیزی جز ایجاد بحران روی بحران نیست، چرا که اگر مجلس منحل شود، مدتها باید در پی شکلگیری مجلس دیگری باشیم، زیرا نمیتوان به طور فوری مجلس تشکیل داد. همچنین اگر رئیسجمهور مستقر کنار برود، تا برگزاری انتخابات، زمان زیادی سپری میشود و بهراحتی نمیتوان شرایط را مهار کرد. بنابراین دولت باید بایستد و وظایف خودش را بهخوبی انجام دهد. این موضع رهبر انقلاب، بسیار موضع حکیمانهای بود و همه باید همین را مبنا قرار دهند.»
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه اظهارات رهبر معظم انقلاب نشان داد که رهبری از چارچوب وظایف مصرح در قانون اساسی خارج نشدهاند و نمیشوند، اظهار کرد: «یک انتظار غلطی که شاید در بسیاری از افراد پدید آمده، این است که رهبری فوق قانون اساسی عمل کنند و شخصا ورود کنند و مسئولیتهای اجرایی را به دست بگیرند.» مصباحیمقدم القای چنین تصوری را نقشه شوم دشمنان دانست و با بیان اینکه آنها با این کار، آدرس غلط میدهند، افزود: «بالاخره دولتی مستقر شده است و وظایف اجرایی به عهده دارد که باید با تمام توان، آنها را انجام دهد و انتظاراتی هم که مردم در این شرایط دارند، از دولت باشد، نه تداخل وظایف صورت بگیرد و انگشتها متوجه رهبری باشد؛ در حالی که آن وظایف، جزو حوزه اختیارات مستقیم رهبری نیست، بلکه جزو اختیارات مستقیم دولت و مجلس است.»
اقتصاد؛ مسالهای مهم
بیانات رهبر انقلاب هرچند ناظر بر موانعی پیشروی مسائل کشور بود اما برای هر مشکلی یک راهحل ارائه دادند. برای مثال درباره بازار متلاظم ارز و سکه این روزهای کشور، به نامه 50 اقتصاددان کشور اشاره و گفتند:«عدهای کارشناس اقتصادی که با دولت هم مخالفتی ندارند و برخی هم صاحبنام هستند، نامهای دلسوزانه به رئیسجمهور محترم نوشتهاند و ضمن برشمردن مشکلات ساختاری و موجود اقتصادی، راه حلها را هم ارائه کردهاند که این راهحلها اکثرا صحیح بودند.» نامهای که شاید در فضای مجازی هم چندان مورد توجه قرار نگرفت اما معلوم است که رهبری با دقت آن را ملاحظه کردند و باید رئیسجمهور و دولت هم آن را مبنای حرکت اقتصادی قرار دهند. از همینرو با تدقیقی در منظومه فکری آیتالله خامنهای و سخنان متاخر ایشان، یکی از ویژگیهای رهبری، برخلاف برخی مسئولان این است که واقعیت موجود کشور را میبینند؛ در همین سخنان مهمترین چالشهای کشور از زبان رهبری بیان شد. «بیتدبیری درباره بازار ارز و سکه»، «مشکلات معیشتی و اقتصادی»، «وجود فساد در برخی دستگاهها» و... با اینحال علاوه بر ذکر مشکل برای حل هرکدام راهی ارائه کردند و میتوان به ترمیم وضع موجود امیدوار بود. سخنان ایشان میتواند راهبردی بسیار مهم برای کشور باشد. به نظر میرسد دولت حسن روحانی باید دولت سوم خود را آغاز کند.
دیدگاه تان را بنویسید