گفتوگوی مثلث با دکتر عباسی
معمای تراریخته
دکتر عباسی میگوید: «باید هرچه زودتر در مورد محصولات تراریخته به جمعبندی برسیم.» با او در مورد جلسات مربوط به تراریخته گفتوگو کردیم.
جلسات تراریخته با موافقین تاکنون چه ثمراتی از نظر شما داشته است؟
ما راجع به این موضوع بحث میکنیم، موارد مختلفش بحث شده که بیشتر در حوزه عملکردیاش است که از نظر امنیت غذایی میتوانند به خودکفایی منجر شوند در محصولات یا خیر؛ و یکی هم بحث محیط زیستش است که ادعا میشود سالمتر از بقیه محصولات هستند، چرا که سم کمتر مصرف میشود. ما در این دو حوزه از آذرماه گذشته و نزدیک به هفت، هشت ماه است که داریم بحث میکنیم، ولی هنوز جمعبندی نشده موضوع. موارد مهمی که ادعا شده، این است که این محصولات وقتی ژنها منتقل میشود، عملکردشان افزایش پیدا میکند و با این افزایش عملکرد ما میتوانیم به خودکفایی برسیم. ادعای اولشان است که ما این ادعا را رد کردیم و گفتیم این محصولات، افزایش عملکردی ندارند و این ژنی که به آنها منتقل میشود، باعث افزایش عملکرد نمیشود. روی این بحث داریم و از نظر خودم به صورت قطعی این است که اینها مجاز به این نمیشوند که ما افزایش تولید داشته باشیم و اینکه ما با کاری که در این قسمت انجام میدهیم، میتوانیم در این محصولات به خودکفایی برسیم. این اولین مورد بوده که شاید بتوانم بگویم حداقل پنج، شش جلسهمان به همین گذشته است. یا افزایش عملکرد میتوانند داشته باشند یا نمیتوانند که ما با اسنادی که هست، یعنی گزارشاتی که کشورهای دیگر دارند این محصولات را کشت میکنند مثل آمریکا، برزیل و آرژانتین که عمده محصولات در این سه تا کشور هستند، آماری که از خود آن کشورها میآید، این است که افزایش عملکردی که قابل توجه باشد و ما بگوییم ما با این میرسیم به خودکفایی، وجود نداشته، ولی با یک آمارسازیهایی که وجود دارد، یک دادههایی که ممکن است یک جاهایی وجود داشته باشد، طرف مقابل ادعا میکند که این شدنی است، در صورتی که اصلا یک چنین چیزی شدنی نیست. این موردی است که ما به آن پرداختیم، نظر خودمان این است که تفاوت عملکردی معنیداری با محصولات عادی ندارد. مورد دیگری که مطرح میشود، این است که محصولات وقتی کاشته میشود، سم کمتری در آن مصرف میشود و با سم کمتری که مصرف میشود، محیط زیست سلامت بهتری دارد، بنابراین ما به خاطر کاهش مصرف سم، توجیه میکنیم که این محصولات در کشور ما هم کشت شود، در صورتی که باز آمار و ارقامی که در این سه کشوری که مثال زدم برایتان، به این دلیل است که نزدیک به 80 درصد محصولات تراریخته در این سه کشور دارد کشت میشود.
یعنی شما آمریکا و برزیل و آرژانتین را در کنار هم بگذارید، تقریبا از 190 میلیون هکتاری که کشت میشود، نزدیک 150 میلیونش در این کشورهاست و این آمار در این کشورها نشان میدهد که حتی محصول سم بالاتر رفته که پایینتر نیامده است. چون یک حشرهای را شما حذف میکنید، حشره دیگری جایگزین میشود که برای آن باید سم بزنید و خود مقاومت آن حشره شکسته میشود و باید آن را سم بزنید. بنابراین اینکه باز ادعا میشود این محصولات سم کمتری نیاز دارند، در قسمت آفتکشها که چیز خاصی به صورت معنیدار وجود ندارد در گروههای مختلف، ممکن است یکی، دو تا مقاله باشد در آزمایشگاه و در گلخانهای این کار را کرده باشند و بگویند کمتر شده، ولی در عرصه که وارد زمین زراعی میشوید، آن هم با وسعت زیاد، چنین چیزی اتفاق نمیافتد. بعد در رابطه با علفکشها که اصلا ماهیتا شما ژن مقاومتی میزنید، ماهیتا علفکش بیشتر مصرف میکنید و اصلا این نیست که بگوییم علفکش کمتر میشود. آفتکش ادعا میکنند کمتر شده که آن هم نشده، ولی علفکش اصلا ادعایی برای کمتر بودنش نیست که مثلا حتی مصرف علفکش کمتر میشود. بنابراین اینجا آن دو ادعایی که آقایان داشتند یکی در مورد عملکرد و دیگری در مورد کاهش مصرف سم، اصلا اینها خود به خود رد میشود. وقتی رد شد، ما دیگر چه توجیهی داریم برای اینکه این محصولات را کشت کنیم؛ تازه اگر هیچ خطری نداشته باشند. بعد خطرات زیست محیطی آن، خطرات سلامت انسانش هم هست. این مباحثی است که باید هنوز روی آنها بحث شود، یعنی اگر حداقل در این دو، سه دلیل؛ یعنی هم عملکرد و هم کاهش مصرف سم معنیدار بود، شاید میشد به بقیهاش توجه کرد؛ حالا اگر تازه سالم باشند. ولی وقتی این نیست، چه توجیهی دارد که ما بخواهیم سراغ این محصولات برویم.
آقای دکتر! پیش از این تا چه حد فکر میکردید دولت سایه بتواند میزبان خوبی برای مطرحکردن این بحث تراریخته و گردآوردن مخالفان و موافقان باشد و اصلا ظرفیت اینچنینی در دولت سایه را شما چگونه ارزیابی میکنید؟
جای این مباحث خالی بود. یعنی در روزنامهها، در رسانههای مختلف، در جاهای غیرعلمی، دانشگاهها نه، این مباحث مطرح میشد و معمولا هم از سمت طرف مقابل بود. مثلا ادعایی که مطرح میشد در رابطه با عملکرد و سم، یکطرفه بین مسئولان مطرح میشد، بعد طرف مقابل هم نبود که جوابی برایش بدهد، ولی الحمدلله با این فضایی که به وجود آمد که دو طرف بنشینند مقابل هم و مسائل مطرح شود، برای روشن کردن مباحث فکر میکنم تا اینجا مفید بوده و آینده هم مفیدتر خواهد بود، چون وقتی ما میآییم یک ادعای فضایی را مطرح میکنیم؛ مثلا ما مساله برجام را هم داشتیم. یک عده ادعا میکردند که با برجام آب خوردن ما هم حل میشود، محیط زیست هم فلان میشود، ولی وقتی انجام شد، عملا چیز خاصی از درون آن درنیامد. اینجا هم ادعا هست که این کار را میکنیم، ولی جایی که دو طرف بنشینند و ادعایشان را اثبات کنند، نبود. یکطرفه صحبت میشد؛ مثلا این طرف میگفت خیلی خوب است، همه مشکلات را حل میکنم، این طرف میگوید اصلا به درد نمیخورد. ولی جایی که این دو بنشینند و نظراتشان چکشکاری شود، اگر تعدیلی قرار است صورت بگیرد، من بگویم خیلی بد است، او بگوید خیلی خوب است و... به یک جمعبندی برسیم، جایی نبوده است. اما در مجموع نتیجه تا الان این بوده است و حداقل در این دو موردی که الان است، ادعا رد شده است.
فکر میکنید این جلسات ادامهدار باشد و مورد استقبال هر دو طرف قرار بگیرد برای آینده؟
اگر حالت فرسایشی پیدا نکند، من فکر میکنم ادامه داشته باشد. یک موقعی ممکن است مدیریت جلسات، مدیریت مناسبی نباشد. بالاخره هر بحث در انتها، تمامکنندهای هم میخواهد. حالا نظرات مختلف گفته شد، ولی من فکر میکنم اگر از یکی، دو ماه آینده این بیشتر شود، شاید فرسایشی باشد. یعنی باید زودتر بتوانیم در یک ماه آینده این را جمع کنیم و موضوع بعدی را اگر نیاز بود، در همین حوزه تراریخته یا کشاورزی مطرح کنیم. یعنی تا اینجای کار خوب بود، ولی بیشتر از این اگر بخواهد خیلی ادامه پیدا کند،
فرسایشی میشود.
دیدگاه تان را بنویسید